هزارسنگر شهر من آمل- Amol is my city

 

 

 

 

 

 

آمل شهر حماسه ششم بهمن سال60،آمل شهر هزارسنگر،آمل سرای دماوند،آمل اولین خاستگاه شیعیان دوازده امامی جهان،آمل آمل آمل



شعر بدون نقطه از حضرت علامه حسن زاده آملی (حفظه الله)

علامه حسن زاده آملی
 
علامه حسن زاده آملی شعری بدون نقطه در وصف پیامبر اعظم (ص) سروده‌اند که بدین ترتیب است:
 
محمود مسلم ملائک

امار مطاع در ممالک

هم سالک و هم سلوک و مسلوک

او مالک و ماسواه مملوک

هر حکم که داد هر دل آگاه

سر لوحه حکم اسم الله

اسمی که در او دوای هر درد

اسمی که روای مرئه و مرد

اسمی که مراد آدم آمد

اسمی که سرود عالم آمد

سوداگر اگر در او دل آسود

سودا همه سود دارد و سود

مر همدم کردگار عالم

کی هول و هراس دارد و همّ

دل در حرم مطهر او

گل گردد و هم معطّر او

هر دل که ولای وصل دارد

همواره هوای وصل دارد

موسی که هوای طور دارد

کی دل سر وصل حور دارد

ای وای مر آدم هوس را

دل داده کام سگ مگس را

در وصل صمد رسد رصدگر

در اسم احد رود سراسر

درگاه سحر مراد سالک

دادار دهد علی مسالک

لوح دل آملی اوّاه

دارد صور ملائک الله‬

منبع :سفیر هراز

چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:حضرت علامه حسن زاده آملی,شعر بدون نقطه,آمل,

|

معرفی دانشمندان آمل : آیت الله العظمی حاج میرزا هاشم آملی لاریجانی

منبع : هراز نیوز

عالمی بزرگ مردی زنده دل ادیبی سیاس و حکیمی بارز ،میرزا هاشم اردشیر لاریجانی،معروف به میرزا هاشم آملی در سال ۱۲۷۸هجری شمسی در روستای پردمه لاریجان، در شهر علم و فلسفه شهر آمل، به دنیا آمد. خانه ساده مرحوم میرزا محمد کودکی به دنیا آمد که نامش را هاشم گذاشتند. مادرش شب تولد وی، در خواب دیده بود که ستاره ای ازآسمان فرود آمد و او آن را در آغوش کشیده، در میان پارچه ای قرارداده بود. با تولد این ستاره دیدگان همه روشن شد و سیمای کودک نورسیده از آینده ای درخشان و چهره ای تاب ناک نوید می داد. دوران کودکی را در دامان پاک پدر و مادر باتقوایش پشت سر نهاد و پس از فراگیری قرآن و تحصیلات ابتدایی، با استعداد سرشاری که داشت و عشق به تحصیل علوم دینی که از ابتدا در آن نمایان بود به فراگیری ادبیات عرب و مقدمات علوم نزد مرحوم آقا سید تاج و آقا شیخ احمد آملی پرداخت و تا مرحله سطوح را در همان شهر فراگرفت.در دوران کودکی، به فراگیری ادبیات عرب و مقدمات علوم نزد آقا سید تاج و احمد آملی پرداخت و تا مرحله سطوح را در همان شهر فراگرفت . در سیزده سالگی، برای ادامه تحصیل به حوزهٔ تهران رفت و به مدرسهٔ سپهسالار که زیر نظر سید حسن مدرس اداره می‌شد رفت و تا بیست و پنج سالگی در آن مدرسه به فراگیری علوم دینی پرداخت. میرزا محمدرضا فقیه لاریجانی، سید محمد تنکابنی، میرزا یدالله نظرپاک، محمدعلی لواسانی، میرزا طاهر تنکابنی، میرزا ابوالحسن شعرانی و محمدعلی شاه‌آبادی از اساتید وی در این مدت بودند.در سال ۱۳۰۵ به قم رفت. او در آنجا در درس عبدالکریم حائری یزدی، محمد حجت کوه‌کمری، محمدعلی شاه‌آبادی و محمدعلی حائری قمی حاضر شد و در مدت شش سال از آنان بهره برد. وی در این مدت دروس فقه، اصول، رجال، حدیث، فلسفه و عرفان را فرا گرفت.وی پس از دریافت اجازه اجتهاد از عبدالکریم حائری یزدی و محمد حجت کوه‌کمری، به حوزهٔ نجف مهاجرت کرد. درنجف به سال ۱۳۵۱ در مدرسه بزرگ آخوند ساکن شد و در درس فقه و اصول سید ابوالحسن اصفهانی، آقاضیاءالدین عراقی و میرزای نائینی حاضر شد.پس از تصویب قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی، در مهرماه ۱۳۴۱و اعتراض مراجع تقلید، وی یکی از چهره‌های سرشناس مبارز روحانیت بود. نام وی همواره ذیل اعلامیه‌های دسته جمعی مراجع تقلید دیده می‌شد.وی از اولین کسانی بود که دولت منتخب امام را تأیید کرد.ایشان در دوران انقلاب از جمله فقها و آیاتی بودند که همواره از امام عالیقدر به عنوان رهبری انقلاب و مقام امامت یاد می‌کردند و همراه و همگام با امام در دوران مبارزه و انقلاب بودند و اعلامیه‌های باقیمانده از آن عالم بزرگوار شاهد بر این مدعاست.پس از فوت امام و انتخاب آیت الله خامنه‌ای به مقام رهبری انقلاب، ایشان طی نامه‌ای بیعت خود را با معظم له اعلام کرده و تاکید کردند: انتخاب شایسته حضرتعالی که فردی دانشمند و اسلام‌شناس و صاحب درایت هستید از جانب مجلس خبرگان، مایه امیدواری و تسکین است.آیت اللّه میرزا هاشم آملی به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بسیار عشق می ورزید. هرگاه نام امیرمؤمنان علی علیه السلام را می آورد، اشک در دیدگانش حلقه می زد و زمانی که از خواب بر می خاست، به شوق امیرمؤمنان بر آن حضرت درود می فرستاد و می فرمود: “السلام علیک یا امیرالمؤمنین و رحمة اللّه و برکاته”.ایشان در مجلس عزایی که در ده شب اول ماه محرم درمسجد اعظم قم بر پا می کرد، با صدای بلند گریه کرده و اشک می ریخت. هر صبح جمعه هم در منزل ایشان مجلس ذکر مصیبت امامان بر پا بود و این سنت نیک را سالیان طولانی ادامه دادند. آیت اللّه میرزا هاشم آملی به زیارت عاشورا و جامعه کبیره اهمیت می داد و آن دو را بسیار می خواند.مرحوم آیت اللّه العظمی میرزا هاشم آملی، یکی از چهره های سرشناس مبارز بود که با شروع برنامه های ضد اسلامی رژیم منحوس شاهنشاهی، در قالب تصویب قانون انجمن های ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱ ش، عمق فاجعه را احساس کرده و بی درنگ به میدان آمدند، به طوری که نام ایشان همواره ذیل اعلامیه های دسته جمعی مراجع تقلید دیده می شد. خانه اش محل شور و گردهمایی مبارزان و دیدگاه وی، روشن گر راه مبارزه بود. هم چنین نماز جماعت ایشان در حیاط مدرسه خان (آیت اللّه بروجردی فعلی)، محل اجتماع روحانیان مبارز بود.آیت اللّه العظمی میرزا هاشم آملی، در پی تدریس طولانی درحوزه های علمیه نجف اشرف و قم، شاگردان بسیاری را در محفل درس خود پرورش داد و آنان رابه سر منزل مقصود رسانید. شاگردانی که از اساتید و علمای بزرگ حوزه های علمیه به شمار می روند. آیت اللّه جوادی آملی که مدت پنج سال در درس ایشان شرکت کرده بود، درباره استادشان می گوید: “مرحوم آیت اللّه میرزا هاشم آملی، بسیار به پرورش شاگرد علاقه مند بودند و تقریرات درس را دقیقا مورد مطالعه قرار می دادند”. برخی شاگردان آن بزرگوار عبارتند از: حضرات آیات مکارم شیرازی، شیخ جوادتبریزی، محمدهادی معرفت، صالحی مازندرانی، محمدی گیلانی و سید جعفر کریمی. علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی ، صادق لاریجانی، استاد حوزه علمیه قم و مدرس علم کلام و فلسفه اسلامی و رئیس قوه قضاییه، محمدجواد لاریجانی، استاد دانشگاه، عضو شورای امنیت ملی کشور، عضو کمیسیون سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی و رئیس مرکز پژوهشهای مجلس و مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات،فاضل لاریجانی، عضو کمیسیون مشورتی شورای عالی انقلاب فرهنگی. باقر لاریجانی، داماد علامه حسن زاده آملی، پزشک و فوق‌تخصص غدد، استادیار دانشگاه تهران و رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران از فرزندان ایشان هستند.آیت اللّه العظمی میرزا هاشم آملی در رفتار و گفتار به اولیای خدا علیهم السلام اقتدا کرده بود. خوش بیان، خوش برخورد و خوش اخلاق بود. با مردم مأنوس بود و بیش تر کارهای دفترش را خود انجام می داد. آیت اللّه جعفر سبحانی درباره ویژگی های اخلاقی آن بزرگ می فرماید: “آیت اللّه میرزا هاشم آملی، مردی مهربان و بسیار خوش مجلس بود. در بحث و گفت و گو جانب انصاف را از دست نمی داد و از شرایط زمان دور نبود و ضرورت ها را درک می کرد”. دکتر سید جعفر شهیدی نیز که مدتی با آیت اللّه میرزا هاشم آملی رحمه الله در نجف همراه بود درباره ایشان می گوید: “ایشان خلق و خوی نرمی داشت و بسیار متواضع و غالبا بشاش و گشاده رو بودند”.آیت اللّه میرزا هاشم آملی، از اوان جوانی در تحصیل دانش بسیار کوشا بود و هیچ چیز او را از این کار باز نمی داشت و در سایه همین کوشش ها بود که توانست قله های رفیع علم و دانش را فتح کند. ایشان به تدریس نیز بسیار اهتمام می داد و حتی در مواقع بیماری هم از آن دست بر نمی داشت.یکی از شاگردان قدیمی ایشان می گوید: “روزی آیت اللّه العظمی آملی به درس تشریف آوردند و علائم بیماری در چهره ایشان نمایان بود، فرمود: من امروز تب داشتم و حالم مساعد نبود، ولی برای تعطیل نشدن درس آمدم”. آیت اللّه حسن زاده آملی نیز می فرمود: “روزی به دیدن و عیادت ایشان رفتم، مشاهده کردم آقا سخت مضطرب است وبی تابی می کند. عرض کردم: آقا، چرا این قدر بی تاب هستید و مضطربید؟ فرمود: بی تابی من برای این است که درسم تعطیل شده است”.آیت اللّه میرزا هاشم آملی علاقه ویژه ای به حضرت امام رحمه الله داشتند و همواره از رهبر کبیر انقلاب اسلامی، با عنوان “امامُ المسلمین” یاد می کردند. ایشان پیروی از دستورهای حضرت امام رحمه الله را واجب دانسته و می گفتند: “نظر من در مسائل کشور همان است که امام می گویند”. هنگام پیروزی شکوه مند انقلاب اسلامی و ورود پربرکت حضرت امام رحمه الله به ایران اسلامی، آیت اللّه میرزا هاشم آملی در پیامی، پیروزی انقلاب و تشریف فرمایی امام را گرامی داشته و مدتی بعد به تهران رفته و همراه با شهید مطهری، در مدرسه رفاه با حضرت امام رحمه الله ملاقات کردند.سرانجام روح والای آیت اللّه العظمی آملی، پس از ۹۱ سال تلاش و کوشش در راه و گسترش معارف اسلامی و پشت سر نهادن یک دوره بیماری، در عصر روز جمعه چهارم رمضان ۱۴۱۳ ق (۷ اسفند ۱۳۷۱ ش) به آسمان ها پرکشید. پس از تشییع باشکوه، پیکر مطهر آن مرحوم به آرامگاه ابدی انتقال یافته و در حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام مسجد بالاسر، کنار مرقد مرحوم شهید مطهری رحمه الله و علامه طباطبایی رحمه الله به خاک سپرده شد.

این متن توسط آقای مرتضی هندویی گردآوری شده است.


ژنرال 13 ساله‌ی آملی که فرمانده سپاه سوم صدام را به زانو در آورد

برگرفته از سایت شمال نیوز

لینک مطلب در سایت شمال نیوز (اینجا)

 

 


شمال نیوز: روز پنجم، دشتی تفتیده و سوزان, «هفتم خردادماه 1365» حوالی بصره، عراقی ها هزاران اسیر بسیجی را با دست های بسته و زخمی، خسته و تشنه، که از شلمچه و فاو اسیر گرفته اند، را در یک حصار توری، مانند یک قفس، پشت دروازه های بصره، زیر آفتاب داغ و سوزان عراق، بدون آب و غذا، نه سقفی نه دیواری، نه سایه و سرپناهی، برای بازجوئی های نخست و تخلیه ااطلاعات جنگی نگه داشته اند.

با هر سوالی که بازجوهای بی رحم عراقی از اسرا  می پرسند، در پاسخ می گویند: «حرس الخمینی» و با حرص و ولع، با مشت و لگد، با قنداق تفنگ و پوتین، تو سر بچه ها می کوبند.

از نقطه ائی که در شلمچه اسیر شده بودیم، همه بیست و هشت نفر ما را با دست های بسته، کاروانی، کتک زنان می کشیدند به طرف بصره می بردند. از خط اول دوم و سوم جنگ که گذشتیم، خاکریز به خاکریز جمع ما زیاد تر می شد، و هرچه عقب تر می رفتیم، با دشمنی تند خوتر و وحشی تر روبرو می شدیم، و اینجا نقطه اوج رنج اسارت است.

سه روز بود که ما را آورده اند، خیلی از بچه ها گلوله خورده اند، ترکش خمپاره، موج گرفته بودند، عده ائی نیز با دست و پای قطع شده، جسمی پاره پاره، بدون هیچ درمان اولیه، روی زمین سخت، زیر آسمان سوزان، با حالی غریبانه، اینجا توی این قفس، تو گوئی عصر عاشورا دیگر بار تکرار شده است.
 
من بودم و رسول کریم آبادی، حسین برومند، شعبان صالحی و شعبان نائیجی و سعید مفتاح و دیگر همرزمانم از گردان یارسول، بیست و هشت نفر با هم در شلمچه اسیر شدیم. رسول از ناحیه ران هردو پایش، تیرخورده بود، تیرکالیبر، بالای پیشانی اش هم یک گلوله سیمینوف نشسته بود، حسین برومند هم یک تیرکلاشینکف به ساق پای چپش خورده بود.

رسول بخاطر شدت جراحت اش، و خون ریزی زیاد، بصورت اغماء و تبدار افتاده است.

ساعت ده صبح، روز هشتم خرداد، ناگهان چند اتوبوس وارد حصار می شوند، اعلام کردند که می خواهند زخمی ها را برای درمان به شهر بصره ببرند، تند و عجو.لانه هر چه اسیر زخمی بود، سوار ماشین ها کردند، زخمی ها را که بردند، تانکر های آب  آمدند و محوطه چند هزار متری را آب پاشی کردند.

سرباز های عراقی سراسیمه این سو آن سو می دویدند، بچه های کم سن و سال را از جمع کل اسرا جدا کردند. دست من را گرفتند. جلوتر از همه جوری که خوب دیده بشوم. بار اولشان نبود، هربار که چنین رفتاری را انجام می دادند، یک ساعت بعد خبرنگاران، یا از صلیب سرخ به داخل حصار توری می آمدند و ما خوب می دانستیم که می خواهند از نظر تبلیغاتی نشان بدهند، جمهوری اسلامی ایران، مرد جنگی ندارد، بچه های کم سن و سال را به جبهه می آورد.

هنوز یک ساعت از این هول ولای سر بازهای عراقی نگذشته بود، کلی خبرنگار، عکاس، فیلمبردار مرد و زن، ریختند داخل حصار؛ از هند و فرانسه، آمریکاه شوروی، انگلیس، آلمان، پاکستان، ترکیه، قطر، عربستان، از همه کشور های دنیا آمده بودند.

باقیمانده داستان را در ادامه مطلب دنبال کنید.



ادامه مطلب

شعر آمل

رسیدم به آمل شهر هفت رنگ

همه عارف و شاعر و مرد جنگ

بزرگان ایران زمین و بزرگان شهیر

ز میر حیدر و فخر رازی و ابن جریر

چو باشد نگینی بروی رود هراز

در آنجا شدم با خدا راز و نیاز

رسیدم به شهر عشاق جهاندار

سرای خوبان بزرگان دادار

شهری که دارد به خود بام ایران

از آنجا که آرش کشیدست کمان

به شهری که خاکش طواف انبیاست

بی نیاز و با نیازش بی ریاست

که باید بگفت این شهر خداست

همانا که الحق این را سزاست

دریا و جنگل و گل و بلبلش

کنم شکر خدا که داد این صفاتش


سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:شعر آمل,

|

متن پیام امام صادق (ع) به مردم آمل و ساری

ای مردم مسلمان و ای گروه با ایمان که خداوند امثال شما را زیاد کند، آگاه باشید که خداوند از شما نماز، روزه، زکات، حج، جهاد، اعمال شایسته و بیزاری از اعمال حرام را خواسته است. پیامبر اکرم (ص) از شما خواسته است تا جهت نجات در آخرت، به دستورات خدا تمسک جوئید، تا در شمار مومنان راستین باشید. ما جهت تبلیغ این امور، جناب مفخرالصلحا و المعالی مولی المجدالدین علی مکی را به سوی شما مردم آمل و ساری و حومه، گسیل داشتیم، آنچه می گوید، اطاعت کنید، وجود او را قدر بدانید و طبق دستور من، وی را گرامی بدارید، چنان که خدا در قرآن فرمود: «از خدا و پیامبر و والیان امرتان پیروی کنید».

این نامه در سال 136 هجری قمری نوشته شده است.


بد نیست یه یادی از سه هزار میلیارد اختلاس کنیم !!!!!

 

خاطره ای از سردار شهید همت

بسم الله را گفته و نگفته شروع كردم به خوردن. حاجي (شهید همت) داشت حرف مي زد و سبزي پلو را با تن ماهي قاطي مي كرد. هنوز قاشق اول را نخورده، رو كرد به عباديان و پرسيد «عبادي ! بچه ها شام چي داشتن ؟ »

 

ـ همينو .

 

ـ واقعآ ؟ جون حاجي ؟

 

نگاهش را دزديد و گفت «تن رو فردا ظهر ميديم

 

حاجي قاشق را برگرداند.غذا توي گلوم گير كرد.

 

ـحاجي جون، به خدا فردا ظهر به شون مي ديم .

 

حاجي همين طور كه كنار مي كشيد گفت«به خدا منم فردا ظهر مي خورم.»

........................................................

ما کجا ، اونا کجا !!!!!!

 

 


شنبه 12 آذر 1390برچسب:,

|

شعر محرم . شاعر ابوالفضل بادپا

شنیدستی که بیدستی،میان ارتش پستی،علم بردوش میگیرد،چو مشک آب طفلان حسینش را،به دندان و گهی آغوش میگیرد،امانا العجل رحمی،من عباس و یاس و چشمه احساس،دو دستم را بدادم از سر اخلاص،که طفلان حسین،چون منتظر در خیمه ی عباس،عموی مهربان آید،دهد با مشک آبش قطره آبی،ز سوز تشنگی طفلان ندارند قدرت و نایی،عجب دلخوش رقیه میکند طفلان مولا را،عمو آید بگیرد در بغل ما را،دهد آبی و بازی میکند با ما،حسین دنبال عباسش سوار بر ذوالجناحش شد،برفت و تا رسید بر پیکر صد پاره عباس،بدید آنجا دو دستی را جدا از پیکرعباس ، چو مشک اش را به دندانش،علم بر دوش رعنایش،شنید آنجا پیام یا اخا ادرک اخا را از لب عباس،به ناگه مادرش زهرا بآمد در بر عباس،گرفت عباس به آغوش اش و بوسید آن دو بازو را،بگفتا مرحبا عباس،بگفتا مرحبا عباس،تقدیم به تمامی علمداران نهضت جهانی حسینی(شعر از: ابوالفضل بادپا )


چهار شنبه 9 آذر 1390برچسب:,

|

محرم آمد و ....

بازباران باترانه..میخورد بربام خانه

یادم آمدکربلارا

دشت پرشوروبلا را

گردش یک ظهرغمگین

گرم و خونین

لرزش طفلان نالان

زیرتیغ و نیزه ها را

باصدای گریه های کودکانه وندراین صحرای سوزان

میدود طفلی 3ساله

پر ز ناله

دلشکسته

پای خسته

باز باران قطره قطره

میچکد از چوب محمل

آخ باران!

کی بباری بر تن عطشان یاران؟

تر کند از آن گلو را

آخ باران!...

آخ باران!...


فرا رسیدن ماه محرم را به همه حق طلبان و آزادگان جهان تسلیت عرض می نمایم.


چهار شنبه 9 آذر 1390برچسب:,

|

متن بخشی از سخنرانی علامه حسن زاده آملی در تأیید و تأکید مقام رهبری

نه شکوفه ای نه برگی، نه ثمر نه سایه دارم          همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را

از علامه حسن زاده آملی

بسم الله الرحمن الرحیم

........... چون این بزرگوار دوستدار خدا است ما او را دوست داریم، این انقلاب را دوست بدارید، این رهبر عظیم الشأنتون را دوست بدارید، عالم ِ، رهبره، مؤمن ِ، موحد ِ، سیاس ِ، دلداره، انسان ربانی، پاک، منزه، کسی که دنیا شکارش نکرده ........

......... قدر این نعمت عظمی را که خدا به شما عطا فرمود، قدر این رهبر ولی ِ الهی را بدانید. الآن این تکلیف شرعی ماست، این انسجام ما. مبادا، عزیزان، آقایان، مبادا، این مبادا را توجه داشته باشین، مبادا آقایان، اول انقلاب یادتون هست، چند فرقه برخاستند که کشور را تجزیه کنند، حواستون جمع باشه، مبادا این وحدت ما را، مبادا این جمعیت ما را، مبادا این کشور علوی را، مبادا این نعمت ولایت را از دست شما بگیرند. خدایا به حق پیغمبر و آل پیغمبر سایه این بزرگمرد، این رهبر اصیل اسلامی، حضرت آیت العظمی خامنه ای عزیز را مستدام بدار.، الهی آمین، الهی آمین، به عدد کلماتت آمین.


جمعه 24 دی 1388برچسب:,

|

اثبات وجود خدا و توحید او

 

اثبات وجود خدا و توحید او

ابتدا بایستی وجود خدا را ثابت کنیم و از آن به عنوان مقدمه برای اثبات توحید استفاده کنیم :

ادله برای اثبات واجب متعال زیاد است :

1) برهان فطرت 2) برهان امکان 3) برهان محدودیت 4) برهان ضرورت و وجوب 5) برهان تدبیر و هدایت 6) برهان معلولیت  7) برهان نظم و تناسب 8) برهان حدوث و تغییر

در زیر هرکدام جداگانه به طور خلاصه مورد بحث قرار می گیرد :

1) برهان فطره :

ما خدا را با عقل بدیهی درک می کنیم " عقل بدیهی آن است که در مقابلش عقل نظری قرار دارد " وببا قلب خودمان به صورت علم حضوری خدا را می شناسیم .

استدلال :

قلب علم دارد به خدا آن هم از نوع علم حضوری " همانگونه که شخصی به نفس خود علم دارد " دلیل آن این است که هنگامی که تمام اسباب قطع شوند و مثلا شخصی در دریا بیفتد و بداند که دیگر انسان ها از آنجا رد نمی شوند قلبا به یک نیروی مافوق بشر اعتقاد دارد .

2) برهان امکان :

مقدمه

همه اشیاء از دو بخش تشکیل شده اند :

الف ) وجود در برابر عدم

ب ) ماهیت ( عبارت است از چگونگی و در جواب چیستی می آید )

با توجه به مقدمه بالا امکان دو صورت دارد :

1) امکان وجودی

2) امکان ماهیتی

امکان وجودی : متعلق بودن و مستقل نبودن یک موجود

 

امکان ماهیتی : از دو تعریف یا دو قسمت تشکیل شده :

1) ذات و ماهیت نسبت به وجود و عدم مساوی است و جهت موجود شدن یا عدم شدن دلیل خارجی می خواهد

2) سلب کردن مفهوم ضرورت وجود و عدم برای ماهیت

نکته :

در ماهیت نقیضان لا یجتمعان ولی یرتفعان " یعنی وجود و عدم نمی شود که با هم باشند ولی می توانند که هیچ کدام نباشند "

توجه : در صورتی که اصل را در فلسفه بر وجود قرار دهیم , تنها راه متصف شدن وجود به امکان همان تعریف امکان وجودی است و هرگز برمبنای امکان ما هوی وجود را بررسی نمی کنیم و اگر کسی امکان را برای وجود به حسب امکان ماهوی نقل کرده است این به سبب ماهیت وجود است .

علت عدم اتصاف وجود به امکان ما هوی :

چیزی نسبت به وجود و عدم سنجیده می شود که بتوان وجود و عدم را از آن سلب نمود یعنی خودش خالی از وجود باشد وگرنه نمی توان وجود را از آن سلب کرد در حالی که وجود این اقتضا را ندارد چون که وجود دارد و نسبت به عدم ممتنع است بلکه وجود نسبت به خودش ضروری است و نسبت به نقیضش (عدم) ممتنع است . پس وجود نسبت به وجود و عدم یکسان نیست.

با توجه به مقدمان بالا با هردومعنی امکان وجودی و ماهوی مبدا متعالی را ثابت می کنیم :

1) امکان ما هوی (روش ابن سینا) کل معقول یا واجب الوجود است نسبت به ذات خودش و یا ممکن الوجود است و یا ممتنع الوجود است  به ذات خودش (یعنی تنها آن را تصور می کنیم و به چیز دیگری کار نداریم) شکی نیست که این عالَم موجود است به ضرورت پس نیاز به ایجاد کننده داشته یعنی که کسی یا چیزی می بایست که آنرا ایجاد کرده باشد . حالا اگر آن ایجاد کننده واجب الوجود باشد پس همان مطلوب ماست ولی اگر ایجاد کننده این عالم ممکن الوجود باشد پس خودش هم نیاز به یک ایجاد کننده دارد که اگر واجب الوجود باشد پس مطلوب ماست و لی اگر که بخواهد ممکن الوجود باشد یا باید که آن ممکن اول علت ممکن دوم باشد که دور حاصل می شود و تمام عقلای عالَم آن را باطل می دانند . و اگر آن ایجاد کننده ممکن اول بخواهد که ممکن دیگری باشد در اینجا تسلسل حاصل می شود که این هم باطل است از نظر تمام عقلا .

ساده تر بیان می کنم :

عالم ممکن است ذاتا و کل ممکن لذاته در وجود احتیاج به غیر دارد پس عالم نیاز به یک ایجاد کننده و نیاز به غیر دارد و اگر آن ایجاد کننده واجب الوجود باشد مطلوب ماست و در غیر این صورت منتهی می شود یا به دور یا به تسلسل که هر دو باطل است.

بطلان دور :

چرا که دور مقدم شدن شیء بر نفسش است و به این معنی که شیء وجود دارد قبل از این که به وجود آمده باشد . مثلا می گوییم علت الف , ب است و علت ب , الف است . در اینجا هنوز ب ایجاد نشده که الف حاصل شود و هنوز الف حاصل نشده تا ب حاصل شود .

بطلان تسلسل :

در تسلسل تمام اعضا ممکن هستند و اگر علت هر کدام بخواهد دوباره ممکن باشد تا ابد هم که پیش برویم علت واحدی یافت نمی شود که بگوییم همه از آن حاصل شده اند . درست همانند این که ما ملیون ها صفر را در کنار هم بگذاریم و انتظار داشته باشیم عددی حاصل شود و این محال است چرا که ملیارد ها صفر هم عددی حاصل نمی کنند .

نوع دیگری بیان می کنم:

کل عالم ممکن است و هر ممکن علت می خواهد که علت آن یکی از این چهار علت باید باشد و منحصر در یکی از این ها باید باشد :

عدم ، نفس ممکن , چیزی مثل ممکن , واجب الوجود

بطلان علت بودن عدم :

فاقد الشی لیس معطی الشی یعنی چیزی که خودش عدم است چگونه می خواهد چیز دیگری را حاصل کند.

بطلان علت بودن نفس ممکن :

شیء قبل از اینکه به وجود آید عدم است و در بالا ذکر شد که عدم نمی تواند علت باشد.

بطلان علت بودن چیزی مثل ممکن ( ممکن دیگری علت ممکن اول باشد.):

تمام ممکنات نیاز به علت دارند حالا این ممکن دیگر  چگونه خودش ایجاد شده در حالی که عدم بوده و عدم چگونه می تواند خلق کند ؟

پس تنها مورد چهارم باقی میماند که باید تمام ممکنات به یک واجب الوجود برگردند و آن واجب علت همه باشد تا این مشکلات حاصل نشود .

حالا باید توجه داشت که این علت باید همچنان ادامه و بقا داشته باشد چرا که ممکن، وابسته به آن است همانگونه که در ابتدا به واسطه آن ایجاد شد , به خاطر استمرار علت یعنی همان امکان ماهوی .

2 ) امکان وجودی ( روش محقق سبزواری )

هنگامی که ما توجه می کنیم به وجود عینی (آنچه که در عالم خارج حاصل شده و وجود دارد) خالی نیست از یکی از این دوحالت :

1) یا واجب است یعنی که قیامش به ذات خودش است و مستقل است به صورتی که مخلوط با عدم نمی شود و نقصی در آن راه ندارد و صرف وجود است که کامل تر از آن وجود ندارد .

2) یا ممکن است به این معنی که نیاز مند به غیر خودش است و وجودش وابسته به غیر و علت دیگری است و کمال و اصل وجود او مشروط و مقید به غیر خودش است.

و وجود منحصر در این دو چیز است . یعنی یا موجودات مستقل هستند و یا اینکه غیر مستقل هستند .

حال اگر موجود خارجی اولین مورد باشد که همان مطلوب ماست و اگر که دومین مورد باشد نمی تواند که منفک باشد از وجود واجب الوجوب . به دلیل اینکه وجودی که نیازمند و فقیر است و متعلق به دیگری نمی تواند بدون علت خود و متعلق علیه و مفتقر الیه وجود داشته باشد و این خلاف فرض بالا در موجودات است که یا مستقل است و یا نیازمند . و در اینجا فرقی نیست که متعلق و فقیر واحد باشد یا متعدد , در طول هم باشند یا در عرض هم، به خاطر اینکه کل متعلق و فقیر و نیازمند به غیر از متعلق علیه و مفتقر الیه جدا نمی شود . در اینجا دیگر بحث دور و تسلسل هم وارد نمی شود و نیازی به باطل کردن دور و تسلسل نیست . وبدون این دو "رد کردن دور و تسلسل" خدا ثابت می شود .

3)برهان معلولیت

الف ) شکی نیست در وجود موجودات که در خارج هستند . کل این موجودات معلول هستند و کل معلول نیاز به علت دارد . پس کل این موجودات نیاز به علتی دارند که خودش معلول نباشد . فهو مطلوب (این مطلوب و همان حرف ماست)

ب ) کل موجودات این عالم معلول هستند و فرض عدم بر آن ها لازمه اش محال نیست (یعنی اگر نابود شوند محال(نیستی) حاصل نمی شود) و کل آنچه که از فرض عدمش محال ایجاد نمی شود , پس وجود , ذات آن نیست . یعنی که از نبود آن , عالم اشکالی پیدا نمی کند و وقتی که وجود برای او ذاتی نباشد پس باید از جایی وجود را به دست آورده باشد واین همان معنای معلولیت است .

نکته :

حالا اگر بگوییم معلولات نیاز به علت ندارند لازمه اش خلف در معلولیت است (یعنی که خلاف فرض معلولیت است که هر معلولی علتی می خواهد) و هم اینکه ترجیح بدون مرجح حاصل می شود یعنی که بودن او بر نبودنش مقدم شده . خوب چرا چیزی که علت ندارد حاصل شده و چرا عدم نمانده و چگونه بودن بر نبودن ترجیح پیدا کرده و این علت باید که مستقل در وجود باشد وگرنه یا دور حاصل می شود یا تسلسل که هر دو باطل است . ازاین دو مقدمه نتیجه گرفته می شود که کل موجودات محتاج به علت هستند به این دلیل که کل آن ها معلول هستند و نیازبه علت دارند که همان واجب الوجود باید باشد وگرنه معلولات بدون علت می مانند , چراکه کل معلولات نیاز به علت دارند و منفک شدن معلولات از علت محال است .

4) برهان ضرورت و وجوب :

شیء تا وقتی که واجب نشود وجود پیدا نمی کند و وجوب شیء حاصل نمی شود مگر اینکه عدم در آن راه نداشته باشد و این مساله حاصل نمی شود مگر اینکه علت تامه حاصل شود به دلیل اینکه کل موجودات عالم ممکن ذاتی هستند و ممکن اقتضاء وجود نمی کند همانگونه که اقتضاء عدم نمی کند و اگر فرض کنیم که وجود شیء مشروط به هزار شرط باشد پس ممکن نیست وجود آن شیء مگر اینکه هزار شرط آن حاصل باشد و علت آن محقق شود و اگر تنها یک شرط از شروط نباشد وجود او واجب نمی شود و در نتیجه وجود پیدا نمی کند و وجودِ ممکن محکوم است به ضرورت وجود. یعنی اول بایستی وجود ضرورت پیدا کند و بعد وجود حاصل شود . و وجودِ ممکن قبل از وجود شیء حاکی از وجود علت است چرا که بدون علت نه وجود است و نه ضرورت برای وجود

5) برهان حدوث و تغیر

کل عالَم متغیراست . وکل متغیر حادث است . در نتیجه عالَم حادث است . پس هرچه که حادث باشد نمی تواند که جسم باشد و همان واجب متعالی است به دلیل این که دور و تسلسل دفع شود .

اما حادث بودن :

بعد از ظهور تغییرات در اشیاء مادی و هرچه که ماده است ازصورتی به صورت دیگر و از کیفیت به کیفیت دیگر و از حالی به حال دیگر تبدیل می شود و هیچ شیء مادی نیست که تغییر و تبدیل پیدا نکند . و ماده تغییر پیدا می کند به انرژی و انرژی تبدیل به ماده می شود.  و اما کل صورت و کیفیت و حال که متبدل هستند محکوم به عدم بوده اند و حادث بوده اند و ازاین مقدمات نتیجه گرفته می شود که عالَم، حادث، و نیاز به ایجاد کننده دارد و خود آن ایجاد کننده، حادث نباشد و تغییر و تبدیل نپذیرد وگرنه در ناحیه علل دور و تسلسل ایجاد می شود . بله این برهان با توجه به براهین دیگر کامل می شود .

6) برهان نظم و تناسب

کاملا مشخص است که هر نظمی یک ناظم دارد که آن ناظم یک غرض صحیح باید داشته باشد مثل خلقت گوش برای شنیدن و زبان برای تکلم، و تناسب یعنی مناسبت اَعمال منظم بعضی از آن ها با بعضی دیگر برای رسیدن به هدفی که مترتب است آن بر آن اعمال منظم و نظم یافته .

نظم و تناسب هم چیزی است که هر عاقلی در اجزا عالم و اشیا می بیند . حتما به اندام بدن خود و تناسب آن ها با یکدیگر نگاه کنید . مثلا تناسب این است که چشم روی صورت است و اگر چشم کف پا بود چه می شد ؟

و نظم و تناسب هنگامی که متعدد و مستمر باشد صادر نمی شودمگر از صاحب شعور که عالِم و حکیم باشد و از همین جا است که انسان از دیدن یک خانه به وجود معمار آن خانه پی می برد که از ساخت آن یک هدف ( زندگی در آن ) داشته است و همین طور در دیگر ساخته های بشر نیز یا پای صانع در کار است یا پای هنرمند و... و احتمال صُدفه (اتفاقی بودن) نمی توان داد . چرا که فعل منظم و متناسب و مکرر و مستمر سنخِیتی با صدفه و اتفاقی بودن ندارد . چرا که صدفه دارای شعور نیست . خوب حالا چگونه می توان گفت که خانه را یک ناظم و عالِم و حکیم ساخته و هدفی داشته و این همه خانه اتفاقی و بدون دلیل ساخته نشده اند ولی این دنیا و عالَم و این همه نظم و تناسب صدفه است ؟

7) برهان محدودیت

کل موجودات از ممکنات عالم محدود به حدودی هستند و کل محدود برایش حاد (حد زننده) وجود دارد . پس برای عالم ممکنات حاد وجود دارد که نباید خودش محدود باشد و باید که صِرف وجود باشد چرا که در غیراین صورت دور و تسلسل ایجاد می شود .

محدود بودن :

کل موجودات عالم ممکنات محدود به حدودی هستند , یا حد مکانی یا زمانی و یا غیر این دو حد از کیفیات و خصائص و حتی مجردات هم محدود به حدود مراتب وجود و اثباب مجردات هستند , یعنی محدود به اسباب خود هستند .

توجه داشته باشید که کل محدودیت از هر نوع که باشد از ناحیه غیر محدود است و این حدود که در ممکنات و محدودات است نشان دهنده معلول بودن آنهاست و لازم است که این علت به چیزی که خودش غیر محدود است منتهی شود . یعنی کسی که در قرآن از او به عنوان عزیز و صمد و قیوم و غنی یاد شده و در اینجا توجه داشته باشید حرفی نزنید که به دور و تسلسل کشیده شوید چرا که هر دو را عقلا باطل اعلام کرده اند .

8) برهان تدبیر و هدایت

وقتی که نظام منظم عالم هستی را نگاه می کنیم علاوه بر نظم و تناسب موجود، تدبیر و شعور و حکمت را هم مشاهده می کنیم به صورتی که هرموجودی به سوی وظیفه خود هدایت شده است  با هدایت تکوینی و غریزی . شما به مورچه ها و زنبور های عسل نگاه کنید و یا به حیوانات دیگر که چگونه خانه می سازند و تولید مثل می کنند و غذا برای خود تهیه می کنند . پرواز کردن بلد هستند بدون این که کسی به آن ها آموزش دهد . شما نگاه کنید که چگونه زنبور گَردِ گل را به عسل تبدیل می کند و چگونه تمام زنبور ها داخل کندوی خود را شش ضلعی می سازند . آیاهمه این ها اتفاقی است . کجا دیده اید که مثلا طوفان شود و به طور اتفاقی هر بار که طوفان می شود مثلا یک درخت روی رودخانه بیفتد . ممکن است که یک بار طوفان شود و درختی روی رودخانه بیفتد ولی شاید صد طوفان دیگر اتفاق بیفتد ولی درختی روی رودخانه نیفتد , به این میگویند اتفاق , نه این که این عالم با این همه نظم اتفاقی باشد .

حال بحث انسان که سرجای خودش به کتاب( انسان موجود ناشناخته - نوشته آلکسیس کارل ) مراجعه کنید . شما نگاه کنید چگونه و با چه نظمی بدن دربرابر میکروب ها دفاع می کند و چه تدبیری این نظم را پیش بینی کرده و چه علم و قدرتی لازم بوده است .

شما نگاه کنید که هرکس به دنیا می آید ابتدا کودک است و بعد پیر می شود . چگونه این اتفاق است . چرا یک بار اتفاق نمی افتد که انسانی پیر به دنیا بیاید و هر چه زمان گذشت کوچک شود و وقتی کودک شد بمیرد ؟ جواب مشخص است . این ها همه ازروی شعور و تدبیر نظم بوده و یعنی نیاز به ناظم و مدبر و یک وجود با شعور هست تا این ها را خلق کند .

و اینک به اثبات توحید می پردازیم :

اثبات عقلی توحید :

در ابتدا اقسام توحید را بیان می کنیم :

الف ) توحید نظری: 1. توحید ذاتی 2 . توحید صفاتی 3 . توحید افعالی

ب ) توحید عملی: 1 . توحید تشریعی 2 . توحید عبادی 3 . توحیدتوحید استعانی 4 . توحید حبی

توجه داشته باشید بعضی از ادله اثبات مبدا متعالی کفایت می کند برای اثبات توحید ذاتی خداوند .

به طور مثال برهان فطرت دلالت می کند بر این که قلب توجه ندارد مگر بر حقیقت واحدی همان گونه که هنگام قطع امید از اسباب به یک قادر مطلق واحد توجه دارد نه به متعدد . مثلا وقتی در حال غرق شدن در دریا هستید میگویید خدایا کمکم کن که این خدا واحد است.

و مقتضی برهان محدودیت ، لاحدیت است که لازمه است برای صرفیت مبدا متعالی که لاحدیت هم در مورد خداوند با تعدد سازگار نیست چرا که کل واحد بر فرض تعدد محدود به حدود می شود در قبال واحد دیگر چرا که هرکدام در عرض دیگری است نه در طول دیگری و این خلف است در صرفیت خداوند و لاحدیه او و در نتیجه هرکدام از آنها در این که وجودش حد خورده نیاز به حاد دیگری دارد که در این صورت یا دور حاصل می شود یا تسلسل که قبلا بطلان آن ها را ثابت کردیم و در زبان فلاسفه صرفیه شیی لا یتثنی و لا یتکرر .

و امام صادق (ع) در جواب ذندیق فرمودند که :

خالی نیست گفته تو که خداوند دوتا باشد از این که آن دو از قدیم باشند و قوی و یا هردو ضعیف باشند و یا یکی قوی و دیگری ضعیف باشد . و اگر هر دو قوی و مطلق غیر متناهی باشند چرا هر کدام آن ها دفع نمی کند دیگری را و جداگانه تدبیر امور را به دست نمی گیرد ؟

و اگر یکی قوی و دیگری ضعیف باشد ثابت می شود که خدا یکی است چرا که دومی در مقابل اولی که قوی است عاجز است (در نتیجه عاجز نمی تواند که کمال مطلق و نا متناهی باشد و در نتیجه عاجز ، مخلوق کامل است .

در توحید افعالی هم می گوییم :

هنگامی که متوجه شدیم ذات واجب الوجود واحد است و مجالی برای تکثر و تعدد در او نیست مشخص می شود که غیر خداوندکه واجب الوجود است، باقی ، ممکنات هستند و ممکنات هم موجود هستند به وجود خداوند و همه در طول خداوند هستند و ممکن نیست که معلولی که در طول علت است ، با علت خود معارضه و ضدیت پیدا کند . و توحید افعالی که از آن توحید در خالقیت و ربوبیت است مستلزم توحید عبودی است چرا که عبادت مخصوص خالق و رب است .


جمعه 28 فروردين 1389برچسب:,

|

تاریخچه شهر آمل- قسمت 2

 

 

بررسی بافت آمل

 

 محدوده بافت قدیم توسط عناصر و فضاهای شالوده ای ، عملکردی و کالبدی زیر تعریف میگردد :

1.     عناصر و فضاهای شالوده ای و ساختاری بافت کهن :

·        راسته اصلی بازار با عناصر عملکردی و کالبدی به عنوان ستون فقرات بافت کهن با جهت جنوب شرقی-شمال غربی .

·        پیوستگی و انسجام فضایی بین مراکز اصلی و گذرها و معابر اصلی و فرعی محلات پانزده گانه بافت قدیم .

2.     عناصر و فضاهای شالوده ای و عملکردی استخوان بندی شهر :

·        حفاظت بافت کهن توسط کنترل ساخت وسازهای نوساز در جوار شبکه های اصلی شهر و اتصال و ارتباط ستون فقرات بافت قدیم به خیابانها و لبه های شریانی شهر اعم از :

×         خیابانهای انقلاب ، مهدیه ، 17 شهریور ، مصطفی خمینی ، شهید رجایی و باهنر ، واقع در حاشیه جنوبی بافت .

×         خیابان طالب آملی در غرب .

×         خیابان شهید بهشتی واقع در شرق .

×         پلهای دروازه چشمه و معلق واقع در بخش مرکزی شهر .

×         میدان 17 شهریور به عنوان مهمترین گره شهری واقع در جنوب غربی بافت .

×         خیابان شهید فیاض بخش واقع در شمال بافت و غرب مسجد امام حسن عسگری .

·        همجواری کاربری ها و عملکردهای شهری  ، اداری ، آموزشی ، تجاری ، خدماتی و ... واقع در حاشیه جنوب و شرق بافت قدیم .

3.     عناصر و فضاهای تاریخی :

·        عناصر و محوطه های تاریخی شهر قدیم آمل واقع در شمال بافت کهن مشتمل بر :

×         بقاع متبرکه : بقعه میر حیدر ، بقعه ناصرالحق ، بقعه آل رسول یا آتشکده .

×         اراضی باغداری

×         فضاهای عملکردی : دبیرستان محمد طبری ، خانه جوان ، میدانچه مسجد امام حسن عسگری و ... .

·        فضاها و مبادی ورودی گذشته بافت قدیم شامل :

×         دروازه شمالی ( بحر خزر ) منطبق بر خیابان علیزاده .

×         دروازه شرقی یا بار فروش ( بابل فعلی) منطبق بر کوچه برزگر .

×         دروازه جنوبی یا تهران ( لاریجان ) در شرق بیمارستان 17 شهریور ( مصلی قدیم آمل ) منطبق بر خیابان رسالت .

×         دروازه غربی یا نور واقع در شمال قبرستان امازاده ابراهیم و منطبق بر کوچه طاهری و کوچه چهارده معصوم .

·        عناصر کالبدی و عملکردی با ارزش دارای سبک پهلوی اول و دوم شامل :

×         ادارات اقتصاد ودارایی ( ثبت ملی ) ، ثبت اسناد ، ثبت احوال ، شهربانی و ژاندارمری سابق واقع در شرق پل دروازه چشمه .

×         شهرداری آمل ، دبیرستان امام خمینی ، هتل شهرداری ، دفتر فروش شهرک نارنجستان ، کارگاه نوسازی و تجهیز مدارس و ... واقع در جنوب بافت کهن .

×         ساختمانها و بدنه های شکل گرفته در جوار خیابان شهید بهشتی .

4.     عناصر و فضاهای شهری :

·        تکیه اسک به عنوان عمده ترین فضای باز شهری محصور شده توسط کاربری های مذهبی-اجتماعی واقع در میان خیابان شهید رجایی و کوچه قدس به مثابه یک فضای واسط بین بافت کهن و بافت میانی ( پهلوی اول ) و دیگر کاربری های شهری .

·        نهر شهرود با معابر ، گذرهای پیاده و بناهای شکل گرفته در پیرامون آن و عبور از این نهر از نزدیکی تکیه اسک و فضاهای ورودی گذشته شهر ( دروازه تهران ) .

·        رودخانه هراز و شکل گیری فضاهای باز عمومی و تفرجگاهی در جوار آن با ارزش ویژه دیداری .

 

     محدوده بافت قدیم آمل که هسته قدیمی شهر را تشکیل میدهد ، از گذشته های دور به علت نزدیکی رودخانه هراز و جاری شدن آب آن بر این اراضی ، مورد استقبال اهالی برای سکونت و تمرکز قرار گرفته است و احتمالا کهندژ اصلی شارستان را در دوران ساسانی همین محدوده تشکیل میداده است و بازمانده آتتشکده آن دوران در این محدوده نیز این گمان را تایید میکند .

     از نظر کالبدی شهر آمل و بافت کهن آن در طول تاریخ با تحولات گوناگونی مواجه بوده که در این میان  تهاجم و تخریب شهر ( مانند کشتار امیر تیمور در سال 1378 قمری و یا آتش سوزی بزرگ شهر در سال 1335 هجری قمری ) شهر را در دوره های انتقالی حساسی قرار داده است که بیشتر از همه چیز با تحرکهای مهاجرتی همراه گردیده است .

     بر اساس سرشماری سال 1375 در محدوده بافت قدیم آمل تعداد 3026 خانوار شامل 11790 نفر ساکن هستند که در مقایسه با آمار جمعیت شهر آمل ، فقط 4/7 درصد جمعیت کل شهر را شامل میشود ؛ ولی این میزان عملکرد واقعی این محدوده را نمایش نمیدهد . این محدوده در حقیقت تاریخی ترین هسته مرکزی و سکونتی شهر آمل شناخته میشود و مجموعه ای از چند محله قدیمی و تاریخی شهر آمل است اغلب با اسامی اقوام و طوایف نخستین و مهاجران به شهر آمل که توسعه و رونق این شهر را ایجاد کرده اند همراه است .

     بطور کلی مقر ابتدایی شهر آمل از حوالی سبزه میدان و مصلای قدیم ( موقعیت فعلی بیمارستان 17 شهریور ) تا منطقه پایین بازار و کمی پایین تر از محله پایین بازار یعنی اراضی  « گنبد بن » که در گذشته به آنجا « عوامه کوی » میگفتند ، بوده است . بر اساس شواهد تاریخی و مستندات محلی وجود بنایی موسوم به آتشکده ( گنبد شمس آل رسول ) واقع در اراضی شهر قدیم ، اینگونه به نظر میرسد که محدوده و باغهای اطراف  آتشکده در اصل « کهندژ » شهر ساسانی بوده  و بعد از ورود اسلام و احداث مسجد و اردوگاه اعراب در بخش « ربض » شهر ساسانی ( محدوده جنوب کهندژ ) ، عملا نطفه شهری به موقعیت جدید ( گلباغ محله یا محدوده اطراف مسجد جامع ) منتقل گردید .

     تنها عامل طبیعی در گذشته که موجب اشکال در توسعه شهر بوده است ، رودخانه هراز میباشد . این رودخانه امل را به دو قسمت غربی-شرقی تقسیم کرده است .

     ظاهرا به دلیل افزایش جمعیت  وتازه واردین از دیگر نقاط ، شهر آمل به دور هسته اولیه شروع به گسترش میکند . مقر ابتدایی شهر به دور خود قشری میبندد که به دلیل عدم وجود منابع مستند ، نمیتوان مدعی شد که گسترش شهر به کدام جهت جغرافیایی سریعتر بوده است ولی حدسی که میتوان زد این است که گسترش شهر به طرف جنوب و جنوب غربی بوده است . در دوره های بعد از ایجاد هسته اولیه مخصوصا در دوره صفویه علاوه بر رشد طبیعی  جمعیت شهر به دلیل مهاجرتهای دسته جمعی افراد ساکن در قریه های کوهستانی لاریجان ، شهر را به طرف جنوب ، جنوب شرقی و جنوب غربی به دلیل نزدیکی نسبی به مبدا حرکت مهاجرین و در دوره متاخر به جبهه شرقی گسترش داده است . لذا مناطق مسکونی جدید بعد از دوران صفویه به سرعت در بافت کهن آمل به صورت محلات طایفه ای ایجاد گردید .

     چون بافت کهن آمل از دخالتهای کالبدی و عبور خیابانهای چلیپایی دوران پهلوی مصون مانده است ، لذا پیوستگی فضایی عناصر شهری و مراکز محلات از طریق گذرها و معابر اصلی بافت موجب تشکل و انسجام بافت میگردد .

عناصر و ساختمانهای با ارزش :

1.     بناهای ثبت شده :

·        بقعه میربزرگ ( بقعه میر قوام الدین مرعشی آملی).

·        گنبد ناصر الحق

·        بقعه میر حیدر آملی ( سید سه تن )

·        گنبد شمس آل رسول ( شمس طبرسی )

·        بقعه و قبرستان امامزاده ابراهیم

·        بقعه امامزاده قاسم 

·        پل دوازده چشمه

·        بقعه قدمگاه خضر

·        پل معلق

·        اداره اقتصاد و دارایی

 


جمعه 30 فروردين 1389برچسب:,

|

سخنرانی آقای دکتر یوسفیان

 

آقای دکتر یوسفیان امروز (29 مرداد) در جمع مردم متدین شهر دارالمؤمنین آمل در نماز الهی-سیاسی جمعه سخنرانی کردند. در ابتدا ایشان از برتری دین مبین اسلام و تلاش ایشان برای نشان دادن چهره اسلام واقعی در برزیل صحبت کردند. سپس با بردن نام علمای شهر آمل (که با صلوات های مکرر مردم همراه بود) گفتند حق این مردم بیشتر از اینهاست و احساس خوشحالی میکنند که خدمت گذار این مردم هستند. سپس در مورد مسائل مختلف حوزه انتخابیه صحبت کردند که من به چندی از آنها اشاره می کنم. در مورد بالگرد اورژانس هوایی گفتند. (که من پاسخ خود را در این مورد گرفتم. چون شایعاتی شده بود.) این بالگرد در حال تجهیز میباشد و ان شاءالله در روز عید فطر شروع به کار میکند. در مورد حوزه استحفاظی آمل و حدود و ثغوز آن گفتند و این قول و تعهد را به مردم دادند که در دوره ایشان و تا زمانی که ایشان زنده هستند (به یاری حق تعالی خداوند سایه ایشان را از این شهر کم نکند که انصافاً برای این شهر از جان ودل کار کردند و نام ایشان برای همیشه در تاریخ آمل ثبت شد و خواهد ماند) – ببخشید باز حاشیه رفتم بدن حاشیه نمیتونم – داشتم میگفتم تا ایشان زنده هستند و در این شهر هستند نمیگذارند تکه ای از این شهر جدا شود (دمت گرم دکتر غیرتتو عشقه) و هر چه تا حالا _ قبل از دوران نمایندگی آقای یوسفیان _ از این شهر جدا شد مثلاً شهر نور که قبلاً تحت نفوذ آمل بوده و هنوز هم تا حدودی هست. به خاطر این بود که این شهرها الحمدلله کمی پیشرفت کردند و گفتیم که برای خودشان شهری جدا شوند و حالا دیگر بس است و دیگر اجازه کوچک شدن این شهر را نمیدهیم. همچنین یک خبر خوشحال کننده و مژده به روستاهایی که قبلاً زیر نظر آمل بوده اند و حالا جدا شدند : آقای دکتر یوسفیان نماینده شهر آمل در مجلس شورای اسلامی متعهد شدند که هر روستایی که قصد بازگشت و یا پیوند به شهر آمل را دارد مبلغ صد میلیون تومان (یک میلیارد ریال) به عنوان هدیه به شورای آن روستا پرداخت می شود. پس زودباشید تا هم از این بودجه استفاده کنید و هم نام پر افتخار آمل را در کنار نام روستای خود داشته باشید. البته از مسئولین شهری تقاضا دارم که روستای گزناسرای آمل را که بزرگترین و پر جمعیت ترین روستای کوهستانی مازندران است و تاریخ عظیمی را در خود دارد از زیر سیطره شهر نور در آورید. من قصد توهین به شهر عزیز نور و مردمان آن را ندارم ولی بنده به شخصه کمی معضب هستم که بگویم گزناسرای - - - . چون همانطور که میدانید گزناسرا و حومه آن دارای راه قدیمی از طرف خوشواش آمل بودند و اهالی این روستا بیشتر آملی هستند و اگر به این روستا تشریف برده باشید این روستا دارای دو قسمت آملی نشین (پایین محل) و آملی-چمستانی نشین (بالا محل) میباشند که قدمت پایین محل با وجود تکیه و مسجد جامع بیشتر است. و این تکیه و مسجد جامع دارای قدمت بالایی بودند که با نبود یک نظارت قوی تکیه با معماری قدیمی با ساخت و ساز جدید قدمت خود را از دست داد. ولی این هیچ چیزی از آملی بودن گزناسرا کم نمیکند چون بزرگان و شهیدانی همچون نائیجی ها، پیشنماززاده ها و خطیبی ها و خیلی های دیگر که الآن حضور ذهن ندارم آملی هستند. پس مسئولان شهری یک همت مضاعف کنند و این روستای بزرگ کوهستانی را آملیزاسیون کنیم و با افتخار بگوییم گزناسرای آمل. در پایان از آقای دکتر یوسفیان و حجت الاسلام رحمانی و همه کسانی که در حفظ حدود و ثغوز آمل تلاش کردند تشکر میکنیم. همچنین سخنران قبل از خطبه های نمازجمعه هفته آینده (5 شهریور) جناب سرهنگ اکبرزاده فرماندار شهر آمل هستند.

پنج شنبه 30 مرداد 1389برچسب:,

|

جنبش وبلاگ نویسان آمل

به قول مهندس روزبه نصیری آملی موج اول جنبش وبلاگ نویسان منتقد منصف ! در آمل به راه افتاده است اگر چه طول بسامد ان زیاد نیست ولی این سراغاز یک جنبش وبلاگی است که نوید روز های خوبی را می دهد فارغ از مطلب بیان شده که نقدهای بسیار جدی و دلسوزانه است دنبال زنجیره بودم که این مطالب رابه هم وصل می کند ولی بغیر از نام آمل و یک حرکت خود جوش چیز دیگری نیافتم این جنبش باید هدایت و کانالیزه شود . شما هم بیایید و در این جنبش همگانی برای گرفتن حق این مردم عزیز و شهر دارالمؤمنین آمل شرکت کنید


پنج شنبه 1 شهريور 1389برچسب:,

|

شعر : آقا برو ، آقا برو ، کجه بیه (( شاعر ابوالفضل بادپا))


آقا بِرو ، آقا بِرو ، کِجِه بیهِ ؟

آقا خِجالَتی از شِمِه کار کِجِه بیه ؟

وِ اِمّت ، وِ اِمّت علی یِه ؟

وِ آمِلِه ، شهرِ وِلایتی یه ؟

یاد بَکِردی چیسِه اِنِقلاب هاکِردی

یاد بَکِردی چیسِه تِه جَنگ هاکِردی

یاد بَکِردی چیسِه تِه خون هِدایی

یاد بَکِردی چیسِه جِوون هِدایی

یاد بَکِردی شِه عِزت و شِه غِیرت

یاد بَکِردی ای جِوون با غِیرت

یاد بَکِردی آمِلی با عِزت

یاد بَکِردی ای حامی ولایت

یاد بیارِم ، یاد بیارِم شِما رِ

یاد بیارِم ، شِمِه هاکِردِه کارِ

یاد بیارِم شَهیدونِ خِدا رِ

یاد بیارِم تمومِ دِشمَنا رِ

یاد بیارِم از زَمونِ رِضاخُون

یاد بیارِم رِشادَتِ مادِررون

اون روز کِه چادرِارِ دَ کَنِسِه

از سَر اَمِهِ مارونو خاخِرون

چِه جِهنمی بِپا بَییِه اِی جِوون

چه سرهایی جِدا بَیه پایِ اون

یاد بیارِم ، یاد بیارِم شِما رِ

یاد بیارِم جَمیعِ دِشمنا رِ

یاد بیارِم چهل شهیدِ بهمنی

یاد بیارِم جِوون حِزبِ اللهی

یاد بیارِم وصیتِ شِهدا رِ

یاد بیارِم گفته سر جدا رِ

کِجه بوردِه شِمۀ دین و ایمون

کِجه بوردِه شِمۀ ذِکرِبا قِراُون

کِجه بوردِه حِجاب های مادِرون

حِیا کوبِه ، آهای جانِ خاخِرون

خیابونها رِ وَل بَوین هارِشین

کوک دَسوری شِه کَلِّه رِ برف نَدین

ِو هَسِه آمِل غَرِقِ دَر خون ؟

ِو هَسِه شِمِۀ شهرِ لالِگون ؟

ِو هَسِه شِمِۀ شهرِ شَهیدونِ؟

ِو هَسِه شهر اَمِه عالِمُون ؟

اَمِه آقایونِ دِل خون بییِه

اَمِه آمِل کِفرستون بیییِه

بِرار جان جَمع هاکِن شِه کاسوکوزه

مَگه مارو خاخِر نایننی بی عِرضِه

یاد بَکِردی شِه غِیرَتُ و ناموسِه

نونِ نِسِه ناموسِ دِنی بی عُرضِه

شَهرِ مسئول وقتیکِه باخِد هسه

مَعلومِه وَگ اِنِه هفت تیر بدسته

اَمِه مَهدی یِۀ دِلِ خون نَکِنین

شَهیدونِ مارونِ دِلِ خون نَکِنین

آهای مَردِم فِسادِ جِلو رِ بَیرین

آهای مِردِم خِدا رِ یاد بیارین

آهای مردم وِ رَسمِ شیعه نییه

آهای مِردِم آقاجان راضی نییِه

آهای مردِم شِه ایمونِ رِ بِسازید

دوباره هزارسنگر رِ بسازید

سروده شده در تاریخ : ۲۰/۱۱/۱۳۸۶


پنج شنبه 17 شهريور 1389برچسب:,

|

نظر یکی از خوانندگان که ظاهراً وطن فروش یا بهتره بگم شهر فروشه و قوه غریب نوازی مازندرانی ها در ایشا

 

نظر خواننده محترم : کمی اغراق درسخنان حضرتعالی است هرجاکه کارخانه زیاد دارد قطب ان محصول شناخته نمیشود چرا دروغ میگی برادر احساس نمیکنی کمی در افراط بسر میبری هرچیزی حدی دارد شما خود را عضو شهر دارالمئومنین میدانید ایا شده راجب وظعیت فرهنگی شهر نقدی فکری یا اصلا حرفی بزنید

پاسخ بنده : اول اینکه ببین چند تا کارخانه لبنی در سطح کشور وجود دارد دوماً چند تا کارخانه همچون کاله تولیدات در سطح بالا و صادرات به کشورها اروپایی دارد. سوماً شما بهتره در جرگه وطن فروشان قرار بگیرید همان هایی که تا چند سال پیش ده و روستا به شهرهای اطراف بخشش میکردند. یکی از مضرات صنعتی شدن مسئله دین زدگی است که البته به نظر من در شهر آمل خوشبختانه مردم متدین تر از شهرهای دیگر هستند. تا اینکه بدانیم بی فرهنگی از نظر شما چیست و اصلاً شما فرهنگ را در چه میبینید؟

نظر خواننده محترم : قدیمی ترین حوزه کشور امل است باز دروغ بس کنید اقامیخوای از حقت دفاع کنی اینها را بگو اما راستش را بگو /در ضمن 5ماه پیش تخریب کردند 

پاسخ بنده : این حرف بنده نیست بلکه میراث فرهنگی کل کشور این حدس ها رو زده و گفته احتمالاً این مدرسه علمیه قبل از مدارس نظامیه ساخته شده است. چرا ما باید خودمان را دست کم بگیریم مگر چه چیزمان کم است؟ در ضمن این اتفاق در ماه مبارک رمضان صورت گرفت و ظاهراً شما تو باغ نیستین. یکم به روزنامه ها سر بزنین و خبرهارو بخونین.

سخن آخر : من نمیدانم چرا این شهر اینهمه دشمن دارد. جالب اینه که دشمن خارجی نداره ها . هرچی هستن داخلی هستن که منافق بازی در میارن. به خدا قسم اگه این جور افراد در این شهر وجود نداشتن این شهر چه پیشرفت ها که نمیکرد. ( حسین آقا منظورم به شما نبودا اصلاً . . . )


پنج شنبه 25 شهريور 1389برچسب:,

|

همایش بین المللی طالب آملی، دی ماه در شهر آمل برگزار می شود.

 

نخستین کنگره بین المللی طالب آملی شاعر بزرگ و پرآوازه آملی در دی ماه امسال به میزبانی شهرستان آمل برگزار می شود.

با توجه به اینکه این هماش تنها همایش بین المللی امسال در مازندران است و در قالب برنامه های فرهنگی استان برگزار می شود، تعدادی از طالب شناسان ایرانی و هندی و کشورهای منطقه و نیز اساتید دانشگاه های داخلی و خارجی دعوت شده اند که در طول برگزاری همایش حضور دارند.

معاون کل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران همچنین بیان کرد اکنون یک کرسی طالب شناسی در کشور هند وجود دارد و عنوان داشت: از همه اندیشمندان و صاحب نظرانی که آثار و یا تحقیقاتی در مورد زندگینامه طالب آملی دارند میتوانند در قالب مقاله به دبیرخانه همایش در شهر آمل ارسال کنند.

مسئولین محترم سعی کنند از این همایش به نحو احسن استفاده کنند و سالن همایش بزرگ و خوبی را به این کار اختصاص دهند. مثل سالن همایش دانشگاه های آمل و یا رستوران ها و تالارهای بزرگ شهر تا این یگانه همایش بین المللی مازندران آبرومندانه پیش برود. بهتر است به تاریخ کامل آمل و جاذبه های گردشگری آن هم گریزی زده شود.


پنج شنبه 5 مهر 1389برچسب:,

|

مبارکباد تیر ماه سیزه شو و 14 آبان روز ملی مازندران

که مازندران شهر ما یاد باد       همیشه برو بومش آباد باد جشن باستانی تیر ماه سیزه شو و 14 آبان، سالروز تأسیس اولین حکومت علویان و شیعیان دوازده امامی در ایران به افتخار مازندران با مرکزیت آمل مبارکباد. جای بس خوشحالیست که مردم در حفظ این آیین های باستانی کوشا شدند تا فرهنگ غنی مازندران همچنان باقی بماند. آیین باستانی تیر ماه سیزه شو همچنان در آمل حفظ می شود. سه شنبه شب فرهنگ و ارشاد اسلامی آمل این جشن را برپا کرد و فردای آن روز لیتکوهی ها در غرب آمل در زمین ورزشی شهدای لیتکوه این جشن باستانی را اجرا کردند. که البته گفته شده که صدا و سیمای مازندران برای تصویربرداری از این جشن وجهی دریافت کرد. جای بس تأسف است، صداوسیما که باید در حفظ این فرهنگ غنی کوشا باشد در مقابل دریافت وجه این جشن را به تصویر می کشد. کاری نداریم... جا دارد 14 آبان، روز مازندران را گرامی بداریم. خوب است بدانیم دلیل این نامگذاری تشکیل اولین حکومت علویان و شیعیان دوازده امامی در مازندران به مرکزیت شهر آمل است. مسئولین فرهنگی شهرستان آمل گوشزد میکنم، شما به عنوان مسئولین یک شهر علوی که اولین حکومت علوی را در ایران تشکیل داد مسئول هستید. شما باید آمل را یک شهر تمام علوی کنید. آمل باید نماد شهرهای شیعه نشین باشد.  نباید بگذارید که آمل از مسیر علوی بودنش خارج شود. برای ترویج هرچه بیشتر این فرهنگ شما باید تمام تلاش خود را بکنید. باید بگونه ای عمل کنید که اگر کسی وارد آمل میشود جرأت فساد و کار غیر اسلامی نکند و با خود بگوید که این شهر مقدس است. شما باید این احساس را در مردم بوجود بیاورید که آمل شهری مذهبی است. شما باید از ظرفیت های شهر آمل در این زمینه استفاده کنید. چرا ما امروز در ابتدای راه های چهارگانه شهرستان آمل تابلوها و بیلبردهایی راجع به علوی بودن و مؤسس حکومت شیعه دوازده امامی نداریم. شما باید از ظرفیت های دیگر شهرستان آمل برای این کار استفاده کنید تا نه تنها مردم شهر، به آملی بودن خود افتخار کنند، بلکه مردم شهرها و روستاهای اطراف آمل دوست داشته باشند به آمل روی بیاورند. با پرداخت جایزه صد میلیون تومانی نمی شود روستاهای از دست رفته را بازگرداند، بلکه باید به داشته ها افتخارکرد تا همگان جذب این شهر زیبا و علوی و پرافتخار شوند. یکی از این افتخارات وجود علمای بسیار در طول تاریخ در آمل است، که اگر ما بخواهیم تندیس این علما و دانشمندان را در بلوارها و میادین شهر نصب کنیم قطعاً با کمبود جا مواجه خواهیم شد. امروز می بینیم که شهرهای دیگر یک عالم یا دانشمند دارند و روی آن سرمایه گذاری فرهنگی می کنند، در حالی که شهر ما با این همه عالم و دانشمند از این ظرفیت استفاده نمی کند و ما امروز فقط تندیس علامه میرحیدر آملی را داریم. یا یکی دیگر از افتخارات شهرستان آمل قدمت تاریخی آن است و یا دیگری وجود قله مرتفع و زیبای دماوند است که من امروز به جد می گویم شهر ما از هیچکدام از این ظرفیت ها به درستی استفاده نمیکند. مسئولین فرهنگی شهر باید به گونه ای از این ظرفیت ها استفاده کنند که جوانان ما به فرهنگ های غلط روی نیاورند، فرهنگ هایی همچون دعوایی بودن و زد و خورد کردن و افتخار کردن به اینکه فلانی اهل فلان شهر است پس باید از او ترسید. که همه ما می دانیم منظور بنده چیست. دلیل روی آوری به این نوع فرهنگ ها چیست؟ آیا واقعاً خلاً افتخار کردن به افتخارات آمل را متوجه نیستید؟ بنده طرح های خوبی برای بهره برداری از افتخارات آمل در جهت ارتقا فرهنگ علوی در این دیار علویان دارم که می شود آنها را اجرایی کرد.


پنج شنبه 15 آبان 1389برچسب:تیر ماه سیزه شو و 14 آبان روز ملی مازندران,

|

مبارکباد سالروز تأسیس اولین حکومت شیعه 12 امامی در جهان به افتخار مازندران توسط آمل

 

14 آبان سالروز تشکیل اولین حکومت شیعه 12 امامی به افتخار مازندران توسط آملی های ولایتمدار و متدین مبارکباد.

به قول حضرت آیت الله جوادی آملی که در سالروز قیام 6 بهمن 60 آمل فرمودند:

"خوب بالاخره الآن هزار سال است که مادران ما پدران ما یا علی یا علی یا حسین یا حسین گفتند تو این منطقه، ما با دیگران خیلی فرق می کنیم . . ."

که سخنرانی صوتی رو در پست بعدی ارسال می کنم.

 


پنج شنبه 22 آبان 1389برچسب:,

|

باز این چه شورش است که در خلق عالم است *** باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم استباز این چه شورش است

 

دوباره ماه محرم با حال و هوای خاص خود آمد. جنب و جوشی دوباره در شیعه پدید آمد. می گویند دو چیز است که شیعه را پایدار و جاودانه کرده. گذشته سرخ یعنی واقعه عاشورا و آینده سبز یعنی اعتقاد به مهدویت. وظیفه ما شیعیان است، از این دو مهم که ضامن جاودانگی و پویایی شیعه است به خوبی محافظت کنیم و نگذاریم دچار آفت شوند. هرچند ما هچکاره ایم و خداوند متعال از این ها به خوبی محافظت می کند که خداوند بهترین محافظ است. ولی ما نباید وظیفه خود را فراموش کنیم. باید جلوی بدعت گذاری ها را بگیریم. مخصوصاً شهر آمل از آنجایی که اولین خاستگاه و مرکز حکومت شیعیان است در این مورد مسئولیت سنگینی دارد. امروز به نقاطی حمله فرهنگی-مذهبی می شود و بدعت گذاری در آن زیاد می شود که پایه و اساس و بنیان چیزی هستند. آمل که امروز ادعای شیعی بودن و علوی بودن را دارد و تاریخ هم میگوید که این شهر اولین حکومت علویان را تشکیل داد باید مراقب حالات و کارها و رسم و رسوم خود در ایام محرم باشد. مردم این شهر اولین کسانی بودند که برای ساخت مقبره عتبات عالیات اقدام کردند. اما امروز در این شهر چه می بینیم؟ بلند کردن این علم های فلزی سرد و سنگین چه دلیلی دارد؟ و یا اینکه ریشه این کار در کجاست و چه کسی این بدعت گذاری را انجام داده. قطعاً حضرت ابوالفضل العباس(ع) همچنین علم هایی را بلند نمی کردند. مردم باید بیشتر مراقب باشند. امروز اگر کسی بخواهد به شیعه ضربه وارد کند، به ریشه و پایه آن حمله ور می شود. ریشه یابی کنید و ببینید این علم ها چه نقش هایی دارند. غیر از این است که نقش هایی همچون اژدها در آن وجود دارد؟ چشمان خود را باز کنید و متوجه باشید چه می کنید. خوشبختانه آمل این دیار علویان و دارالمؤمنین همیشه تاریخ غنی از علمای بزرگ بوده و هست تا مردم این شهر را به بهترین راه، راهنمایی کنند. این بار هم حضرت آیت الله جوادی آملی(حفظه الله) از علمای بزرگ شهر، مردم را راهنمایی کردند و فرمودند که این آهن های سرد و سنگین را کنار بگذارید و همه عاشقانه برای اباعبدالله بر سرو سینه بزنید. امسال را مسئولین شهر و هیئات امنای مساجد و بزرگان شهر دست به دست هم دهند تا دیگر شاهد حرکت علم های سرد و سنگین فلزی در روز تاسوعا و عاشورای حسینی نباشیم. چه می شود آمل شروع کننده این کار باشد؟ همانطور که میدانیم حمل این علم ها چند سالیست که به شدت رواج یافته است. دشمنان می خواهند همچون مسئله قمه زنی در برخی از شهرها، بلند کردن علم را چماقی کنند و بر سر شیعه بکوبند. چه خوب است که مردم زودتر بیدار شوند و جلوی این فتنه را بگیرند... آخر کجای اسلام گفته به جسم خود ضرر بزنید؟ ضرر زدن به جسم در دین اسلام حرام است، این را همه به خوبی می دانند. آیا پیام امام حسین(ع) این بوده است علمی فلزی را بلند کنیم و یا اینکه زنجیر بر پشت خود بکوبیم؟ امسال هر کسی که این نوع علم ها را به خیابان های آمل آورد خائن به شیعه است.


پنج شنبه 17 آذر 1389برچسب:,

|

فرماندار شجاع آمل جناب آقای اکبرزاده تشکر

فرماندار شجاع آمل جناب آقای اکبرزاده تشکر. جناب آقای اکبرزاده قطعاً مردم آمل شما را به عنوان بهترین فرماندار شهر می شناسند. آقای فرماندار از اینکه احساس مسؤلیت کردید و در رابطه با حفظ حوزه استحفاظی آمل اظهار نظر کرده و وظیفه خود را به درستی انجام دادید تشکر. شاید این حرکت حماسی را اولین بار جناب حجت الاسلام رحمانی امام جمعه شجاع آمل شروع کردند. ما از این حرکت حمایت می کنیم. ولی کار تازه شروع شده. اینان فقط با گفتن و تشر زدن دست بردار آمل نیستند. جناب فرماندار بهتر است با آن ها به عنوان متخلف و ناقض قانون تقسیمات کشوری برخورد و باید آن ها را مجازات کرد تا دوباره دست به این چنین کارهای موذیانه ای نزنند و این مجازات چیست؟ بخش هایی از حوزه استحفاظی آن ها را به عنوان مجازات به آمل اضافه کنید. در ضمن بهتر است سازمان های مربوطه تابلوهایی از نام آمل را در مناطق مختلف حوزه استحفاظی نصب کنند. مثلاً امامزاده هاشم(ع) یا دریاچه و دشت لار که هم از نظر تاریخی و هم از نظر تقسیمات کشوری جز مناطق استحفاظی شهرستان آمل است. کرم و بخشش آملی اینقدر زیاد است که آب سد لار را برای مصرف شرب به تهران هدایت کند، ما بخیل نیستیم، برای تهران همین بس که از آب سد لار استفاده می کند، دیگر چه لزومی دارد حفاظت محیط زیست آن و گردشگری سد لار به دست تهران باشد. تهرانی که نه گردشگری سد لار را و نه محیط زیست سد لار را به خوبی حفظ کرده است. حفاظت محیط زیست و گردشگری سد و دشت لار باید به آمل و مازندران بازگردد، به گونه ای که شاهد حضور محیط بانی و گردشگری شهرستان آمل در آن نقاط باشیم. اصلاً چه اشکالی دارد رزمایش ها و همایش های سالانه بسیج و سپاه آمل در کنار سد لار انجام شود و یا اینکه جلسات شورای لاریجان آمل هر از چندگاهی در حرم مطهر امامزاده هاشم(ع) برگزار شود؟ در ضمن چرا باید مجوز بهره برداری از برخی معادن لاریجان از تهران صادر شود؟ و اصلاً چرا باید در برخی از مناطق منابع طبیعی به معادن مجوز داد و منابع طبیعی آمل را نابود کرد و یا اینکه برای احداث یک معدن چهره دماوند این نماد استقامت ایران را خط خطی کرد و سيمايی پر از خط‌های نامنظم بر روی كوه سرافراز دماوند به جای گذاشت.- آن هم با مجوز تهران – آقای فرماندار پیگیر ماجراجویی بخشداری بلده بر روی پل هردورود باشید. این بخشداری با چه اجازه ای اقدام به نصب تابلوی خود در حوزه استحفاظی شهرستان آمل کرد؟ مگر نه اینکه مناطق بعد از پل هردورود تا میانه جزء حوزه استحفاظی بخش لیتکوه آمل است؟  پیشنهاد بنده این است که مرزهای دقیق شهرستان آمل مخصوصاً آن مناطقی که به آن بیشتر دست درازی می شود را با تابلو مشخص کنید.(مناطق جنوبی و جنوب غربی و میانی). در ضمن از فعالان در این زمینه هم حمایت کنید. مثلاً شرکت هایی که در شهرهای اطراف به هر گونه ای که هست نام آمل را حفظ می کنند. یا همین هفته نامه پیام آمل که تنها پناهگاه و فعال مطبوعاتی آمل است. این ها همه باید جهت دار شوند. در آخر این را به یاد داشته باشیم که آیندگان و فرزندان ما، به ما می گویند آمل چه شد؟ و چرا از آمل این شهر مومنان و دانشمندان و این اولین دیار علویان محافظت نکردید؟ فرشاد راعی – هزارسنگر شهر من آمل


پنج شنبه 13 دی 1389برچسب:,

|

سروده ابوالفضل بادپا

 

 
خامِه  شِعر بَوِم از شهر شهیدون

آمِل شهر هِزار سنگر لالِه گون

 

اَتا شو دِشمن کافِر بی دین

 

هاکِرده حمله بر اَمِه سرزمین

 

چِهلتا جونه خِوش قَدو بالا

 

بیینِه اِلگوی اَمه جوونا

 

چِهلتا پَروانِه  به دورِ یک شِمع

 

هِدانِه شِه جانه تا دَبوشِه شمع

 

شِشُم بَهمَن سالِ شَصت خِدایا

 

شَبِ حَماسِه ی اَمِه جَوونا

 

اِمامِ اُمَتِ دِل شاد بَییه

 

شِشُم بَهمَن شَبِ عِزت بَییِه

 

عَجَب کاری هاکِردِنِه جَوونا

 

دَوِسِنِه هِزار سَنگَر جَوونا

 

زَنو بچه پیرو جِوون بِمونِه

 

دَوِِسِنِه هِزار سَنگَر شَبونِه

 

آمِل اُون شو غَرقِ خون بَییِه

 

اَمِه دِشمنای چِش کور بَییِه

 

شَهیدون اِلگوی ایرون بَیینِه

 

شَهادَت نصیبِ چِهل تَن بَییِه

 

*************************


معنی شعر به فارسی و انگلیسی

 


Meaning of poetry in Persian and English

 

 

 

میخوام شعر بگم از شهر شهیدان

 

I want to tell the city Poetry Martyrs
شهر لالگون هزارسنگر آمل
City Lalgvn Hzarsngr Amol
یکی ازشبها دشمن کافر بی دین           
An ungodly infidel enemy Azshbha
حمله و یورش به سرزمینمان برد

 

Assault-range land attack
چهل تا جوان خوش قد و قامت
Welcome to Forty young stature
الگوی تمام جوانان مان شدند
Pattern of all our young people were
چهل تا پروانه به دور یک شمع
Forty butterfly around a candle
جان خودشان را دادند تا شمع همچنان باشد
John gave up their candles are still
خدایا ششم بهمن سال 60
Lord VI February 60
شب حماسه ی جوانان ما
Epic nights of our youth
دل امام امت شاد شد
Dell Ummah Imam Khomeini was Zyzshad
ششم بهمن شب عزت و افتخار شد
Dignity and honor of the sixth night of the Persian month Bahman was
عجب کاری کردند جوانان
What do young people have
به یک باره هزارسنگر برپا کردند
About staged a Hzarsngr
زن و بچه و پیر و جوان آمدند
Women and children and young and old came
شبانه هزار سنگر برپا کردند
Staged nightly thousand trenches
آن شب آمل غرق در خون شد
Amol That night was drowned in blood
ولی با این کار چشم دشمنان این شهر کور شد
But the enemies of this city's eyes were blinded
شهیدانمان الگوی تاریخ ایران شدند
Patterns were Shhydanman on Iran
شهادت نصیب چهل تن شد
Forty tons of testimony portion was


پنج شنبه 13 دی 1389برچسب:,

|

قابل توجه مسئولین فرهنگی شهرستان آمل

 

 

در حوزه فرهنگی مسئولین محترم شهرستان آمل باید نکات زیر را در نظر داشته باشند.

1.      همایش بین المللی ملک الشعرا طالب آملی که قرار بود در دی ماه 89 برگزار شود ابتدا به اسفند 89 و سپس به اردیبهشت 90 موکول شد. ولی چرا هیچگونه تبلیغاتی مبنی بر جذب مقاله صورت نمی گیرد؟ نکند می خواهید این همایش بین المللی را با تعداد معدودی مقاله به پایان ببرید.

2.      مسئولین فرهنگی شهر باید ببینند در مناسبت های مختلف، در شهر آمل به عنوان اولین خاستگاه حکومت علویان چه کارهایی انجام داده اند و در پی بررسی و حل نقاط ضعف آن برآیند.

3.      در رابطه با برگزاری همایش ها برای بزرگداشت و معرفی مفاخر و مشاهیر آمل چه کارهایی انجام شده؟ آیا از نویسندگان کتاب های در مورد مشاهیر و همچنین تاریخ آمل حمایت کافی می شود؟ بنده به جد می گویم، آملی که حداقل نیمی از مفاخر، دانشمندان، عالمان، مشاهیر و شاعران مازندران را پرورش داده و امروز نام دانشمندان و تاریخ نویسان آملی در جهان می درخشد، چقدر از بودجه فرهنگی استان را به خود اختصاص داده است؟ چرا در آمل برای علمای گذشته سالگرد و همایشی در خور شأنشان گرفته نمی شود؟

4.      آیا می دانید فضای سینما بهمن آمل خفه است؟ و آیا می دانید سینما بهمن دیگر کیفیت خوبی ندارد؟

5.      در ساخت مجتمع های فرهنگی چقدر تلاش صورت گرفته؟ آیا وقت آن نرسیده که برای آمل یک اردوگاه خوب تدارک ببینیم؟ یا اینکه هنوز باید چشم به اردوگاه شهید باهنر کرسنگ داشته باشیم؟

6.      از فضای مسابقات والیبال کاله آمل در ورزشگاه پیامبر اعظم بهرین استفاده فرهنگی را ببرید. حالا که شرکت کاله که خود افتخاریست برای آمل این تیم را برای آمل آماده کرده و به ورزش تیمی شهر جانی دوباره داده شما به جای بالا بردن پول بلیط و حاشیه سازی از این حرکت استفاده کنید.

7.      چرا بلوارها و میادین شهر از حضور تندیس مشاهیر آمل بی نصیب است؟ فقط یک تندیس داریم آن هم تندیس سید میرحیدرآملی. پس کجاست تندیس طالب آملی، میرزا اقوام الدین مرعشی آملی، میرزا هاشم آملی، و یا تاریخ نویسان بزرگ اسلام ابوجعفر محمد بن جریر طبری آملی و دیگر علما و دانشمندان آملی که بردن نام این شریفان به درازا می انجامد. و یا اینکه چرا در ورودی ها و ابتدای حوزه استحفاظی شهرستان تابلوی خوش آمدگویی آبرومندانه ای در حد اولین مرکز حکومت علویان با اینهمه مشاهیرش وجود ندارد؟ چرا تعداد کمی از خیابان های شهر به نام مشاهیر است؟ یکی که خیابان شیخ فضل الله نوری (شیخ فضل الله در آمل میزیسته و در آمل کسب علم کرده) و دیگری خیابان طالب آملی که به دلیل فرهنگ سازی بد، این خیابان به نام جاده محمودآباد مانده است. دیگر خیابان ها چه؟ شما اول خیابان ها رابه نام مناسبت ها و مشاهیر آمل نامگذاری کنید، اگر اسم کم آوردید که نمی آورید از نام های دیگر استفاده کنید.

8.      و مهم تر از همه، مراسم بزرگداشت حماسه 6 بهمن آمل را امسال باشکوه تر برگزار کنید. نمی بینید دشمنان چه تبلیغات زیادی علیه این حماسه می کنند؟ در ضمن برای سخنرانی بهتر است از سخنرانان و صاحب نظران آملی دعوت کنید. خوشبختانه آمل صاحب نظر و سیاس و عالم کم ندارد. از علما و بزرگان شهر هم دعوت بشود تا در این مرلسم شرکت کنند و با نور خود مجلس را نورانی تر کنند.

9.      و سخن آخر با روابط عمومی ادارات و نهادهای شهرستان آمل.!! حرف های خود را در رسانه های شهری با مردم بزنید. پررنگ تر باسید نه اینکه کنج عزلت اختیار کنید. و نقد را بپذیرید و از آن نترسید. نقد لازمه پیشرفت هر جامعه است.

فرشاد راعی


یک شنبه 7 بهمن 1389برچسب:,

|

حب الوطن من الایمان.

 

قابل توجه وطن فروشان و شهرفروشانی که مذهبی گرایی افراطی ذهن و عقلشان را باطل کرده است:

فی قول النبی صلی الله علیه و آله و سلم:

حب الوطن من الایمان.

قابل توجه افرادی باشد که تا می آییم حرفی از آمل این کهن دیار طبرستان و اولین خواستگاه  و مرکز حکومت علویان ایران و شهر عالمان و دانشمندان و دارالمومنین آمل بگوییم و افتخارات این شهر را بازگو کنیم، یا می گویند تعصب به آمل چشمتن را به روی دین بسته است و یا اینکه شعار "آمل سرای دماوند" را ایراد می گیرند. آقا اینها تعصب نیست، این وطن دوستی و حب وطن است. بنده واقعاً تعجب می کنم همچنین تفکراتی را در آمل می بینم. مردم آمل هوشمندند. یا اینکه میبینیم آتشکده باستانی شهر را بدون هیچ محافظتی واگذاشته اند. شاید فکر کردید اگر این آتشکده را به عنوان میراث فرهنگی بازسازی کنید زرتشتیان می آیند و در آن آتش روشن می کنند و آتش می پرستند. اگر همچنین تفکری دارید وای بر شما.

نمی خواهم وارد این مسئاله بشوم که آیا زرتشتیان دینشان آتش پرستی است یا نه ولی باید بگویم که پیامبر مکرم زرتشتیان را از اهل کتاب معرفی کرد و به خاطر همین در دوره های بعد از آنها جزیه میگرفتند. این را گفتم تا مسئله روشن شود. فردا برای ما شایعه نکنید طرف زرتشتی است. ما باید کاری کنیم که زرتشتیان موجود به دین اسلام گرایش پیدا کنند.


یک شنبه 10 بهمن 1389برچسب:,

|

حمله واضح و آشکار شیعه صفوی به شیعه علوی: تحریف قله دماوند اینبار از سوی سایت فرمانداری شهر دماوند ا

 

برگرفته از وبلاگ حزب الله شهرستان هزار سنگر آمل و لاریجان
تحریف قله دماوند اینبار از سوی سایت فرمانداری شهر دماوند استان تهران که آدرس آن در زیر گذاشته شده لطفا مراجعه کنید :

http://www.farmandaridamavand.com/m_d_mogheiyat.htm

 

موقعيت جغرافيايي :

 

 

شهرستان دماوند با مساحت 2026 كيلومتر مربع كه 7/10 درصد مساحت استان مي‏ باشد در جنوب سلسله جبال البرز مركزي و شرق استان تهران واقع شده است كه از شمال به استان مازندران، از جنوب به استان سمنان، از شرق به شهرستان فيروزكوه و از غرب به شهرستان ‏هاي  شميرانات، تهران و پاكدشت محدود مي‏ شود .  آب و هواي اين شهرستان در مناطقي تحت تأثير جريانات اقليمي كويري خشكتر و در مناطقي تحت تأثير توده‏ هاي مرطوب شمالي و سرد غربي پربارانتر مي‏ شود

 

 و مرتفع‏ ترين كوه ايران - قله دماوند - در اين شهرستان واقع است .

 

 این مطلب کذب و دروغ ذز سایت فرمانداری شهر دماوند درج شده به این آدرس کلیک کنید:

 

http://www.farmandaridamavand.com/m_d_mogheiyat.htm

 

 جدول 1 : تقسيمات جغرافيايي شهرستان دماوند – سال 1380

 

 

 

شرح

شهرستان

استان

سهم شهرستان از استان(درصد)

مساحت ( كيلومترمربع )

2026

19196

6/10

تعداد بخش

2

31

5/6

تعداد دهستان

5

72

9/6

تعداد آباديهاي داراي سكنه

108

1358

96/7

تعداد شهر

4

40

10

تعداد شهرهاي بالاي 50 هزار

.

12

0

 

مأخذ : - سالنامه آماري استان تهران  1380 - سالنامه آماري كشور 1380

....................................................................................

و به خاطر همین بود که این همه میگفتم "آمل سرای دماوند" و آقای شعبانزاده گفتند شما تفکرات ناسیونالیستی دارید.

و این حمله آشکار شیعه صفوی به شیعه علوی است. شیعه صفوی که مخالف ولایتمداری است. تمامی مسئولینشهرستان دماوند ترک هستند .....
به امید اینکه آملی های علوی و ولایتمدار متوجه شوند. بیشتر از این نمیشود در فضای مجازی قضیه را باز کرد.


یک شنبه 23 بهمن 1389برچسب:,

|

دماوند آمل /خامُش منشـین سخن همی گوی! برگرفته از وبلاگ مهندس نصیری آملی

 

کوه دَماوَند کوهی در شمال ایران است که به عنوان بلندترین کوه و بلندترین آتشفشان خاورمیانه محسوب می شود دماوند  در قسمت مرکزی رشته‌کوه البرز در جنوب دریای خزر و در بخش لاریجان شهرستان آمل قرار دارد  قله دماوند که از نظر تقسیمات کشوری در استان مازندران قرار دارد،

 به هنگام صاف و آفتابی بودن هوا، از شهرهای تهران، ورامین ، قم و همچنین کرانه‌های دریای خزر قابل رؤیت است. نزدیکترین شهر بزرگ به این کوه لاریجان است .
شاید عظمت این کوه سفید پای دربند و تشابه اسم آن با شهر دماوند باعث توهم اخیر در مسئولان این شهر شده است وگرنه براساس تقسیمات کشوری دماوند در منطقه جغرافیایی استان مازندران و شهرستان آمل قرار دارد.         
اگر چه دماوند قله افتخار و سربلندی همه ایرانیان است  و هر ایرانی می تواند آن را از آن خود بداند اما نشانی دماوند در جغرافیای ایران ، مازندران و آمل جاودانه و همیشگی است  .     
و مسلما دماوند این اسطوره استقامت طبیعت خاموش نخواهد نشست و دست اندازان و معاندان جغرافیای طبیعی مازندران را پشیمان خواهد کرد    

 ای  دیـو  سپیــد  پـای  دربنــد       ای  گنبـد  گیتی  ای  دمــاونــد

از سیـم به سـر یکی کـُله خـود       زآهن به میـان  یکـی کمـربنـد

با  شیـر سپـهـر  بستـه  پیمـان      با اخـتـر سعــد  کــرده  پیـونـد

تـو مـشــت درشــت روزگــاری     از گـردش قـرنهــا  پـس افکـنـد

ای مـشـت زمیـن برآسمـان شـو      بـر وی  بنــواز ضـربتـی چـنـد

تــو   قـلــب   فـســردۀ  زمینــی      از درد ورم  نـمـوده  یک  چـنـد

شــو  منـفجـر ای  دل  زمـانـــه       وان آتـش خود  نهفـته مپسـنـد

خامُش منشـین سخن همی گوی       افسرده مباش خـوش همی خـند

پنهــان مکــن  آتــش درون  را       زین سوخته جان شنو یکی پنـد

گــر آتـش  دل  نهـفـتــه  د اری       سوزد جـانت به جانـت سـوگنـد


یک شنبه 28 بهمن 1389برچسب:پلور آمل,دماوند آمل,سد لار آمل,

|

ملک الشعرا طالب آملی

 

طالب آملی از شاعران گرانقدر مازندرانی عصر صفویه است. او در ایام نوجوانی و جوانی به تحصیل علم پرداخت و در سن 15 تا 20 سالگی در علوم مختلفی چون هندسه، منطق، هیئت، فلسفه، تصوف و خوشنویسی مهارت تمام بدست آورد.
طالب بنا به عللی نامعلوم از مازندران به کاشان رفت و در آنجا سکونت کرده و ازدواج نمود. اما پس از چندی از کاشان نیز ملول گشته به سوی مرو رهسپار شد. طالب در دربار حاکم مرو- ملکش خان از سوی شاه عباس حاکم مرو بود- راه یافت و قصایدی در مدح او سرود ولی پس از دو سال از مرو راهی دیار هندوستان شده رباعی زیر را طالب در این خصوص سروده است:
طالب گل این چمن به بستان بگذار بگذار که می شوی پریشان بگذار
هندو نبرد تحفه کسی جانب هند بخت سیه خویش به ایران بگذار
طالب آملی در آغاز ورود به هند چندان روی کام یابی ندید، او در شهرهای هند از جمله دهلی و ملتان سفر کرده سرانجام در لاهور به خدمت شاه ابوالمعالی رسید.
در قندهار غازی خان از امرای جهانگیری حکومت داشت که در فضل و ادب سرآمد دیگران بود. شهرت قدردانی های او طالب را مشتاق سفر به قندهار ساخت. طالب شعری ساخته به خدمتش فرستاد در آن خواهش حضور او نمود. طالب از اگره به راه لاهور و ملتان به قندهار رسید. اما به علت بارانهای موسمی چهار ماه مجبور به ماندن در ملتان شد.
غازی خان جهانگیری قدردانی های شایانی از طالب نمود و او را در سلک مقربان خاص خویش جای داد، طالب آملی نیز در قصاید غرّایی به مدح او پرداخت. از جمله:
تکلف نیست معشوق من است ار نیست ممدوحم
از آن این شعر عشق آمیز در مدحش سراییدم
غازخان جهانگیری در 1020ه.ق به دست غلام خود مسموم و مقتول گردید، برای طالب که مأمنی در قندهار نمانده بود ناچار به سوی هند عزیمت نمود و به اگره آمد. خواجه قاسم دیانت خان از امرای عصر که بر دربار جهانگیر راهی داشت از او قدردانی نمود و نامه ای به عنوان سفارش نامه به عبدالله خان فیروز جنگ حاکم گجرا ت نوشت، عبدالله خان هم طالب را به حضور خود خواست. طالب نزد او در گجرات رفت و مورد اعزاز و اکرام عبدالله خان قرار گرفت. طالب آملی برای آنکه به دربار جهانگیری راه پیدا کند بر وسایل گوناگونی متوسل شد از جمله با شاپور طهرانی شاعر معروف که پدرش عم حقیقی اعتمادالدوله پدر نور جهان بیگم ملکه نامور هند بود، طرح دوستی ریخته و به لاهور آمده به خدمتش پیوست. طالب به توسط شاپور یا وسیله دیگری به دربار اعتماد الدوله راه یافت، اعتماد الدوله نیز به ا و توجه خاصی نمود و منصب مهرداری خود را بدو سپرد. اما طالب که به جز شاعری کاری بلد نبود سستی های زیادی به خرج داد و سرانجام در شعری استعفای خویش را نوشت. سرانجام اعتماد الدوله او را به دربار شاهی آشنا ساخت. جهانگیر او را در سلک شعرای پایتخت قرار داد و در سال 1028 ه.ق او را به خطاب ملک الشعرایی مفتخر نمود. طالب آملی تا پایان عمر در دربار جهانگیر به نهایت عزت و احترام به سر می برد تا اینکه در سال 1036 ه.ق یکسال پس از مرگ جهانگیر، چشم از این جهان فرو بست

برگرفته از سایت طالب آملی : www.talebamoli.ir

 


یک شنبه 19 فروردين 1390برچسب:ملک الشعرا طالب آملی,

|

ابوجعفر محمد بن ایوب حاسب طبری آملی

 

شمس الدین ابوجعفر محمد بن ایوب الحاسب الطبری از دانشمندان فعال در عرصه ریاضیات و نجوم، به ثلث آخر سده پنجم هجری، در طبرستان (آمل) است.

در ترجمه فارسی کتاب «تتمه صوان الحکمه» تألیف ظهیرالدین ابوالحسن علی بن ابی القاسم زید بن محمد بن الحسین البیهقی به سالهای میان 548 - 565 هجری قمری، که آن را ناصرالدین بن عمده الملک منتجب الدین منشی یزدی به سالهای 729 - 730 هجری قمری به فارسی در آورده و آن را «دره الاخبار و لمعه الانوار» نامیده، آمده است:

« محمد بن ایوب طبری، خداوند زیج به امثله نجومی و با فضایل علمی، صاحب دولت و حظ تمام بوده است. و از سخنان اوست که به بعضی از اکابر ری نوشته است:

شکیبایی و رادمردی، سستی را به توانایی مبدل گرداند و دشواری را به آسانی و مرد را به هر مرادی برساند و خداوند آن از هر باری سبکبار گردد. »

***

ضمن مباحث کتاب (زیج مفرد)، مواضعی هم هست که حاسب طبری به روزگار خود اشارت دارد:

« ما در روزگار خویش بر آن مثال کردیم و نگاهداشتیم، چنانک گفتیم، یافتیم اوج آفتاب و زهره اندر اول سال چهارصد و چهل و هفتم (447) از اول پادشاهی یزدجرد .... »

« ... ما بدین روزگار نگاهداشتیم، خواستیم که همین را رصد کنیم به روزگار سلطان ماضی، معزالدین ملکشاه ... سال بر چهارصد و پنجاه و دو (452) از تاریخ یزدجرد، اول جمادی الاول بود از سال چهارصد و هفتاد و شش (476) از هجرت ... »

« و شمار این در هر شصت و شش سال یک روز باز پس تر افتد، چنانک در روزگار ما، در سال هزار و سیصد و هشتاد (1380) رومی طلوع شرطین و غروب غفر اندر بیست و یکم ماه نیسان بود. »

که مطابقت دارد با سالهای 460 - 476 هجری قمری

***

در این صورت می توان با یقین بیشتر گفت که حاسب طبری در ثلث آخر سده پنجم هجری، فعالیت داشته است، و این فعالیت به شهر آمل بوده است:

« دانسته شد که تحویل پانزدهم ماه فروردین خواهد بودن از این سال که گفتیم، بعد نصف نهار، به طول نود، خواستیم که به طول شهر آمل ... باز آریم، بُعد چهار درج بود، ضرب کردیم در شانزده دقیقه ... »

« (پس کردیم) به شهر آمل ... سال بر چهارصد و پنجاه و دو از تاریخ یزدجرد ... »

« ... این سیم ماه فروردین است. بود نصف نهار این روز به یازده ساعت و بیست و یک دقیقه و جمله حرکتها این ساعت راست، که حاصل آمد به طول نود، خواستیم که به طول شهر آمل باز آریم، فراز گرفتیم برابر خشتاد و شش درج که طول آمل است، از اختلاف ساعت چندین دقیقه ... »

« ... عرض بغداد سی و سه درج و بیست دقیقه بود، خواستیم که ارتفاع نصف نهار آن روز بدانیم که آفتاب در پانزده درج و سی دقیقه ثور بود که ارتفاع نصف نهار آن روز شهر ما که عرض او سی و شش ... ما بین عرضین بغداد و شهر ما که آمل است، برآمد ... »

***

در سفیدی باقیمانده صفحه ای از کتاب زیج مفرد، تاریخ ولادتی اینچنین ثبت شده است:

« ... ولاده لدی جمادی الآخره لسنه خد الهجریه و لیله روز مهر من اسفندارمذ القدیم لسنه ثعو یزدجردیه، لیله روز بهمن من ماه بهمن الجلالی، لسنه تضز الخراجیه و لیله التاسع من ماه کانون الثانی لسنه 1519 رومیه اسکندریه ... »

« ولادت یافت به هنگام (هجدهم) جمادی الاخره سال 604 هجری و شب روز مهر (شانزدهم) اسفندارمذ ماه قدیم از سال 576 یزدجردی، شب روز بهمن (دوم) ماه بهمن جلالی از سال 597 خراجی و شب 9 ماه کانون دوم از سال 1519 اسکندری »


برگرفته از فصلنامه «آینه میراث» ویژه نقد کتاب، کتاب شناسی و اطلاع رسانی در حوزه متون که در ضمیمه شمار 11 سال 1385 به بررسی ابواب منتخب « زیج مفرد » تألیف شمس الدین ابوجعفر محمد بن ایوب الحاسب الطبری پرداخته است.

برگرفته از وبلاگ انجمن نجوم آماتوری حاسب طبری آملی : http://haseb-astro.blogfa.com

 


یک شنبه 19 فروردين 1390برچسب:ابوجعفر محمد بن ایوب حاسب طبری آملی,

|

ابوجعفر محمد بن ایوب حاسب طبری آملی

 

شمس الدین ابوجعفر محمد بن ایوب الحاسب الطبری از دانشمندان فعال در عرصه ریاضیات و نجوم، به ثلث آخر سده پنجم هجری، در طبرستان (آمل) است.

در ترجمه فارسی کتاب «تتمه صوان الحکمه» تألیف ظهیرالدین ابوالحسن علی بن ابی القاسم زید بن محمد بن الحسین البیهقی به سالهای میان 548 - 565 هجری قمری، که آن را ناصرالدین بن عمده الملک منتجب الدین منشی یزدی به سالهای 729 - 730 هجری قمری به فارسی در آورده و آن را «دره الاخبار و لمعه الانوار» نامیده، آمده است:

« محمد بن ایوب طبری، خداوند زیج به امثله نجومی و با فضایل علمی، صاحب دولت و حظ تمام بوده است. و از سخنان اوست که به بعضی از اکابر ری نوشته است:

شکیبایی و رادمردی، سستی را به توانایی مبدل گرداند و دشواری را به آسانی و مرد را به هر مرادی برساند و خداوند آن از هر باری سبکبار گردد. »

***

ضمن مباحث کتاب (زیج مفرد)، مواضعی هم هست که حاسب طبری به روزگار خود اشارت دارد:

« ما در روزگار خویش بر آن مثال کردیم و نگاهداشتیم، چنانک گفتیم، یافتیم اوج آفتاب و زهره اندر اول سال چهارصد و چهل و هفتم (447) از اول پادشاهی یزدجرد .... »

« ... ما بدین روزگار نگاهداشتیم، خواستیم که همین را رصد کنیم به روزگار سلطان ماضی، معزالدین ملکشاه ... سال بر چهارصد و پنجاه و دو (452) از تاریخ یزدجرد، اول جمادی الاول بود از سال چهارصد و هفتاد و شش (476) از هجرت ... »

« و شمار این در هر شصت و شش سال یک روز باز پس تر افتد، چنانک در روزگار ما، در سال هزار و سیصد و هشتاد (1380) رومی طلوع شرطین و غروب غفر اندر بیست و یکم ماه نیسان بود. »

که مطابقت دارد با سالهای 460 - 476 هجری قمری

***

در این صورت می توان با یقین بیشتر گفت که حاسب طبری در ثلث آخر سده پنجم هجری، فعالیت داشته است، و این فعالیت به شهر آمل بوده است:

« دانسته شد که تحویل پانزدهم ماه فروردین خواهد بودن از این سال که گفتیم، بعد نصف نهار، به طول نود، خواستیم که به طول شهر آمل ... باز آریم، بُعد چهار درج بود، ضرب کردیم در شانزده دقیقه ... »

« (پس کردیم) به شهر آمل ... سال بر چهارصد و پنجاه و دو از تاریخ یزدجرد ... »

« ... این سیم ماه فروردین است. بود نصف نهار این روز به یازده ساعت و بیست و یک دقیقه و جمله حرکتها این ساعت راست، که حاصل آمد به طول نود، خواستیم که به طول شهر آمل باز آریم، فراز گرفتیم برابر خشتاد و شش درج که طول آمل است، از اختلاف ساعت چندین دقیقه ... »

« ... عرض بغداد سی و سه درج و بیست دقیقه بود، خواستیم که ارتفاع نصف نهار آن روز بدانیم که آفتاب در پانزده درج و سی دقیقه ثور بود که ارتفاع نصف نهار آن روز شهر ما که عرض او سی و شش ... ما بین عرضین بغداد و شهر ما که آمل است، برآمد ... »

***

در سفیدی باقیمانده صفحه ای از کتاب زیج مفرد، تاریخ ولادتی اینچنین ثبت شده است:

« ... ولاده لدی جمادی الآخره لسنه خد الهجریه و لیله روز مهر من اسفندارمذ القدیم لسنه ثعو یزدجردیه، لیله روز بهمن من ماه بهمن الجلالی، لسنه تضز الخراجیه و لیله التاسع من ماه کانون الثانی لسنه 1519 رومیه اسکندریه ... »

« ولادت یافت به هنگام (هجدهم) جمادی الاخره سال 604 هجری و شب روز مهر (شانزدهم) اسفندارمذ ماه قدیم از سال 576 یزدجردی، شب روز بهمن (دوم) ماه بهمن جلالی از سال 597 خراجی و شب 9 ماه کانون دوم از سال 1519 اسکندری »


برگرفته از فصلنامه «آینه میراث» ویژه نقد کتاب، کتاب شناسی و اطلاع رسانی در حوزه متون که در ضمیمه شمار 11 سال 1385 به بررسی ابواب منتخب « زیج مفرد » تألیف شمس الدین ابوجعفر محمد بن ایوب الحاسب الطبری پرداخته است.

برگرفته از وبلاگ انجمن نجوم آماتوری حاسب طبری آملی : http://haseb-astro.blogfa.com

 


یک شنبه 10 مهر 1390برچسب:ابوجعفر محمد بن ایوب حاسب طبری آملی,

|

چقدر خنده داره که ......

 

چقدر خنـده داره که ...
یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست ولی 90 دقیقه بازی فوتبال مثل باد میگذره

چقدر خنده داره که...
صد هزار تومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی با همون پول میریم خرید، مبلغ ناچیزیه

چقدر خنده داره که...
یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره

چقدر خنده داره که...
وقتی می خوایم عبادت و دعا کنیم، چیزی یادمون نمی آد که بگیم ، اما وقتی می خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم.

چقدر خنده داره که ...
خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته، اما خوندن صد سطر از پرفروش ترین کتاب رمان دنیا آسونه.

چقدر خنده داره که ...
برای عبادت و کارهای مذهبی وقت کافی در برنامه روزمره پیدا نمی کنیم اما بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام دهیم .

چقدر خنده داره که ...
شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور می کنیم ، اما سخنان قرآن رو به سختی باور می کنیم.

چقدر خنده داره که...
همه مردم می خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد داشته باشند و یا کاری در راه خدا انجام بدند به بهشت بروند.

چقدر خنده داره ....... اینطور نیست ؟

دارید می خندید ؟ .......... دارید فکر میکنید ؟

این حرف ها رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشیم که او خدای دوست داشتنی است

آیا خنده دار نیست که وقتی می خوایم این حرف ها رو به بقیه بزنیم خیلی ها رو از لیست پاک می کنیم. چون مطمئنیم که به چیزی اعتقاد ندارند.

این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنیم اعتقاد دیگران از ما ضعیف تره


یک شنبه 24 ارديبهشت 1390برچسب:,

|

مه جان آمل

 
 
مه جانِ آمِلِ بَوین ***** پارکِ دَمِ پِلِ بَوین
بهشتِ پِر گِلِ بَوین ***** آدِمای دِلِّ بَوین
شاعرِ بلبلِ بَوین
...........................................
یورِّ بَوین یِرِّ بَوین ***** تَن تَنه شرِّ بَوین
...کرشمه غرِّ بَوین ***** آمِل دِماوندِ بَوین
جنگلِ آمِلِ بَوین


یک شنبه 24 ارديبهشت 1390برچسب:مه جان آمل,

|

مه دل در التهابه

مه دل در التهابه ***** تَشِ سَرِ کِبابه
کله من خرابه ***** از حرفِ ناحسابه
مه بَمِردن ثوابه


یک شنبه 24 ارديبهشت 1390برچسب:,

|

بخشی از ابیات تبری علامه ذوالفنون ابوالفضائل حسنزاده آملی (حفظه الله تعالی)

نماشونه سر چشمک بزو ستاره  ******  مره به چشمک هاکرده این اشاره

عاشق که به شو برسیه بی قراره  ******  بی قراره که گاه دیدار یاره


چهار شنبه 23 شهريور 1390برچسب:ابیات تبری,علامه ذوالفنون حسنزاده آملی,,

|

مهندس ضرغامی برای چندمین بار اینبار هم با احترام گفتیم!!!! دفعه بعد که رگ مازندرانی لشگر 25 کربلایی

برگرفته از وبلاگ روستای هاره

مهندس ضرغامی برای چندمین بار اینبار هم با احترام گفتیم!!!!

مهندس ضرغامی برای چندمین بار اینبار هم با احترام گفتیم!!!!

مهندس عزت الله ضرغامی :

پلور و محدوده امامزاده هاشم (ع) در حوزه استحفاضیه 

بخش لاریجان شهرستان آمل قرار دارد.

 


متأسفانه برای چندمین بار در شبکه های متعدد صدا و سیما این بار از سوی شبکه خبر که بیشتر مردم آمل و لاریجان چشم دیدن این شبکه دروغ پرداز را ندارند اقدام به پخش تصاویری از دره گل زرد پلور بخش لاریجان آمل در خبر ساعت ۱۳ و ... قبل از خبر وضع هوا درمعرفی این منطقه از سوی مجری ، جاده هراز و منطقه پلور معرفی و در زمان پخش بصورت زیرنویس دره گل زرد پلور-تهران معرفی شد که این نقض آشکار حوزه استحفاضیه شهرستان آمل و استان مازندران است .

سوال اینجاست :

آیا تهیه کنندگان این برنامه از سواد و بینایی و شنوایی کافی برخوردارند؟؟؟

آیا برای تهیه برنامه و گزارش هیچ هماهنگی از مسئولین بعمل آمد؟؟؟

آیا جناب مهندس ضرغامی گوش شنوا برای شنیدن اعتراضات پیاپی مردم مازندران دارد؟؟؟

جناب مهندس بعد از توهین به مردم مازندران در سریال مضحک پایتخت که بیشتر به معرفی شخصیت محل زندگیتان و رفتار خانوادگیتان بود تا مردم مازندران

هدفتان از از تهیه و پخش این گزارشات و تصاویر پلور مازندران به نام پلور تهران چیست؟؟؟که با احساسات مردم این دیار بازی میشود؟؟؟

مردم عزیز مازندران و آمل ، لاریجان :

آیا بس نبود سرمایه عظیم خدادادی منطقه مان که همان سد لار جهت تأمین آب شرب و کشاورزی مزارعه و باغات این شهر و شهرهای مجاور را بدون دریافت هیچ امتیاز به استان تهران انتقال دادند؟؟؟نگاه به مزارع و زمینهای کشاورزی استان بی اندازیم و خشکی بر لب زمین ها به چشم کور هم می رسد چه برسه به مایی که بیناییم ....

آیا بس نیست که بیش از بیست سال اجازه صنعتی شدن به مازندران ندادند؟؟؟

آیا بس نیست تکه تکه شدن این استان که فیروز کوه و مشاء و گلستان و اینک مرزن آباد و گدوک و امامزاده هاشم و پلور ؟؟؟؟!!!! و الان هم جنگ شرق استان و غرب استان شدن!!!

بارها و بارها به مسئولین شهرستان و استان گزارش دادیم ولی آش همان آش است و کاسه همان کاسه مرغ استان تهران یک پا دارد و مرغ ما پا ندارد ؟؟؟ صدایمان از کتل امامزاده هاشم آن طرف تر نمی رود چه برسد ...


تهران مانند زنی است که پاهایش . . .

تهران مانند زنی است که پاهایش را روی هم می گذارد و سیگار «کنت» می کشد، عینک دودی می زند و «ودکالایم» می خورد، «بی کینی» می پوشد و حمام آفتاب می گیرد، اما وقتی پای صحبتش بنشینید، از اُمُلی و سبک مغزی و حمق و پرمدعایی و شلختگی و وراجی او، آدم تا سرحد مرگ ملول می شود.

دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن

 


چهار شنبه 19 تير 1390برچسب:تهران مانند زنی است که , , ,,

|

آمل نگین جهانی در قلب شمال کشور به شهر اسلام ظلم شده دگر ما به آن ظلم نکنيم

به شهر اسلام ظلم شده دگر ما به آن ظلم نکنيم
آمل شهر هزار محور , هزار سنگر
با عرض سلام به مسئولين کشوري , استاني , و شهري
آمل اولين پايتخت اسلام و شيعه علويان اولين پايتخت کهن شهر ايران و  جزو اولين هاي ايران  پايتخت زيبايي ها مفاخر و مشاهير و صنعت و علم بدون هيچ مقدمه اي به اصل مطلب رجوع مي کنيم اصل مطلبي که چندين سال است که آمل از نداشتن آن رنج برده است  آمل با داشتن توانايي هاي کشوري و جهاني به آن توجه نمي شود مگر همين آمل در رشته ورزش توانايي بالاي ندارد قهرمان هاي استاني کشوري جهاني و بين المللي از نشان هاي قدرت اين ديار پهلوان خيز است چرا يک ورزشگاه فوتبال و خانه ورزشهاي رزمي و آکادمي در آمل و جود ندارد ؟ سوال من اين جاست مگر آمل پايتخت مشاهير و مفاخر نيست اکنون دانشمندان بزرگاني در علم و ادب و دکترا مهندسي و قيلسوفان و مفسران شعرا ادبا مقامات کشوري ار آمل وجود دارد مگر آمل زادگاه بزرگاني نيست که به هر کجاي ايران عزيز مي رويم گوشه اي از کار و افتخار اين کشور در دستان اين مردان به دست آمده چرا يک کميته تيبان در آمل وچود ندارد؟  آمل در قلب شمال زيبا و قلب استان مازندران وجود دارد  آمل انقدر تاريخي نيست که با وجود ? برابر بودن قدمت پل آمل از پل اصفهان آن وقت پل آمل رنگ نداشته باشد پل اصفهان مکان توريستي کشور؟ کجاي اين کار انصاف است کوتاهي از مسئولين آملي است چون به دنبال هويت اصلي خود نيستند . مگر مير حيدر آملي يکي از مردان تاريخ ساز اسلام در دنيا نيست پروفسور هانري کربن در مقدمه رصين و وزينش بر جامع الاسرار: سيد حيدر آملي يکي از بزرگترين متفکران مذهب شيعه و يکي از ارکان فلسفه و معنويت مذهب تشيع دوازده امامي است  کتاب  هاي مير حيدر در سوربن فرانسه تدريس مي شود حالا چگونه همه ياد راضي و ذکريا ابن سينا مي کنند آمل حيد آملي نه اين حق نيست  در تعطيلات همه بر بارگاه اين بزرگان مي روند اما دريغ از پ بازديد از مرد تاريخ ساز اسلام و شيعه اي که ما از ان دم مي زنيم چرا : چون يک نظارت و يک تبليغات و يک امکانات در آمل وجود ندارد تا از آن استقبال شود حقم دارند وقتي به شهر هراز و دماوند هزار سنگر با شهرت جهاني مي آيند که مثل روستا بايد در چادر بدون هتل بخوابند حق است که نيايند  ان وقت شما از پروژه هاي کوچک ابر پروژه مي سازيد ؟ به حق است که مي گويند آمل از داشته ها استفاده نميکند آيا من مسئولم يا شماها ؟ برويم به بحث غيرت و خاک اين مرز بوم جالا سوال من اينجاست دروازه شهر آمل رودهن فعلي مگر نبوده حالا چطور شده با نصب يک بنر در امام زاده هاشم آمل کاري انجام نمي دهيد آيا گرفتن بنر و گذاشتن بنر حوزه آمل سرمايه ميلياردي ميخواهد؟ نه دگر اين نيست مسئولين محترم اين جا شهر آمل است شهر هزار سنگر شهر عشق و شور وفاي دلاور مردان اسلام که اگر باز هم لازم باشد خود دست به کار مي شوند هزاران هزار سنگر مي سازند  بيانيه دادن اسان است و مرد عمل بودن اسان تر ولي شما هيچ کدام را به درستي انجام نمي دهيد  از شما ميخواهيم هرچه زودتر پيگيري شود آقاي فرماندار عزيز حرف نزنيد عمل کنيد. اگر آمل توريستي شود در آمد زا مي شود چون آمل مملو از مکان هاي توريستي و گنجينه هاي تاريخي و زيبايي و تفريحيست اگر شهر را زيبا و مملو از اماکن تفريحي مثل تلکابين پديده شانديز  و مجموعه  توريستي بين المللي کنيد  براي شهر سود دارد چرا دنبال بودجه نيستيد مگر شهر هاي کوچک دگر که الان توريستي شده چگونه است نصف پيشينه تاريخي و  شهرت آمل را ندارند ولي بودجه ميگيرند جذب سرمايه گذار هم سود شهري هم آبروي کشور به آمل ضلم شده دگر شما  به آمل ظلم نکنيد نياز اصلي آمل با داشتن ۶۴% صنعت استان و داشتن چندين درصد بالاي کشوري و جهاني نياز چندين ساله  فرودگاه و مترو را در خود مي بيند چرا آقايان توجه نمي کنند مگر شهري آمل خونش کم رنگ تر از شهرهاي دگر است... در آمل کمبودش هزار سال حس مي شود هتل هاي بين المللي و مکان هاي تفريحي ..مگر بليران و اليمستان و هراز آمل و غيره نگين زيبايي نيست پس چرا يک امکانات در آن فراهم براي توريست نيست ما از مسئولين کشوري ميخواهيم نگاه ۱۰۰% ويژه به آمل داشته باشند چرا که حق آمل يکي از شهرهاي مهم کشور اين نيست  بازهم مي گوييم  ما از داشته هاي خود استفاده نمي کنيم چندين مکان ها هستند در آمل مير حيدر و آتشکده و...   شما عقب افاديد از کار.. چرا به حال خود رها کرديد در حالي که در اصفهان و شهر هاي ديگر ار سمبل هاي شهر خود براي جذب ديدني ها و توريست استفاده مي شود بيايد سرمايه گذاري در داشته هاي که داريم استفاده  کنيم  بخدا تمام حرف هايم را با اشک نوشته ام  از از خدا ميخواهم اين شهر را نجات دهد و چرا از حق خود دفاع نمي کنيد و مصوبه ها بزرگ در شهر احداث نمي شود آمل پرستيژ کلان شهري را دارد ما از نماينده آقاي يوسفيان ميخواهيم به اين امر بزرگ و ? نماينده شدن و پس گرفتن روستاهاي آمل که الان يک شهر شده توجه کرده و ما ايراني ها و آملي ها و هم استاني هاي عزيز خواستار گرفتن روستاهاي آمل و ? نماينده سدن و احداث دباره بندر آمل و تبديل آمل به کلان شهر هستيم  شهرها به دنبال بودجه و مصوبه هستند و مسئولين آمل به دنبال مصاحبه درباره سياست آخر چقدر ضلم در حق آمل آمل نياز به چندين رو گذر و زير گذر دارد و موزه بين المللي دارد و اينکه آقاي طاهايي مگر آمل جز استان نيست پس چرا هميشه مصوبه ها و حمايت ها از مرکز استان که در ساري است  که مرکز هم نمي شود وحمايت شما از  شرق غرب است پس ورودي مازندران چي ؟ دگر خون مردوم امل به جوش آمده  آمل از همه ي شهر ها فايل هاي بهتري دارد   مگر گداشتن همايش بين المللي براي خارجيها الزامي است يا براي ايراني ها بزرگان آملي ايراني هستند بايد براي آنها همايش بين المللي گذاشت و ما امسال مي خواهيم اين شهر حق خودش را بگيرد و حقش را بدهيدآقایان مسئواین استانی مگر آل شهری نبود که روستاهای اطراف را به شهر تبدیل کرد حالا آمل شهر کوچک شده و مرکز بودجه شهرهای دگر؟ واقعا تاسف بار است فرمانداري و مسئوليت در اين شهر يعني نظام دقيق پاسخگويي به همه تاريخ و همه کساني که اين شهر در برجستگي ها مديون انان مي باشد به علما و بزرگان تاريخي اين شهر ، به ايثار گري و از خود گذشتگي اين شهر ، به استعداد و توان بالاي مردم اين بلاد به شخصيت هاي که امروزه قله رفيع آبرومندي در نظام جمهوري اسلامي مي درخشند به نعماتي که خداوند به اين مردم از جهات مختلف جغرافيايي ، کشاورزي ، معدني ، کوه ، جنگل ، دريا و ... عنايت فرموده و چکيده آنچه را که عرض شد اين است که آمل را تابلوي توسعه و عمران و پيشرفت استان مازندران معرفي نمود ، همچنان که اين شهر دروازه ورود به استان و شمال و شرق و غرب کشورمان مي باشد نمادي از مظهر خدمت رساني و پيشرفت نظام جمهوري اسلامي باشد وسوال اين جاست چرا مي گوييد شهر براي مردم و خدمت گذار ما هستيم پس کجاست توجه به حرف حق مردم ؟ مباحث راه و ترابري ، موارد کشاورزي و برنج ، سيستم شهرسازي و مبلمان شهري بحث سيستم حمل و نقل ريلي و يا منوريل ، شبکه هاي  آب و فاضلاب شهري , تاسيس مجمعي از نخبگان و انديشمندان اين شهر جهت مشاوره از آنان در اداره شهر و تقويت روحيه نقادي در اعضاي آن از و آمل حتي يک سايت ندارد نياز به سايت براي  بازديد مرم سايت جامع سايت ورزش ساخت هنري  و ساخت سايت هتل آمل براي رزو بليت و ساخت سايت سد هراز و بازديد مردم از تغيرات تحولات اين پروژه عظيم و ساخت موزه
و ساخت فيلم 6 بهمن آمل براي جهان مسئولين مي تواند در فعاليت هاي ادارات و نهادها نوعي مصونيت از خطا و اشتباه ايجاد نمايد و يا به قولي آنان را در مسير کارشان بيمه نمايد در روز شاهد احداث و افتتاح و کلنگ  زني هزاران پروژه عظيم در شهرهاي کناري  که نه پيشينه آمل زا دارن نه موقيت آن را هستيم ولي آمل نه ما پروژه نداشتيم پل روگذر امام زاده عبدالله را 2بار احداث کرديم اين يک افتضاح است
ساخت ساختمان آرامستان آمل در حد آرامستان ساخت شهرداري و ديگر بخش هاي ديگر آمل در حد آن الزاميست در حال حاظر خانهاي قديمي دفتر کار شده و اين تاسف و فاجغه است ساختمان سوخته در وسط شهر آمل را خراب کنيد بسازيد يک نماد زشتي به شهر ميدهد چنين ساختمان هايي و در حد نيست ,تاسيس مراکز عظيم فرهنگي ، علمي ، تجاري و بازرگاني و
تجاري و صنعتي باشد و حرف آخر من چرا آمل زيبايي ندارد در مرکز شهر خانه هاي سوخته وجود درد اين نماد شهر بايد باشد يا زيبايي ؟آقاي رئيس جمهور محبوب دکتر محمود احمدي نژاد نگاهي بکنيد پروژه هاي بزرگ و مصوبه هاي بزرگ در آمل اجرا کنيد. مگر خيابان هاي ديگر آمل جزئ آمل نيستند پس چرا نه اسفالت دارند نه عقب نشيني شده است از شما عاجزانه مي خواهيم همين الان به اين امرهاي مهم بررسي شود انتخابات مجلس هم نزديک است و هر کسي ميخواهد در دايره صندلي بهارستان  بنشيند وهرکسي آقاي رئيس جهمور آقايان  شهردار و فرماندار مي شود وهست  ما از او اين انتظارها و برگشت دادن آمل به هويت اصلي خود هستيم  با تشکر از مسئولين همشهري و هم خون هايمان مسئولين آملي و مردمان زنان غيور آملي شهر هزار سنگر شهر تشيع شهر فرشتگان و شهر علم ادب زيبايي آمل شهر آرش کمانگير
و تنها شهري که در وصيت نامه امام آمده آمل هست آمل را به زودي مرکز استان کنيد دين خود را به امام راحل و مردم محروم آمل ادا کنيد باشد که مرد باشيم مثل مردان  منتظريم
مسئولين کشوري آمل هم يک روز از کلان شهر ها بهتر بوده به دست برخي از مسئولين نا مسئول به اين روز اقتاده بيايد آمل را برگردانيد افتخاري ديگر براي کشور , آيا ميدانستيد آمل را چندين بار سيل برده و گرنا بيشترين مکان هاي تاريخي در اين شهر بوده و جالا همين هايي را که داريم خودمان با کارهايمان به زير سيل نبريمش.
واسلام
هندويي
{مقاله چاپ شود و اطلاع رساني و در سايت قرار بدهيد ممنون }


چهار شنبه 27 تير 1390برچسب:,

|

رمضان، ماه میهمانی خدا بر تمام مسلمین جهان مبارک باد

آمد رمضان، هست دعا را اثری

دارد دل من شور و نوای دگری

ما بنده عاصی و گنهکار توییم

ای داور بخشنده به ما کن نظری


چهار شنبه 10 مرداد 1390برچسب:,

|


تصویر بالا نمایی از بقعه ناصر الحق اطروش کبیر در پایین بازار آمل می باشد. ناصرالحق اولین حکومت رسمی شیعه دوازده امامی جهان را به افتخار مازندران در آمل در سال 255 قمری هجری (سال 243 شمسی هجری) ایجاد کرده بود. اما امروزه در کمال ناباوری بدون هیچگونه توجهی ا سوی مسئولین در پارکی به همین نام رها شده است. این وبلاگ بیشتر در مورد شهر آمل و جاذبه های تاریخی و گردشگری و همچنین در مورد عالمان وبزرگان این شهر می باشد.×× از راعی ×× ************************* ابیاتی چند از شاعر گرانمایه طالب آملی: ... ... ... ... ... ... ... ... ... طالبا گمامبر که به سنبلستان هند فارغ ز یاد گلشن آمل نشسته ایم .................. نیَم ز دیدن کشمیر شاد چون طالب که سیر ساری و گلگشت آملم هوس است .................. ز مرغان چمن طالب، نواسنجی نمی بینم که طرز نغمه یاد از بلبل آمل نمی گیرد .................. به هیچ شهر دلم طالب از ملال نرست چه روز بود که بیرون زآملم کردند .................. چو من فرزانه ای برخاست از آن بوم طواف خاک آمل بایست کرد. ********************* به یاد دبیرستان تیزهوشان آمل ........................... شعر در مورد کلاس 302 دبیرستان استعدادهای درخشان آمل ... ... ... ... ... ... ... ... ... کنم روز و شب من خدا را سپاس که باشد مرا302 کلاس .................. سلامم به حامد به اصغر به هادی به فرزین و عارف به مسعود و مهدی .................. امیر نیاکی و فرشاد راعی به البرز و سامان و معراج و مانی .................. به سجاد سالار از شومیا جوان آملی، خضرایی، آریا .................. به برزنده و بر تقی هم سلام که باشد مرا در کلاس هم کلام .................. سعید و رسول و علی و رضا کنم ختم این شعر با مرتضی ***** شعر از امین راعی***** «در این شعر اسامی تمام افراد کلاس 302 سال تحصیلی 86-87 بجز خود شاعر آمده است.»
usamol0121@yahoo.com

آمل
سیاسی
مذهبی
ادبی
اخبار
شهدا
علما و دانشمندان آملی
متفرقه
تاریخی
جاذبه های گردشگری
تصاویر

راعی

اسفند 1391
شهريور 1391
تير 1391
ارديبهشت 1391
فروردين 1391
اسفند 1390
بهمن 1390
دی 1390
آذر 1390
آبان 1390
مهر 1390
شهريور 1390
ارديبهشت 1390
فروردين 1390
بهمن 1389
دی 1389
آذر 1389
آبان 1389
مهر 1389
شهريور 1389
مرداد 1389
ارديبهشت 1389
فروردين 1389
اسفند 1388
بهمن 1388
دی 1388

تلاش برای شهرستان کردن و جداسازی بخش دابودشت و تجزیه آمل خیانتی آشکار به آمل و مردم دابودشت و دشت سر
تحصیل، نیروی کار خلاق، خدمت سربازی، اشتغال، ازدواج
تصاویری زیبا از روستای ییلاقی گزناسرای آمل
آقای ابراهیمی،معاون سیاسی استان،بهتراست دبیرخانه همایش شیعه شناسی دراولین پایتخت تشیع جهان(آمل) باشد
شعر بدون نقطه از حضرت علامه حسن زاده آملی (حفظه الله)
معرفی دانشمندان آمل : آیت الله العظمی حاج میرزا هاشم آملی لاریجانی
دماوند مازندران قلب تپنده ایران زمین
ژنرال 13 ساله‌ی آملی که فرمانده سپاه سوم صدام را به زانو در آورد
رییس مجلس :وحدت شکل گرفته در شهر محسوس است/ما قلبا شما را دوست داریم /وجود یوسفیان ملا مایه پیشرفت ش
مرکز نمایشگاه های بین المللی استان نه در قائمشهر و نه در ساری، بلکه در آمل صنعتی و توریستی
دکتر یوسفیان با ۸۸هزار و۳۷۷ رای در استان اول شد / آمل با عزت ماند
یوسفیان ملا :اجازه نمی دهیم کارگران ،امیر منصور آریا بیکار شوند
یکی از خرده هایی که به دکتر یوسفیان می گیرن ....
از دشت سر تا موتلفه آمل و مازندنومه اصلاح طلب !
هفتم اسفند ۱۳۷۱ روزی محزون برای آملی ها
یادواره سردار رمضانعلی عبدی و سه شهید روستای ورامده لیتکوه آمل
کسی نبود به شما مشورت بدهد ؟ نقدپذیر که نیستید!
حضرت آیت‌الله جوادی آملی (حفظه الله) مجدداً بر وجود دانشگاه جامع دولتی در آمل تاکید کردند
شعر آمل
نصیری بخشدار لاریجان آمل : اوقاف شهرستان دماوند هیچ حقی در تولیت امامزاده هاشم(ع) ندارد
متن پیام امام صادق (ع) به مردم آمل و ساری
پیشتازی 685 پله ای دانشگاه شمال نسبت به دانشگاه صنعتی نوشیروانی در رتبه بندی (رنکینگ) جهانی دانشگاه
با عرض معذرت بخشی از نظرات پاک شده ....
کفر نویسی بر در و دیوار مساجد !!!!!!!!
بد نیست یه یادی از سه هزار میلیارد اختلاس کنیم !!!!!
مخترع مازندرانی در بخش پزشکی مقام آورد؛ «قلب» با ابتکار مخترع ایرانی تا "2 ماه" برای پیوند زنده می‌م
بررسی سابقه تاریخی عزاداری در آمل
چرا آمل باید فرودگاه داشته باشد؟
شعر محرم . شاعر ابوالفضل بادپا
محرم آمد و ....
گرامی باد 14 آبان روز ملی مازندران
آمل قهرمان مسابقات کشتی لوچوی مازندران
زندگی نامه آیت الله عبدالله جوادی آملی
گذری کوتاه بر آمل
چرا U.S.Amol ؟؟!!
سخن حضرت علامه حسن زاده آملی در مورد حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب
بزرگداشت حماسه ششم بهمن سال 1360 مردم آمل
شهر آمل از نگاه لغت نامه ی دهخدا
متن بخشی از سخنرانی علامه حسن زاده آملی در تأیید و تأکید مقام رهبری
یک با یک برابر نیست !!!!!!!!!!!!
سخنرانی آیت الله طبرسی در مورد حماسه ششم بهمن سال1360
به بهانه افتخارآفريني مردم آمل در 6 بهمن 1360
یادواره سرداران و هزار شهید شهر آمل (هزار سنگر)
شرکت کاله به عنوان یک کارخانه صنایع غذایی موفق
پیام تبریک به مناسبت دستگیری ریگی
بیوگرافی شهر آمل (قسمت 1 )
اثبات وجود خدا و توحید او
تاریخچه شهر آمل- قسمت 2
اندیشه نیچه
تیم کاله شهر آمل(مازندران)


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان هزارسنگر شهر من آمل و آدرس usamol.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





هزارسنگر آمل
آمل سهم
طرفداران والیبال کاله آمل
دماوند آمل - Damavand Amol
روستای هاره
هواداران ذاکر اهل بیت
محمد کندلویی لاریجانی
هیئت سائلین الحسین شهرستان هزارسنگر آمل
اخبار شهرستان آمل
شاعران آمل
بچه مذهبی ( آمل )
روستای دیورز (لیتکوه آمل)
آمل نیوز
دبیرستان امام خمینی آمل
شورای اسلامی شهر آمل
فرمانداری آمل
شرکت کاله آمل (لبنی)
شرکت کاله آمل (گوشتی)
حماسه 6 بهمن آمل در ویکی پدیا
حزب الله آمل و لاریجان
نماز جمعه آمل
دلنوشته های شهروندان آملی
ابولفضل بادپا
شهر ما آمل(مهندس روزبه نصیری آملی)
سعید قبادی
انجمن نجوم آماتوری حاسب آملی
دوستم علی،اینجا مال توست
آملی
طالب آملی
هراز نیوز
وبسایت خبری تحلیلی 6 بهمن
میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان آمل
وب سایت جامع آمل
پایگاه اطلاع رسانی شهرداری آمل
دانشگاه شمال
علامه حسن زاده آملی
شوری سنج اب اکواریوم
کمربند چاقویی مخفی

کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
ریحون مگ
مجله خبری کسب و کار برتر


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 131
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 134
بازدید ماه : 157
بازدید کل : 11384
تعداد مطالب : 127
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


اوقات شرعی
........................ onLoad and onUnload Example

...........................