هزارسنگر شهر من آمل- Amol is my city

 

 

 

 

 

 

آمل شهر حماسه ششم بهمن سال60،آمل شهر هزارسنگر،آمل سرای دماوند،آمل اولین خاستگاه شیعیان دوازده امامی جهان،آمل آمل آمل



تلاش برای شهرستان کردن و جداسازی بخش دابودشت و تجزیه آمل خیانتی آشکار به آمل و مردم دابودشت و دشت سر

 

چندی پیش خبری با مضمون زیر در خروجی سایت های خبری همچون خبرگزاری مهر و فارس قرار گرفت و برخی خبرگزاری های استانی هم به آن دامن زدند.

"معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار مازندران گفت: طاهایی استاندار مازندران تاکید کرد که روند شهرستان شدن دابودشت را دنبال کنیم و طی روزهای آینده روند شهرستان شدن این منطقه پیگیری می‌شود."

هادی ابراهیمی، معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران که شامگاه جمعه در آیین افتتاح بخش دشت‌سر به عنوان پنجمین بخش شهرستان آمل حاضر شد، گفت: "با توجه به جمعیت 120 هزار نفری بخش دابودشت آمل، استاندار مازندران تاکید کرد به مردم این منطقه اعلام شود که روند شهرستان شدن دابودشت مازندران را دنبال می‌کنیم. ابراهیمی با تاکید بر اینکه خواسته مردم و مسئولان در این منطقه با جدیت تمام پیگیری می‌شود، اذعان داشت: من به مردم قول می‌دهم در روزهای آینده روند شهرستان شدن این منطقه را از سوی استانداری پیگیری کنم، زیرا جمعیت بالا و ظرفیت فوق‌العاده این منطقه برای ارتقا به شهرستانی با چند بخش آماده و مهیا است." ایشان همچنین از ایجاد بخش ها و شهرستان های جدید دیگر در استان مازندران ابراز خوشنودی نمودند و عنوان کردند : "اراده ما این است تا در هر منطقه‌ای که ظرفیت موجود است، تبدیل به بخش یا شهرستان را داشته باشیم و در این راه نیز با تمام وجود خواسته‌های مردم را دنبال می‌کنیم." همچنین عزت الله یوسفیان ملا نماینده مردم آمل در مجلس شورای اسلامی گفتند: "در تلاش برای ارتقای یکی از بخش‌های پرجمعیت آمل به شهرستانی مستقل هستیم که البته این مسئله را در مازندران نیز دنبال می‌کنیم." !!!!

در ابتدا و قبل از اینکه حرف دل مردم آمل را بزنیم، تحلیلی منطقی داشته باشیم به این حرکت مشکوک و ببینیم آیا این کار سودی به حال مردم دارد یا توجیه اقتصادی برای این کار وجود دارد و اینکه آیا هیچ گونه کار کارشناسی شده ای در این مورد انجام شده است؟ و آیا اصلا این مورد خواسته مردم آن منطقه است یا اینکه یک عده قصد تفرقه افکنی بین امت مسلمان را دارند؟

اول : ارتقا مناطق مختلف شهری به شهرستان زمانی لازم و ضروری است که فاصله روستاها و بخش ها از مرکز شهرستان زیاد باشد و مردم در انجام کارهای اداری دچار مشکل شوند و به عبارتی بیارزد که هزینه اضافه ای انجام و شهرستان جدیدی ایجاد شود. در مازندران که با کمتر از نیم ساعت رانندگی می توان به مرکز شهرستان دسترسی داشت، چه نیازی به ایجاد شهرستان جدید می باشد؟ حال آنکه در مورد منطقه دابودشت با ده دقیقه رانندگی می توان به مرکز شهرستان و مناطق اداری رسید و کار اداری را انجام داد و اصلا مگر چقدر نیاز به رجوع به ادارات کل شهرستان است؟

دوم : همانطور که می دانیم شهرستان آمل و در راس آن منطقه دابودشت بزرگترین قطب کشت برنج کشور می باشد و حالا سوال اینجاست که مسئولین استان مازندران چه هدفی را از تخریب زمین های حاصل خیز کشاورزی در این منطقه دنبال می کنند؟ شما تصور کنید با این حجم از شهرستان کردن مناطق کشاورزی در مازندران چه مقدار از زمین های حاصلخیز کشور نابود شده و به جای آن خیابان ها و اداره جات و امکانات جدید ایجاد میشود و همانطور که شما با شهر کردن این مناطق، زمین های کشاورزی را نابود می کنید، به دنبال آن فرهنگ مردم منطقه را هم نابود می کنید و دیگر آن روستایی زحمت کش که حالا شهرنشین شد، به دنبال کشت در زمین کشاورزی خود نمی رود، چراکه با شهرستان شدن قیمت زمین ها بالا رفته و آن کشاورز زحمت کش با یک حساب سرانگشتی ساده به این نتیجه می رسد که دیگر نمی ارزد به کشاورزی بپردازد.(همچنان که در حال حاضر وضعیت برای کشاورزان خیلی هم عالی نیست و سود دسترنجشان را دلال ها می برند) در نتیجه خواهیم دید که تولید غذا در کشور کم می شود و کشوری هم که نتواند غذای مردم خود را تامین کند، آسیب پذیرترین کشور می شود. بنابراین خیلی هم نباید از این مسئله خوشحال باشید و از ایجاد بخش ها و شهرستان های جدید دیگر در استان مازندران ابراز خوشنودی نمایید.!!

سوم : آیا فکر هزینه زیاد ایجاد اداره جات و موارد مورد نیاز برای شهرستان کردن آن منطقه شده است؟ آیا بهتر نیست بجای این کار اشتباه و هزینه اضافی بیاییم به امکانات کشاورزی آن منطقه سر و سامان بدهیم؟ مردم شهرستان آمل سال هاست درخواست ایجاد دانشگاه جامع دولتی و همچنین امکانات فرودگاهی در این شهرستان را دارند و شما به این خواسته مردم آمل توجه نمی کنید و مخصوصا رفتید پی تجزیه کردن شهرستان آمل و همان چیزی که مردم هیچکدام از مناطق پنج گانه آمل بزرگ نمی خواهند. البته شاید برخی از مسئولین شهرستانی و استانی به هر نوعی منفعت خود را در این کار دنبال می کنند که می خواهند پیگیر این مورد شوند.

چهارم : بنده در عجبم که چرا با توجه به اینکه مردم بندپی بابل و یا امیرکلا بابل سالهاست پیگیر و دنبال شهرستان شدن منطقه خود هستند خواسته های بجایشان به شدت سرکوب شده و حقشان نادیده گرفته می شود، در حالیکه می آیید در آمل و قول می دهید در طول چند روز یک شهرستان جدید ایجاد کنید!! ما نمی دانیم چه در پس سیاست استان و شهرستان می گذرد که برخی مسئولین شهرستان و استان، با سوء استفاده از سکوت و بی خبری مردم ما دست به چنین خیانت آشکاری می زنند. آری بنده در این مورد با شما موافقم که هر یک از مناطق آمل به تنهایی ظرفیت فوق العاده ای دارند، به گونه ای که حتی آمل با نیمی از صنعت استان مازندران به تنهایی ظرفیت ارتقا به یک استان را هم دارد. اما این دلیل بر تجزیه طلبی و جدایی نیست.

حالا بنده چند خطی را با مسئولین مربوطه حرف دارم که شاید حرف دل خیلی از هم شهری های عزیز دابودشتیمان هم باشد. آقای هادی ابراهیمی حرف از خواسته مردم و مسئولان در این مورد زدید!! بنده تا آنجایی که خبر دارم و اخبار شهرستان را دنبال می کنم، هیچگونه موردی در این زمینه اعلام نشده که مردم شریف و همشهریان دابودشتیمان درخواست جدایی و استقلال داشته باشند، از چند نفر از دوستان و فعالین دابودشتی هم در این مورد سوال کردم، اظهار بی اطلاعی کردند و متعجبانه برآشفتند که دابودشت یعنی آمل و جدایی دابودشت از آمل امکان پذیر نمی باشد و اینکه هر دابودشتی به آملی بودن خود افتخار می کند و نمی خواهند با جدایی از آمل، این افتخار را از دست دهند. همچنین گفتید خواسته مسئولان این منطقه هم هست، لذا از شما درخواست دارم تا نام این مسئولین عزیز و خدمتکار را به دفاتر نشریات و مطبوعات کاغذی و مجازی شهرستان آمل ارسال نمایید تا مردم شریف شهرستان هزارسنگر آمل و خصوصا مردم دابودشت، این مسئولین و یا بعبارتی بهتر است بگویم خائنین به آمل بزرگ را بشناسند. لذا مردم منطقه از مسئولین خدومی همچون شما انتظار دلسوزی برای دابودشت را ندارند و به قول معروف "از طلا گشتن پشیمان گشته ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید."

همچنین جناب آقای عزت الله یوسفیان هم بداند که در صورت جدایی دابودشت از آمارد زمین ما، دیگر جایی بین مردم آمل نخواهد داشت، همانطور که مسئولین گذشته بخاطر آن خیانت بزرگ و جدایی چمستان و نور و محمودآباد از آمل مورد نفرت مردم آمل قرار گرفتند. بنابراین بهتر است ایشان بجای پیگیری شهرستان کردن بخش زیبا و تجزیه قطب برنج کشور و جداسازی دابودشت زیبا از آمل بزرگ به همان طرح متروی تهران آمل بپردازند که در دوره انتخابات وعده داده بودند و لازم است گزارش کاری از این طرح بزرگ به نشریات و مطبوعات شهرستان بدهند تا مردم شریف آمل و مازندران از مراحل پیشرفت این طرح باخبر شوند!!. همچنین لازم است یادآوری کنم که جناب آقای یوسفیان در دوران انتخابات مجلس نهم به مردم آمل قول داده بودند که تا زمانی که هستند اجازه نمی دهند حتی یک وجب از آمل جدا شود و ما مردم آمل امروز از ایشان می خواهیم که حداقل به این وعده و گفته خود عمل کند.

تلاش برای جداسازی بخش دابودشت و تجزیه آمل بزرگ، خیانتی آشکار به آمل و مردم دشت سر و دابودشت می باشد. آمل یعنی لاریجان، دابودشت، لیتکوه، امام زاده عبدالله، دشت سر و دیگر مناطق، و تجزیه آمل بیش از این مقدار دیگر قابل تحمل مردم آمل نمی باشد، و مردمِ هر یک از بخش های پنج گانه شهرستان آمل بزرگ افتخارشان این است که یک آملی هستند و به هیچ وجه نمی خواهند با شهرستان شدن و جدا شدن از آمل، این افتخار را از دست بدهند. همین مردمان بخش های دابودشت و لیتکوه و دشت سر بودند که در ششم بهمن ماه سال شصت از روستاهای اطراف به شهر آمل آمدند و با اتحاد و همدلیشان مانع از سقوط شهرشان شدند و آن حماسه عظیم را آفریدند. همین مردمی که شما مرکزنشینان قصد تفرقه بین آن ها را دارید و این قصد ایجاد تفرقه بین مردم متدین و اسلامی کاملا واضح و آشکار است.

دلسوزان و فعالان شهرستان آمل به هوش باشند و اجازه چنین کاری را ندهند، چرا که آیندگان حتما از ما خواهند پرسید که در زمان تجزیه آمل شما کجا بودید، همانطور که الآن مردم آمل، خائنین و دست اندرکاران و مسئولان بی کفایت گذشته را نمی بخشند که در زمانشان چمستان و نور و محمودآباد را از آمل جدا کردند و آن ها ساکت ماندند و فقط تماشا کردند و این شد که شهرستان آمل بخش عظیمی از جمعیت انسانی و وسعت خود را از دست داد. جناب آقای یوسفیان، نماینده محترم مردم شریف آمل هم مراقب باشند تا در جرگه همان مسئولین بی کفایت و مورد تنفر گذشته قرار نگیرند، و همچنان در راه خدمت به آمل بکوشند. و امروز ما مردم مناطق پنج گانه آمل نه تنها مخالف سرسخت تجزیه بیشتر آمل هستیم، بلکه خواستار بازگرداندن دابوی شمالی و هرازپی شمالی (که همان سرخرود زیبا باشد) به سرزمین مادری خود هستیم. چراکه سرخرود ریشه در تاریخ آمل کهن دارد و نام سرخرود خود برگرفته از قتل عام مردم آمل در حمله مغول به این شهر و بریدن سر مردم آمل و خونین رنگ شدن رود هراز است. از بی کفایتی مسئولان گذشته و سکوت مردم آن زمان آمل بود که الآن روستای زادگاه ملک الشعرا طالب آملی خارج از شهرستان آمل قرار دارد و ما مردم آمل خواستار بازگرداندن این مناطق و جمعیت آن ها به آمل بزرگ هستیم. مگر فاصله بین آمل و محمودآباد به مقدار بیست کیلومتر نیست؟ پس چرا در هنگام جداسازی پنج کیلومتر در آمل و پانزده کیلومتر در محمودآباد قرار گرفت؟ مگر نه این که این تقسیم بندی ناعادلانه برای تکمیل و به حد نصاب رسیدن جمعیت برای گرفتن یک نماینده بود؟ حالا که جمعیت شهر محمودآباد از حد نصاب گذشته، آن مناطق فوق الذکر باید به آمل بازگردد تا آمل به حق خود که همان دو نماینده­ای شدن است برسد. مسئولین دلسوز شهرستان آمل و در راسشان نماینده محترم، هرچه زودتر جلوی این خیانت آشکار و عظیم را بگیرند و اجازه ندهند تا آمل بیش از این تجزیه شود، وگرنه در صورت مسامحه و سهل انگاری، با خشم و نفرت مردم حماسه آفرین آمل مواجه می شوند و بترسند از روزی که مردم آمل دست به کار شوند، و نبینند که مردم آمل سکوت کردند، این مردم در ابتدا در مقابل اتحادیه کمونیست ها در سال شصت هم سکوت کردند ولی در نهایت پاسخ محکمی به فتنه انگیزان دادند. بنده از نشریات و خبرنگاران فعال و قوی شهرستان عاجزانه درخواست دارم مردم را از این خیانت آشکار آگاه سازند و دست اندرکاران این خیانت را شناسایی و به مردم معرفی نمایند که دیگر سکوت در قبال منافع آمل پسندیده نیست.

فرشاد راعی – هزارسنگر شهر من آمل

 


تحصیل، نیروی کار خلاق، خدمت سربازی، اشتغال، ازدواج

 

تحصیلات دانشگاهی از مهمترین شاخصه های پیشرفت جوامع امروزی است و در مقابل، دلیل عدم پیشرفت و خودکفایی کشورهای غنی اما فقیر در بی سوادی مردم آن جامعه است، کشورهایی که غنی از معادن و منابع خدادای هستند، اما علم و دانش بهره برداری از آن را ندارند و به ناچار به سمت خام فروشی می روند. مثلا نفتی که باید به مواد با ارزش و گران قیمت تبدیل شود، به صورت خام فروخته می شود و یا الماسی که باید تراش خورده شود و به قیمت گزاف به فروش برسدو اشتغالزایی کند، به صورت کامیونی به کشورهای دارای علم فروخته می شود. این است راز گرسنه ماندن بسیاری از کشورهای غنی اما فقیر آفریقا.....

و اما باید توجه داشت، کشوری که تحصیل کرده و باسواد بسیاری دارد، بتواند از این قشر تحصیل کرده کار بکشد و بی دلیل نیروی کار خلاق را معطل نکند و جلوی انرژی سرشار او را نگیرد. اینجاست که می گوییم، فقط جامعه باسواد داشتن دردی را دوا نمی کند. این مقدمه سازی را کردم تا مطلب مهم تر را عنوان کنم... مطلبی که اگر فکری به حال این موضوع نشود، در سال های نه چندان دور، وضعیت اجتماعی کشور را دچار اختلال و مشکل می کند و ازینروست که باید هوشیار بود و علاج واقعه را قبل از وقوع حادثه کرد. منظورم مشکل بالا رفتن میانگین سن ازدواج در کشور است و آثار و عواقب سو که به همراه دارد... شاید بگویید مشکل بالا رفتن سن ازدواج چه ربطی دارد به مقدمه چینی بالا!!! ولی اگر واکاوی کنیم و دلایل بالا رفتن سن ازدواج را خارج از گرانی و افزایش سطح توقعات خانم ها در چیز دیگری هم جستجو کنیم، به چیزی که با مقدمه بالا هماهنگی داشته باشد، می رسیم. اصلا در این نوشته نمی خواهم کاری با افزایش سن ازدواج و آثار و پیامدهای آن داشته باشم و بیشتر به مهترین دلیل این مسئله مهم یعنی فرسایشی کردن و طولانی کردن راه رسیدن به کار می پردازم. می خواهم بگویم متاسفانه در کشور ما یک دانشجو و یا به عبارت دیگر یک نیروی کار خلاق تا زمانی که کارت پایان خدمت در دست ندارد نمی تواند طبق قانون و برخوردار از مزایای قانون کار مشغول به حرفه و کار خاصی شود و حداقل حقوق ماهیانه اندکی داشته باشد. که البته این مسئله فقط در مورد پسرها صدق می کند و خانم ها از این مسئله ممستثنا هستند و همانطور که می دانید، جامعه از پسرها انتظار دیگری دارد، چراکه باید بار مسئولیت یک خانواده را به دوش بکشند. بیایید اینگونه به قضیه بنگریم، یک پسر که در سن 18 و یا 19 سالگی وارد دانشگاه شد و اگر دانشجوی متوسطی بود در سن 24 سالگی موفق به اخذ مدرک کارشناسی می شود و اگرهم بخواد دو سالی را معطل کارشناسی ارشد بشود و یک سالی هم در این بین، جمعا می شود تا سن 27 سالگی. به اضافه دو سال خدمت سربازی می شود 29 و یک سال دنبال کار بودن، حدودا 30 سال برای پسری که می خواهد با مدرک کارشناسی ارشد مشغول به کار شود. البته بعد از 30 سال اگر برای کار به یک جایی مراجعه کرد همه از او سابقه کار می خواهند، می رود تا در جایی استخدام شود تا سابقه کار تهیه کند، آنجا هم از او سابقه کار می خواهند، ماندیم این سابقه کار باید از کجا پیدا شود!!! از طرفی کارشناسان امر فرموده اند(بنده نگفتم): سنین بین 20 الی 30 اوج خلاقیت و نبوغ یک انسان هست و اصولا یک فرد، حین تحصیل خلاقیت های بیشتری دارد و اگر توجه کرده باشید بیشترین ایده ها و خلاقیت های نو در این سنین به فکر یک فرد می رسد. حالا خودتان حساب کنید که چطور این نیروی کار خلاق به هدر می رود. از طرفی مسئولین امر به دنبال دلایل افزایش سن ازدواج هستند و در اقدامی غیر کارشناسانه می آیند طول دوره لیسانس یا همان کارشناسی را کم می کنند!!! با این کار همان چهار نفری هم که جرات ازدواج دانشجویی داشتند، بی خیال ازدواج می شوند چراکه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها و بعد از آن یکی دو ترم مشروطی... همانطور که محاسبه شد، مشاهده کردید که به راحتی میانگین سن ازدواج به 30 سال رسید و شاخص فساد اخلاقی در جامعه رو به افزایش. (البته اگر دو سال برای جمع آوری سرمایه لازم برای ازدواج به آن 30 سال اضافه نکنیم) و اما چاره کار در چیست؟؟ چاره کار در آموزه های گذشتگان است و اینکه کار بازدارنده از فساد و معتاد شدن جوانان است. مثلا در مورد دانشجویان اگر قانون کار تغییر می کرد و معافیت تحصیلی در مورد کار هم صادق بود، خیلی از مشکلات حل می شد و آن دانشجو از سن 22 – 23 سالگی مشغول کار و جمع آوری سرمایه لازم میشد. یعنی اینکه پسرها تا زمانی که اشتغال به تحصیل دارند و از معافیت تحصیلی استفاده می کنند، بتوانند مشغول به کار شوند و تمامی قانون کار هم در مورد آن ها صدق کند. به طوری می شود گفت کارآموزی با حقوق، به این ترتیب بعد از فارغ التحصیلی هم حداقل چند سالی سابقه کار برای خود دست و پا می کند. باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که بیشترین پیشنهادات کار هم در دوره دانشجویی به افراد داده می شود. مزیت دیگر این مورد، این است که آن پسر که حالا در سن 30 سالگی برای خود مردی شده!!، پیش خودش نمی گه  " اگه به جای این همه درس خوندن می رفتم تو بازار الآن فلان قدر سرمایه داشتم " و بعد از 30 سال سرمایه اندکی برای خود دست و پا می کرد و یا اینکه حداقل در همان سن 23 – 24 سالگی جرات قبول مسئولیت یک خانواده را به خود می داد.

فرشاد راعی


تصاویری زیبا از روستای ییلاقی گزناسرای آمل

روستای گزناسرا از سه راه قابل دسترسی می باشد.

1. از طرف روستای واز

2. از طرف روستای خوشواش

3. از طرف روستای سنگ درکا

 

نمایی از روستای گزناسرای آمل از سمت جنوبی

نمایی از روستای گزناسرای آمل از سمت جنوبی

راه ارتباطی جنگلی گزناسرای آمل

راه ارتباطی جنگلی گزناسرای آمل

کوه های اطراف گزناسرای کوه آمل

کوه های اطراف گزناسرای کوه آمل

کوه های اطراف گزناسراکوه آمل

کوه های اطراف گزناسراکوه آمل

نمایی از سمت غربی روستای گزناسرای آمل

نمایی از سمت غربی روستای گزناسرای آمل

گزناسرا در مه - گزناسرای آمل

گزناسرا در مه - گزناسرای آمل

نمایی از جنوب شرقی گزناسرای آمل

نمایی از جنوب شرقی گزناسرای آمل

جاده وسط روستای گزناسرا

جاده وسط روستای گزناسرا

چمازچال چشمه - گزناسرای آمل

چمازچال چشمه - گزناسرای آمل


آقای ابراهیمی،معاون سیاسی استان،بهتراست دبیرخانه همایش شیعه شناسی دراولین پایتخت تشیع جهان(آمل) باشد

هفته پیش، خبری در خبرگزاری ها نظرم را جلب کرد. جناب آقای هادی ابراهیمی معاون سیاسی امنیتی استانداری از برگزاری اولین همایش ملی تشیع و تبرستان، آبانماه امسال در مرزن آباد مازندران خبر دادند. و دلیل انتخاب این منطقه را نقطه اتصال علویان با مردم شیعی این استان خواندند. ایشان همچنین اظهار داشتند با راه اندازی دبیرخانه دائمی همایش ملی تشیع و تبرستان در مرزن آباد (!) موضوعات و اهداف همایش پیگیری و عملیاتی خواهد شد.

حال سخن بنده با آقای ابراهیمی این است که اولاً چرا باید این همایش در حد تبرستان و حد ملی محدود شود؟! مگر نه اینکه علویان طبرستان اولین حکومت مستقل و شیعی دوازده امامی جهان را به مرکزیت آمل ایجاد کردند؟ پس بهتر است این همایش در ابعاد بین المللی و جهان اسلام برگزار شود. دوم اینکه چرا اصلاً باید این همایش و دبیرخانه دائمی آن در مرزن آباد ایجاد شود؟! اصلاً این حرف که گفتید: "مرزن آباد نقطه اتصال علویان با مردم شیعی این استان است"!! یعنی چه؟ مثلاً یعنی اینکه مردم مازندران از قبل شیعه بودند و علویان آمدند به آن ها متصل شدند؟! اصلا علویان با شیعیان چه فرقی می کنند؟ نمی دانم شما از مشاوره و راهنمایی چه افرادی استفاده کردید که این اطلاعات نادرست را به شما رساندند. آیا این مشاوران بدون تعصب خاصی نظر داده اند؟ و اصلاً می خواهم بدانم این افراد از چه منابع تاریخی استفاده کرده اند، بگویند ما هم برویم مطالعه کنیم. لذا در این مبحث دو حالت وجود دارد. اول اینکه شما قبول ندارید اولین حکومت رسمی و مستقل تشیع جهان در آمل ایجاد شده، بگویید تا منابع و مراجع تاریخی را برای شما اعلام کنیم. حالت دوم این است که شما آمل را به عنوان اولین پایتخت تشیع دوازده امامی جهان قبول دارید (که حتما هم در باطن و در اصل همینگونه است) پس چرا یک شهر دیگر را به عنوان دبیرخانه دائمی این همایش انتخاب کردید.؟ آیا بهتر نیست این همایش در ابعاد بین المللی و در نخستین پایتخت تشیع دوازده امامی جهان یعنی آمل و در کنار آرامگاه سرداران و بزرگان این قیام بزرگ ملی مذهبی و در دارالعلم و کهن شهر ایران، هرچه باشکوهتر برگزار شود؟ شهر تبریز که اولین پایتخت شیعه نبود، همایش بین المللی برگزار کرد، حالا مسئولین مازندران به یک همایش ملی بسنده کرده اند.

روی دیگر درد دل من با مسئولین و دلسوزان کهن شهر و دارالعلم ایران، اولین خاستگاه حکومت شیعه دوازده امامی جهان و شهر حماسه های بزرگ ملی مذهبی است، بیایید همه با هم دست به دست هم آمل را به جایگاه واقعی خود برگردانیم. در درجه اول ایجاد موسسه آمل شناسی بسیار ضروری می نماید. با همکاری حوزه های علمیه آمل، دانشکده علوم قرآنی، دانشگاه آزاد آیت الله آملی، دانشگاه شمال، دانشگاه پیام نور و دیگر مراکز آموزش عالی شهرستان، انتشارات شمال پایدار و همچنین با همکاری و حمایت مطبوعات و خبرگزاری های اینترنتی آمل به همراه وبلاگ نویسان فعال حوزه شهرستان و دیگر مراکزی که توانایی همکاری دارند، می توانیم به این مهم دست یابیم. همه فعالین فرهنگی سطح شهرستان آمل در حال حاضر باید با همکاری هم در فکر ایجاد دبیرخانه دائمی همایش های سالانه بین المللی تشیع و گفتمان جهان اسلام باشیم و این ظرفیت و پتانسیل در آمل وجود دارد. در کنار همایش، شرکت کنندگان می توانند از مقبره های بزرگانی همچون ناصرالی الحق (ناصر اطروش کبیر 301-304 ه.ق) - که 13 سال بعد از تشکیل اولین حکومت شیعی توسط داعی کبیر (250-287 ه.ق) در آمل، این حکومت را ادامه داد.- و مقبره میرزا قوام الدین مرعشی آملی سرسلسله مرعشیان تبرستان بازدید بعمل آورند.

ظاهراً سکوت آمل موجب پایمال شدن حقوق این شهر در زمینه های مختلف جغرافیایی، سیاسی، تاریخی و علمی شده. چراکه مسئولین استان و مخصوصا جناب آقای ابراهیمی بهتر است بدانند، با همین ندانم کاری ها و نادیده گرفتن ها و سکوت کردن هاست که امروز از طرف استان تهران ادعای مالکیت بخش هایی از لاریجان آمل را دارند.(هرچند فیروزکوه را در مراحل مختلف از دست دادیم) و یا اینکه تبریز خود را اولین پایتخت تشیع جهان می داند و همچنین اخیراً زنجان هم، همچنین ادعایی دارد به طوری که تاریخ ایجاد حکومت تشیع در تبریز به سال 906 هجری و در زنجان به 703 هجری برمی گردد. در حالی که داعی کبیر در سال 250 هجری اقدام به تاسیس و بنیانگذاری اولین حکومت تشیع جهان در آمل نمود. و قبل از آن هم آمل و تبرستان مرکز قیام های مردم شیعی علیه عباسیان بود، در حالی که منابع تاریخی گوناگون از ارسال نامه ای از حضرت امام صادق (ع) در سال 136 ه.ق برای مردم آمل و ساری خبر داده اند. حال قضاوت با خودتان است که عنوان نخستین خاستگاه و پایتخت تشیع جهان برازنده کدام شهر است و دبیرخانه همایش های بین المللی تشیع و گفتمان جهان اسلام باید در کدام شهر با عقبه تاریخی فرهنگی عظیم باشد.

در خاتمه این سخن حضرت آیت الله جوادی آملی مفسر قرآن کریم و استاد برجسته معارف اسلامی را به شما یادآور می شوم که فرمودند: «چرا ما شیعیان در حالی که کنار سفره این بزرگان نشسته ایم و مدیون آن ها هستیم، نباید آن ها را بشناسیم و تکریم کنیم؟»

فرشاد راعی


معرفی دانشمندان آمل : آیت الله العظمی حاج میرزا هاشم آملی لاریجانی

منبع : هراز نیوز

عالمی بزرگ مردی زنده دل ادیبی سیاس و حکیمی بارز ،میرزا هاشم اردشیر لاریجانی،معروف به میرزا هاشم آملی در سال ۱۲۷۸هجری شمسی در روستای پردمه لاریجان، در شهر علم و فلسفه شهر آمل، به دنیا آمد. خانه ساده مرحوم میرزا محمد کودکی به دنیا آمد که نامش را هاشم گذاشتند. مادرش شب تولد وی، در خواب دیده بود که ستاره ای ازآسمان فرود آمد و او آن را در آغوش کشیده، در میان پارچه ای قرارداده بود. با تولد این ستاره دیدگان همه روشن شد و سیمای کودک نورسیده از آینده ای درخشان و چهره ای تاب ناک نوید می داد. دوران کودکی را در دامان پاک پدر و مادر باتقوایش پشت سر نهاد و پس از فراگیری قرآن و تحصیلات ابتدایی، با استعداد سرشاری که داشت و عشق به تحصیل علوم دینی که از ابتدا در آن نمایان بود به فراگیری ادبیات عرب و مقدمات علوم نزد مرحوم آقا سید تاج و آقا شیخ احمد آملی پرداخت و تا مرحله سطوح را در همان شهر فراگرفت.در دوران کودکی، به فراگیری ادبیات عرب و مقدمات علوم نزد آقا سید تاج و احمد آملی پرداخت و تا مرحله سطوح را در همان شهر فراگرفت . در سیزده سالگی، برای ادامه تحصیل به حوزهٔ تهران رفت و به مدرسهٔ سپهسالار که زیر نظر سید حسن مدرس اداره می‌شد رفت و تا بیست و پنج سالگی در آن مدرسه به فراگیری علوم دینی پرداخت. میرزا محمدرضا فقیه لاریجانی، سید محمد تنکابنی، میرزا یدالله نظرپاک، محمدعلی لواسانی، میرزا طاهر تنکابنی، میرزا ابوالحسن شعرانی و محمدعلی شاه‌آبادی از اساتید وی در این مدت بودند.در سال ۱۳۰۵ به قم رفت. او در آنجا در درس عبدالکریم حائری یزدی، محمد حجت کوه‌کمری، محمدعلی شاه‌آبادی و محمدعلی حائری قمی حاضر شد و در مدت شش سال از آنان بهره برد. وی در این مدت دروس فقه، اصول، رجال، حدیث، فلسفه و عرفان را فرا گرفت.وی پس از دریافت اجازه اجتهاد از عبدالکریم حائری یزدی و محمد حجت کوه‌کمری، به حوزهٔ نجف مهاجرت کرد. درنجف به سال ۱۳۵۱ در مدرسه بزرگ آخوند ساکن شد و در درس فقه و اصول سید ابوالحسن اصفهانی، آقاضیاءالدین عراقی و میرزای نائینی حاضر شد.پس از تصویب قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی، در مهرماه ۱۳۴۱و اعتراض مراجع تقلید، وی یکی از چهره‌های سرشناس مبارز روحانیت بود. نام وی همواره ذیل اعلامیه‌های دسته جمعی مراجع تقلید دیده می‌شد.وی از اولین کسانی بود که دولت منتخب امام را تأیید کرد.ایشان در دوران انقلاب از جمله فقها و آیاتی بودند که همواره از امام عالیقدر به عنوان رهبری انقلاب و مقام امامت یاد می‌کردند و همراه و همگام با امام در دوران مبارزه و انقلاب بودند و اعلامیه‌های باقیمانده از آن عالم بزرگوار شاهد بر این مدعاست.پس از فوت امام و انتخاب آیت الله خامنه‌ای به مقام رهبری انقلاب، ایشان طی نامه‌ای بیعت خود را با معظم له اعلام کرده و تاکید کردند: انتخاب شایسته حضرتعالی که فردی دانشمند و اسلام‌شناس و صاحب درایت هستید از جانب مجلس خبرگان، مایه امیدواری و تسکین است.آیت اللّه میرزا هاشم آملی به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بسیار عشق می ورزید. هرگاه نام امیرمؤمنان علی علیه السلام را می آورد، اشک در دیدگانش حلقه می زد و زمانی که از خواب بر می خاست، به شوق امیرمؤمنان بر آن حضرت درود می فرستاد و می فرمود: “السلام علیک یا امیرالمؤمنین و رحمة اللّه و برکاته”.ایشان در مجلس عزایی که در ده شب اول ماه محرم درمسجد اعظم قم بر پا می کرد، با صدای بلند گریه کرده و اشک می ریخت. هر صبح جمعه هم در منزل ایشان مجلس ذکر مصیبت امامان بر پا بود و این سنت نیک را سالیان طولانی ادامه دادند. آیت اللّه میرزا هاشم آملی به زیارت عاشورا و جامعه کبیره اهمیت می داد و آن دو را بسیار می خواند.مرحوم آیت اللّه العظمی میرزا هاشم آملی، یکی از چهره های سرشناس مبارز بود که با شروع برنامه های ضد اسلامی رژیم منحوس شاهنشاهی، در قالب تصویب قانون انجمن های ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱ ش، عمق فاجعه را احساس کرده و بی درنگ به میدان آمدند، به طوری که نام ایشان همواره ذیل اعلامیه های دسته جمعی مراجع تقلید دیده می شد. خانه اش محل شور و گردهمایی مبارزان و دیدگاه وی، روشن گر راه مبارزه بود. هم چنین نماز جماعت ایشان در حیاط مدرسه خان (آیت اللّه بروجردی فعلی)، محل اجتماع روحانیان مبارز بود.آیت اللّه العظمی میرزا هاشم آملی، در پی تدریس طولانی درحوزه های علمیه نجف اشرف و قم، شاگردان بسیاری را در محفل درس خود پرورش داد و آنان رابه سر منزل مقصود رسانید. شاگردانی که از اساتید و علمای بزرگ حوزه های علمیه به شمار می روند. آیت اللّه جوادی آملی که مدت پنج سال در درس ایشان شرکت کرده بود، درباره استادشان می گوید: “مرحوم آیت اللّه میرزا هاشم آملی، بسیار به پرورش شاگرد علاقه مند بودند و تقریرات درس را دقیقا مورد مطالعه قرار می دادند”. برخی شاگردان آن بزرگوار عبارتند از: حضرات آیات مکارم شیرازی، شیخ جوادتبریزی، محمدهادی معرفت، صالحی مازندرانی، محمدی گیلانی و سید جعفر کریمی. علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی ، صادق لاریجانی، استاد حوزه علمیه قم و مدرس علم کلام و فلسفه اسلامی و رئیس قوه قضاییه، محمدجواد لاریجانی، استاد دانشگاه، عضو شورای امنیت ملی کشور، عضو کمیسیون سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی و رئیس مرکز پژوهشهای مجلس و مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات،فاضل لاریجانی، عضو کمیسیون مشورتی شورای عالی انقلاب فرهنگی. باقر لاریجانی، داماد علامه حسن زاده آملی، پزشک و فوق‌تخصص غدد، استادیار دانشگاه تهران و رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران از فرزندان ایشان هستند.آیت اللّه العظمی میرزا هاشم آملی در رفتار و گفتار به اولیای خدا علیهم السلام اقتدا کرده بود. خوش بیان، خوش برخورد و خوش اخلاق بود. با مردم مأنوس بود و بیش تر کارهای دفترش را خود انجام می داد. آیت اللّه جعفر سبحانی درباره ویژگی های اخلاقی آن بزرگ می فرماید: “آیت اللّه میرزا هاشم آملی، مردی مهربان و بسیار خوش مجلس بود. در بحث و گفت و گو جانب انصاف را از دست نمی داد و از شرایط زمان دور نبود و ضرورت ها را درک می کرد”. دکتر سید جعفر شهیدی نیز که مدتی با آیت اللّه میرزا هاشم آملی رحمه الله در نجف همراه بود درباره ایشان می گوید: “ایشان خلق و خوی نرمی داشت و بسیار متواضع و غالبا بشاش و گشاده رو بودند”.آیت اللّه میرزا هاشم آملی، از اوان جوانی در تحصیل دانش بسیار کوشا بود و هیچ چیز او را از این کار باز نمی داشت و در سایه همین کوشش ها بود که توانست قله های رفیع علم و دانش را فتح کند. ایشان به تدریس نیز بسیار اهتمام می داد و حتی در مواقع بیماری هم از آن دست بر نمی داشت.یکی از شاگردان قدیمی ایشان می گوید: “روزی آیت اللّه العظمی آملی به درس تشریف آوردند و علائم بیماری در چهره ایشان نمایان بود، فرمود: من امروز تب داشتم و حالم مساعد نبود، ولی برای تعطیل نشدن درس آمدم”. آیت اللّه حسن زاده آملی نیز می فرمود: “روزی به دیدن و عیادت ایشان رفتم، مشاهده کردم آقا سخت مضطرب است وبی تابی می کند. عرض کردم: آقا، چرا این قدر بی تاب هستید و مضطربید؟ فرمود: بی تابی من برای این است که درسم تعطیل شده است”.آیت اللّه میرزا هاشم آملی علاقه ویژه ای به حضرت امام رحمه الله داشتند و همواره از رهبر کبیر انقلاب اسلامی، با عنوان “امامُ المسلمین” یاد می کردند. ایشان پیروی از دستورهای حضرت امام رحمه الله را واجب دانسته و می گفتند: “نظر من در مسائل کشور همان است که امام می گویند”. هنگام پیروزی شکوه مند انقلاب اسلامی و ورود پربرکت حضرت امام رحمه الله به ایران اسلامی، آیت اللّه میرزا هاشم آملی در پیامی، پیروزی انقلاب و تشریف فرمایی امام را گرامی داشته و مدتی بعد به تهران رفته و همراه با شهید مطهری، در مدرسه رفاه با حضرت امام رحمه الله ملاقات کردند.سرانجام روح والای آیت اللّه العظمی آملی، پس از ۹۱ سال تلاش و کوشش در راه و گسترش معارف اسلامی و پشت سر نهادن یک دوره بیماری، در عصر روز جمعه چهارم رمضان ۱۴۱۳ ق (۷ اسفند ۱۳۷۱ ش) به آسمان ها پرکشید. پس از تشییع باشکوه، پیکر مطهر آن مرحوم به آرامگاه ابدی انتقال یافته و در حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام مسجد بالاسر، کنار مرقد مرحوم شهید مطهری رحمه الله و علامه طباطبایی رحمه الله به خاک سپرده شد.

این متن توسط آقای مرتضی هندویی گردآوری شده است.


دماوند مازندران قلب تپنده ایران زمین

 

آمل

دماوند؛ مأمن گنبد گیتی/ آشنایی با اماکن گردشگری شهر اسطوره ای؟؟؟!!!
در تاریخ ۱۳۹۱/۰۱/۰۹ , ۱۶:۲۸ خبرگزاری مهر مقاله ای در وصف اثار تاریخی و طبیعی شهرستان بدون تاریخ دماوند و استان بی تاریخ تهران نوشت و مکان و اثار طبیعی تاریخی دماوند را معرفی کرد در حالی که ۵۰ کیلومتر به خاک همسایه خود شهر علم و فلسفه ،شهر باستانی آمل و استان شهید پرور و پهلوان پرور مازندران تجاوز کرد و این در حالی است که برای چندمین بار این کار انجام گرفت و در حالی که استانداری مازندران به فکر فرح آباد ساری است و نماد ایران زمین را به کلی فراموش کرده است! و این را می توان گفت که همه ی هدفها برای نابودی شهرستان هزار سنگر شهر علم و فلسفه و شهر پهلوانان دلیر حماسه شش بهمن و مردمان آریایی ایران زمین یعنی امارد ها است. و از همین جا بدون شک و بدون هیچ طنز پردازی خدمت مسئولین و شهروندان تهرانی می گوییم که به خداوندی خدا حتی اگر جنگ شود دیگر اجازه ورود به استان مازندران را به شما نمی دهیم و اگر این افکار پوچ و پلید دوباره جوهر و قلمی برای نوشتن شما شود بدون شک   مقاله ای عظیم خواهیم نوشت و حتی برج میلاد را جزو استان مازندران می خوانیم و فکر نکنید این کار محدود به ایران می شوید اگر این روند ادامه پیدا کند تمامیه اثار را به صورت چندین هزار عکس و در سایت ها ایرانی و خارجی زبان رواج می دهیم،کمتر کسی فکر می کرد که این روند ادامه پیدا کند ولی این کار به جایی رسیده است دارد به یک جنگ استانی کشیده می شود و این حتی پیگرد قانونی داشته و می توان کسانی که تخلف کرده اند را به مجازات کشاند،سال قبل هم بدون مجوز استان مازندران استان داری تهران برای ماهیگیری از دشت و سد لار و دریاچه های لاسم تار و هویر  مجوز داد که بعد ان حتی یک صدا هم نشنیده ایم و این خیلی خنده دار است که در خانه خود نشسته باشید و دزدی به خانه شما بیاید و دزدی کند و شما به او آفرین بگویید.در پایان به این شعر بسنده می کنیم و منتظر رشادت مندی مردمان دلیر مازندران مقابل این تجاوز ها هستیم.

دماوندا که سر بر آسمانی – تو فخر کشور و مازندرانی
بلندا سایه ات بر شهر – آمل  شهیر و نامدارو جاودانی
زمستان چون عروسان برف پوشی  - بهاران بر رخت گل می فشانی
گدائیم بر در می خانه تو – تو اسرار خدا مهربانی
هراز از زیر پاییت می زند موج – به هر پیچ و خمش از تو نشانی
بیایند مرد و زن بهر تفرج – بلا تشبیه چو جنت در جهانی
بکن حمد و ستایش ای رفیقان – بر آن معمار قادر تا توانی

با احترام اما با استواری مانند دماوند مازندران – هندویی

 


ژنرال 13 ساله‌ی آملی که فرمانده سپاه سوم صدام را به زانو در آورد

برگرفته از سایت شمال نیوز

لینک مطلب در سایت شمال نیوز (اینجا)

 

 


شمال نیوز: روز پنجم، دشتی تفتیده و سوزان, «هفتم خردادماه 1365» حوالی بصره، عراقی ها هزاران اسیر بسیجی را با دست های بسته و زخمی، خسته و تشنه، که از شلمچه و فاو اسیر گرفته اند، را در یک حصار توری، مانند یک قفس، پشت دروازه های بصره، زیر آفتاب داغ و سوزان عراق، بدون آب و غذا، نه سقفی نه دیواری، نه سایه و سرپناهی، برای بازجوئی های نخست و تخلیه ااطلاعات جنگی نگه داشته اند.

با هر سوالی که بازجوهای بی رحم عراقی از اسرا  می پرسند، در پاسخ می گویند: «حرس الخمینی» و با حرص و ولع، با مشت و لگد، با قنداق تفنگ و پوتین، تو سر بچه ها می کوبند.

از نقطه ائی که در شلمچه اسیر شده بودیم، همه بیست و هشت نفر ما را با دست های بسته، کاروانی، کتک زنان می کشیدند به طرف بصره می بردند. از خط اول دوم و سوم جنگ که گذشتیم، خاکریز به خاکریز جمع ما زیاد تر می شد، و هرچه عقب تر می رفتیم، با دشمنی تند خوتر و وحشی تر روبرو می شدیم، و اینجا نقطه اوج رنج اسارت است.

سه روز بود که ما را آورده اند، خیلی از بچه ها گلوله خورده اند، ترکش خمپاره، موج گرفته بودند، عده ائی نیز با دست و پای قطع شده، جسمی پاره پاره، بدون هیچ درمان اولیه، روی زمین سخت، زیر آسمان سوزان، با حالی غریبانه، اینجا توی این قفس، تو گوئی عصر عاشورا دیگر بار تکرار شده است.
 
من بودم و رسول کریم آبادی، حسین برومند، شعبان صالحی و شعبان نائیجی و سعید مفتاح و دیگر همرزمانم از گردان یارسول، بیست و هشت نفر با هم در شلمچه اسیر شدیم. رسول از ناحیه ران هردو پایش، تیرخورده بود، تیرکالیبر، بالای پیشانی اش هم یک گلوله سیمینوف نشسته بود، حسین برومند هم یک تیرکلاشینکف به ساق پای چپش خورده بود.

رسول بخاطر شدت جراحت اش، و خون ریزی زیاد، بصورت اغماء و تبدار افتاده است.

ساعت ده صبح، روز هشتم خرداد، ناگهان چند اتوبوس وارد حصار می شوند، اعلام کردند که می خواهند زخمی ها را برای درمان به شهر بصره ببرند، تند و عجو.لانه هر چه اسیر زخمی بود، سوار ماشین ها کردند، زخمی ها را که بردند، تانکر های آب  آمدند و محوطه چند هزار متری را آب پاشی کردند.

سرباز های عراقی سراسیمه این سو آن سو می دویدند، بچه های کم سن و سال را از جمع کل اسرا جدا کردند. دست من را گرفتند. جلوتر از همه جوری که خوب دیده بشوم. بار اولشان نبود، هربار که چنین رفتاری را انجام می دادند، یک ساعت بعد خبرنگاران، یا از صلیب سرخ به داخل حصار توری می آمدند و ما خوب می دانستیم که می خواهند از نظر تبلیغاتی نشان بدهند، جمهوری اسلامی ایران، مرد جنگی ندارد، بچه های کم سن و سال را به جبهه می آورد.

هنوز یک ساعت از این هول ولای سر بازهای عراقی نگذشته بود، کلی خبرنگار، عکاس، فیلمبردار مرد و زن، ریختند داخل حصار؛ از هند و فرانسه، آمریکاه شوروی، انگلیس، آلمان، پاکستان، ترکیه، قطر، عربستان، از همه کشور های دنیا آمده بودند.

باقیمانده داستان را در ادامه مطلب دنبال کنید.



ادامه مطلب

رییس مجلس :وحدت شکل گرفته در شهر محسوس است/ما قلبا شما را دوست داریم /وجود یوسفیان ملا مایه پیشرفت ش

هراز نیوز :

علی لاریجانی

هراز نیوز :در حاشیه سفر نوروزی ریاست مجلس شورای اسلامی به استان مازندران دکتر علی لاریجانی با حجت الاسلام رحمانی امام جمعه آمل ، دکتر یوسفیان نماینده آمل در مجلس شورای اسلامی و جمعی از مسئولان دیدار وگفتگو کرد.

حجت الاسلام  رحمانی آملی انتخاب  دکتر لاریجانی به نمایندگی مردم انقلابی وغیور قم را تبریک گفت و برای وی ازخداوند متعال آرزوی توفیق خدمتگزاری بیشتر کرد .

رحمانی در ادامه با ارائه گزارشی از وضعیت شهرستان آمل  خواستار توجه بیشتر به شهرستان جهت

اختصاص بودجه مناسب برای برنامه های دردست اقدام خصوصا سد هراز شد.

وی  افزود: فضای شهر نشان می دهد   بین مسولین و مردم الحمدلله  یک وحدت خاصی بر قرار است و

 روحانیون شهر هم در جلسات حضور پرشور دارند و حضور بیش از ۷۰٪ مردم مومن در انتخابات اسفند ماه

ستودنی بود و آمل عزیز در همه صحنه ها حضور فعال ومستمر دارد ومن حیث المجموع فضای شهرولایی است و مسئولین در رتق وفتق امور در تلاش هستند تا شعار سال مقام معظم رهبری راتحقق بخشند .

عزت اله یوسفیان نماینده مردم آمل در مجلس شورای اسلامی نیز  در خصوص برنامه های اجرا شده و دردست اقدام گزارش مبسوطی داشت

وی خواستار کمک ریاست مجلس جهت اجرایی شدن پروژه قطار برقی رودهن به آمل شد و اضافه کرد :این طرح از لحاظ مطالعاتی و اجرایی در بودجه قرار گرفت که نیاز به اختصاص بودجه دارد.

 یوسفیان ادامه داد: اگر این طرح به سرانجام برسدهمشهریان می توانند ظرف مدت نیم ساعت به تهران برسند .

دکتر علی لاریجانی هم در سخنانی انتخاب  عزت الله  یوسفیان ملا  را به نمایندگی مردم آمل تبریک گفت.

لاریجانی در خصوص  یوسفیان اذعان داشت :ایشان از نمایندگان فعال و قوی مجلس هستند و وجود ایشان مایه پیشرفت شهرستان خواهد بود .

رییس مجلس شورای اسلامی با اشاره به سخنان امام جمعه آمل  بیان داشت: وحدت شکل گرفته در شهر محسوس است و گزارشاتی از این دست به ما می رسدو ما قلبا شما را دوست داریم .

 

وی  در ادامه از روند تعطیلی واحدهای تولیدی در استان وخصوصا آمل ابراز ناراحتی داشتند و از نماینده آمل خواستند تا ترتیبی اتخاذ شود ضمن اجرایی کردن فرمان مقام معظم رهبری برای تولید ملی  در بودجه امسال حتما فرمایشات معظم له لحاظ شود و برای واحدهای تولیدی پشتوانه ای بانکی در نظر گرفته شود تا تولیدداخلی رشد کند ومانع تعطیلی این صنایع گردد. 

ارسال خبر علی رحمانی مسئول ستاد برگزاری نماز جمعه آمل

تنظیم هراز نیوز

 


مرکز نمایشگاه های بین المللی استان نه در قائمشهر و نه در ساری، بلکه در آمل صنعتی و توریستی


اخیراً بحث های زیادی پیرامون مکان مرکز نمایشگاهی استان در مطبوعات و سایت های استان خواندم که برخی معتقد به ماندن نمایشگاه در مکان قدیمی، یعنی قائمشهر و ادامه اشتباه سال ها پیش و برخی هم به دنبال تصمیم اشتباه دیگر، یعنی احداث مرکز نمایشگاه ها در ساری هستند. این مقاله را از آن جهت نوشتم که پیشرفت و آینده استان را در خطر دیدم و باید بگویم نه از کسی خط می گیرم و نه نفعی از این مقاله برای من است. باید در مکان یابی امکانات و اماکن عمومی استان دقت بیشتری داشت و از تعصبات بخشی و شهری صرف نظر کرد و پیشرفت استان را در نظر داشت. به دلایلی که ذکر می کنم معتقد هستم جای نمایشگاه بین الملی نه در قائمشهر و نه در ساری، بلکه در مازندران مرکزی، یعنی آمل و در حاشیه توریستی رودخانه و دره و جاده ترانزیتی هراز است.

یکی از امتیازاتی که حاشیه رودخانه هزار نسبت به دیگر مکان ها دارد برخورداری از یک جاده بین المللی و ترانزیتی که به مرکز کشور هم دسترسی دارد می باشد. همانطور که می دانیم بیش از 40 درصد مسافران از طریق جاده زیبای هراز به مازندران وارد می شوند تا در بین راه از طبیعت زیبا و مواهب الهی منطقه لاریجان آمل و همچنین آبگرم معدنی که از زیر قله باشکوه دماوند می جوشد بهره ببرند. همچنین باید گفته شود جاده هراز کوتاهترین راه ارتباطی پایتخت و مرکز ایران به شمال کشور است. و همچنین بیشتر زائران مشهدالرضا که قصد عبور از شمال را دارند، این مسیر را انتخاب می نمایند. بنابراین می توان از این ظرفیت مسافران برای هرچه پررونق تر کردن نمایشگاه بهره برد.

از دیگر مزیات این نقطه قرار داشتن در مرکز ثقل استان و حتی شمال کشور است که مکان های تعریف شده دیگر علاوه بر مزیت قبلی، این مزیت را هم ندارند. باید توجه داشت که مرکز نمایشگاهی استان مازندران باید برای همه مردم استان باشد، در حالیکه اگر این مرکز در شهرهای شرق استان ایجاد شود، مردم شهرهای غربی از این مهم بی نصیب می شوند و این خود نیز کم رونق شدن نمایشگاه را در پی دارد. همچنین بیشتر تراکم جمعیت در منطقه مازندران مرکزی می باشد و بیشتر قدرت خرید هم اتفاقاً در این قسمت از مازندران و مازندران غربی قرار دارد. در این مورد شاید بگویید نمایشگاه بین المللی باید به فرودگاه نزدیک باشد... این حرف کاملاً بجاست ولی باید در نظر داشته باشیم نسبت بازدیدکنندگانی که از هواپیما استفاده می کنند به بازدیدکنندگانی که با استفاده از اتومبیل و از نقاط مختلف استان و یا از پایتخت می آیند، چقدر است؟ که می خواهیم آن تعداد اندک بازدیدکننده را مقدم بر تعداد بیشتر بدانیم!! درضمن باید این مورد را متذکر شوم که بازدیدکنندگانی که از استان های دیگر به مازندران می آیند، دوستدار گشت و گذار در مازندران و استفاده از طبیعت هستند و به قولی هم زیارت و هم سیاحت را در کنار هم دوست دارند، بنابراین پیمودن فاصله فرودگاه های ساری و رامسر تا آمل آنقدرها هم برایشان رنج آور نیست. اما هم استانی هایی که حداقل سالی یکی دوبار خواستار بازدید از نمایشگاه هستند، کمی رنج آور است که این مسیر طولانی را طی کنند. البته باز هم متذکر می شوم که نباید تعداد زیاد را قربانی تعداد کم کنیم که البته آن تعداد کمی هم که گفتیم، علاوه بر اینکه قربانی نمی شوند، خیلی هم به آنها خوش می گذرد. همچنین باید بگویم بزرگترین پایانه مسافربری شمال کشور در آمل قرار دارد که توان انتقال مسافر زیادی را دارد. و باید بگویم این مرکز در درجه اول باید نیاز مردم استان را برآورده کند.

صنعت و نمایشگاه دو جزء جدایی ناپذیر از یکدیگرند که با توجه به صنعتی بودن شهر آمل مزیت دیگر این مکان یابی مشخص می شود. بطوری که بیش از 46 درصد صنایع بزرگ و کوچک استان و همچنین شرکت های بزرگ صنایع غذایی کشور در شهر آمل قرار دارد. کارایی و فعالیت این صنایع به قدری زیاد است که 64 درصد صادرات استان را تشکیل می دهند. که این نشاندهنده درایت بالا است.

از دیگر برتری های این مکان یابی شکل ترافیک و راه های ارتباطی آمل است به گونه ای که آمل از طریق پنج شاهراه اصلی با شهرهای اطراف در ارتباط است و دورتادور شهر توسط کمربندی استانداردی پوشش داده شده است، به گونه ای که اجبار به عبور از داخل شهر و ایجاد ترافیک نیست.

البته دلایل را گفتیم، ولی شاید هنوز یک عده بگویند، ساری تنها مرکز استانی است که نمایشگاه ندارد ... که در جواب باید بگویم بياييد ما اولي باشيم، مثل تمركززدايي از مراكز كه در تمام دنيا دارد انجام مي شود. از طرفي تقريباً در هيچ استاني، شهرهايي این چنین همسان و هم اندازه تا اين حد نداريم. حتی بعضی از شهرهای استان در سطح و رده بالاتری از مرکز فعلی در زمینه های مختلف تاریخی، علمی، سیاسی، کشاورزی، صنعتی و گردشگری هستند. تا این حد که باید بگویم در هیچ یک از این زمینه ها، ساری حداقل از یک شهر هم برتری ندارد. درضمن، دیگر مرکز استان ها دقیقاً در وسط استان قرار دارند و به قولی واقعاً مرکز استان هستند، و نه یک مرکز استان پوشالی که نه در مرکز است و نه در حد یک مرکز، به گونه ای که به جرات می گویم دو شهر آمل و بابل خیلی هم پیشرفته تر از ساری هستند، با اینکه چندین سال است ساری به بهانه مرکز استان بودن از بودجه ای خاص و رانتی دولتی استفاده می کند، ولی هنوز بافت شهری درست و حسابی ندارد و با یک نمایشگاه آوردن ساری در حد مرکز استان نمی شود، چون صورت مساله غلط است و ساری در مرکز استان واقع نیست که بتواند یک مرکز استان خوب باشد و همین دلیل ضعیف شدن ساری و استان مازندران است که چندین بار راه حل نهایی این اشکال را گفتیم. ولی کو گوش شنوا. مسئولین باید به این باور برسند که سرمایه گذاری بر روی ساری به عنوان مرکز استان کار اشتباهی است که هم به خود ساری و هم به استان سرسبز مازندران ضربه می زند. که یکی از نمونه ها همین مرکز نمایشگاهی است که مدللاً گفتیم مکان یابی درستی ندارد. امیدواریم مسئولین از تعصب بیجا خودداری کرده و بیش از این به استان مازندران خیانت نکنند و کمی به فکر کل مازندران باشند و این را بدانند که مازندران فقط ساری نیست و فکر نکنید که از الگوی دیگر استان ها استفاده کنید و فقط مرکز استان را تقویت کنید و دیگر شهرها را نابود. که اگر این الگو درست بود، الآن استان سیستان باید پیشرفته تر می بود. یا یک مثال دیگر می آورم. در مورد استان اصفهان اگر می بینید بین اصفهان و کاشان، شهر اصفهان مرکز استان شده است، چند دلیل دارد. اصفهان تاریخی تر و صنعتی تر از کاشان است و همچنین تمرکز جمعیتی و تعداد شهر بیشتری در اطراف شهر اصفهان قرار دارد و مهمتر اینکه شهر اصفهان در وسط استان اصفهان قرار دارد. این مثال را آوردم چون بسیاری از متعصبان به ساری در سایت ها معمولا این استان ها را مثال میزنند.

همه با هم به مازندرانی زیبا، سرسبز، گردشگری، دانشگاهی، کشاورزی و صنعتی فکر کنیم.

فرشاد راعی

برای خواندن این مطلب در سایت هرازنیوز اینجا کلیک نمایید.


دکتر یوسفیان با ۸۸هزار و۳۷۷ رای در استان اول شد / آمل با عزت ماند

عزت الله یوسفیان ملا

 

به نقل از هراز نیوز : دکتر عزت الله یوسفیان‌ملا با ۸۸هزار و۳۷۷رای برای سومین بار به عنوان نماینده مردم آمل به مجلس شورای اسلامی راه یافت.

مردم آمل  برای سومین بار عزت‌الله یوسفیان‌ملا را به عنوان نماینده این شهر راهی بهارستان کردند.

براساس نتایج شمارش آرا یوسفیان با ۸۸هزار و۳۷۷ رای در مجلس نهم نماینده آمل باقی ماند و رضا حاجی‌پور با۶۹ هزار و۵۳۰رای نفر دوم شد.

عزت الله یوسفیان با کسب این میزان رای از مردم آمل توانست در بین شهر های تک نماینده استان مقام اول را کسب کند. که البته اگر با احتساب نصف آرا محاسبات را انجام دهیم، اگر آمل دو نماینده ای میبود جناب دکتر یوسفیان 88+40=128 هزار رای می آورد که باز هم بیشترین رای در مازندران به حساب میومد.

عنایت الله تورنگ، سومین داوطلب نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی درحوزه انتخابیه شهرستان آمل هم که یک بار سابقه حضور درخانه ملت را تجربه کرده بود، ۱۱هزار و۲۶۱ رای شهروندان آملی به نام او از صندوق های اخذ رای بیرون آمد.

بنده از همینجا راهیابی دکتر عزت الله یوسفیان به عنوان نماینده مردم آمل را به مجلس نهم تبریک می گویم و از مردم قدر شناس و فهیم و با بصیرت  آمل به خاطر این انتخاب تشکر می کنم.

به این انتخاب میگن یه انتخاب اصلح...

باشد که جناب دکتر یوسفیان در پیشرفت روز افزون شهر آمل بیش از پیش کوشا باشند.

همچنین حضور پر شور مردم آمل در انتخابات را به مقام معظم رهبری و ملت شریف ایران و خصوصاً مردم حماسه ساز آمل تبریک می گویم.


یوسفیان ملا :اجازه نمی دهیم کارگران ،امیر منصور آریا بیکار شوند

 

عزت الله یوسفیان ملا

 

  
 

 

 

عزت‌اله یوسفیان ملا در خصوص وضعیت سهامداران بانک آریا با توجه به آغاز رسیدگی پرونده فساد مالی اخیر در قوه قضائیه اظهار داشت: در زمان پذیره نویسی سهام بانک آریا گروه امیر منصور آریا برای اینکه تمام سهام این بانک انحصاراً متعلق به خودش باشد از طریق تبانی با یکی از بانک‌ها به هدف خود رسید.

وی افزود: بر اساس آنچه در گزار‌ش‌ها آمده گروه امیر منصور با یکی از شعب بانک‌ها به نحوی تبانی کرد که تمام کارمندان شعبه برای وی حکم “نوکر” را داشتند و قبل از باز شدن درب شعبه تمامی سهام را به اعضاء و آشنایان گروه امیر منصور فروختند.

این عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی ادامه داد: برهمین اساس شعبه مورد نظر اسامی این افراد را بعنوان پذیره‌نویس ثبت کرد و زمان باز شدن درب شعبه مراجعه‌کنندگان دست خالی برگشتند.

یوسفیان ملا با تأکید بر تبانی کارمندان شعبه مذکور آن بانک در فروش سهام بانک آریا، گفت:‌ در حالی که طبق قانون هر ایرانی حق خرید سهام را داشته است کارمندان بانک مورد نظر با تبانی امیر مصنور آریا در این حوزه تخطی کردند.

به اعتقاد وی، قوه قضائیه باید با تمام افراد حاضر در شعبه بانک مذکور تا رئیس شعبه برخورد کند چرا که تا به حال سابقه رشوه دسته جمعی به این صورت وجود نداشته است.

این عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی با تأکید براینکه موارد مذکور بخشی از گزارش ارائه شده توسط بانک مرکزی است، تصریح کرد: زمانی که بانک مرکزی در گزارش خود این موارد را اعلام کرده این نتیجه‌گیری را می‌توان کرد که چقدر اوضاع در سیستم نظارتی فجیع بوده است.

وی ادامه داد: اگر کسانی باشند که بعداً سهام بانک آریا را خرید و فروش کرده‌ باشند و هیچ ارتباطی هم با گروه امیر منصور آریا نداشته باشند، باید مسئولان امر کاری کنند که سهم و پول این افراد حفظ شود.

یوسفیان ملا گفت:‌ البته عده‌ای که با گروه امیر منصور آریا تبانی و پذیره‌نویسی را انحصاری کرده‌اند باید با برخورد قضایی مواجه شوند.

این عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی درباره اینکه پول آن گروه از مردم که هیچ ارتباطی با گروه امیر منصور آریا نداشته‌اند چگونه برگشت خواهد شد، بیان کرد: از انجایی که هم اکنون پرونده این تخلف در دادگاه در حال رسیدگی بوده و کیفرخواست‌های سنگینی هم برای متهمان صادر شده، ستاد مبارزه با مفاسد برای رسیدگی به موارد جانبی وارد عمل شده است.

این نماینده مجلس ادامه داد: ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی اجازه نمی‌دهد که کارگران کارخانجات و شرکت‌های امیر منصور آریا بیکار شوند وبرای حفظ حق و حقوق این افراد وارد عمل شده است.

به گزارش فارس یوسفیان ملا با بیان اینکه تیمی متشکل از استانداران و دو تن از وزاری دولت برای نظارت بر نحوه فعالیت این بنگاه های اقتصادی هم اکنون این مسئولیت را بعهده دارد، گفت:‌ سهامداران بانک آریا به راحتی می‌توانند به این ستاد مراجعه و حق و حقوق خود را مطالبه کنند.

وی ضمن تأکید براینکه حقوق سهامداران غیر مرتبط با گروه امیر منصور آریا محفوظ است، اضافه کرد: زمانی که دستگاه قضائی برای روشن شدن وضعیت اموال و کارخانجات امیر منصور آریا حکم صادر می کند قطعاً حقوق افرادی را که هیچ نقشی در این گروه نداشتند را در نظر می گیرد.

این عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی پیشنهاد داد: افرادی که سهام بانک آریا و یا کارخانجات این گروه را خریداری کرده‌اند می توانند در دادگاه قضائی حاضر شده و از حقوق خود دفاع کنند.


دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:دکتر عزت الله یوسفیان,انتخابات آمل,

|

یکی از خرده هایی که به دکتر یوسفیان می گیرن ....

یکی از خرده هایی که به یوسفیان می گیرن اینه که چرا یوسفیان از سرمایه داران حمایت می کنه!!!!!!!!
عزیز من چرا اینطوری قضیه رو میبینی….؟
یوسفیان داره از کارآفرینان شهر حمایت می کنه که اگه همین کارآفرینان نبودن تا حالا باید جوونای بیکار زیادی تو کوچه و خیابون شهر ولو می بودن.
مثلا اگه یوسفیان از شرکت کاله حمایت میکنه در حال حاضر میتونیم این کارشو، کار بدی در نظر بگیریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!
شرکتی که بیش از ۵۰۰۰ نیروی کار مستقیم داره اونم بدون در نظر گرفتن شرکت های مجموعه سلیمانی


دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:دکتر عزت الله یوسفیان,انتخابات آمل,

|

از دشت سر تا موتلفه آمل و مازندنومه اصلاح طلب !

 

رضا حاجی پور

اما عدم تعامل و ارتباط حاجی پور با اصحاب رسانه و نیز سرشاخه های اصولگرایی شهرستان ، باعث انتشار نامه ای از سوی اصولگرایان آملی در رسانه ها شد که رونوشتی از آن تقدیم زاکانی قرار گرفت و علیرغم فشار مسئولین استانی رضا حاجی پور از این لیست خط خورد.

در راستای اخلاق حرفه ای رسانه ای خود آمادگی حضور تمامی کاندیداهای محترم و یا انعکاس اخبار ستاد های تبلیغاتی ، انتشار تکذیبیه و یا جوابیه در مورد مقاله ها و یا اخبار منشر شده در وب سایت را از سوی ستادهای محترم تبلیغاتی دارد. 

“مازندرانیها” یادداشت سردبیر:روز گذشته مطلبی در سایت هراز نیوز در نقد یکی از کاندیداهای مجلس شورای اسلامی از آمل منتشر شد. در این گلایه نامه سهیل کرمی از نبود مشاوران قوی در کنار آقای حاجی پور انتقاد کرده و مصاحبه وی با رسانه اصلاح طلبان مازندران را ازمصادیق  بی تدبیری رسانه ای وی برشمرده است و در آخر نیز این چنین گفته است که “مطمئن هستم که به این سوالات پاسخ نمی‌دهید چون مشاوران خوبی ندارید که از آن‌ها مشورت بگیرید و داستان نقد پذیر نبودنتان هم که مثنوی هفتاد من است.”

اما گذشته از اعتراضات چند روز اخیر اصحاب رسانه مبنی بر مصاحبه جناب حاجی پور با سایت اصلاح طلب مازندنومه ادامه رویه رپرتاژ خبری این رسانه به نفع حاجی پور هم تامل برانگیز است .
از روز گذشته مخاطبان مازندنومه در صفحه اول این سایت خبری ، تبلیغات وبلاگ جبهه متحد شهرستان آمل را میبینند که در خبری کذب رضا حاجی پور را به عنوان نماینده این جبهه در شهرستان آمل معرفی مینماید.

این خبر در حالی در این وبلاگ بی نام و نشان نقش بسته که در پی نامه اعتراضی اصولگرایان شهرستان آمل با دستور مقامات این جبهه و طی اطلاعیه ای رسمی عملا نام حاجی پور از لیست جبهه استانی متحد اصول گرایان خط خورده است .

البته منظور از بی نشان نبود متولی و صاحب این رسانه است چرا که طی ارتباط نگارنده با مسئول حزب موتلفه آمل وی از این رسانه ابراز بی اطلاعی کرده است.

سایت مازندنومه در حالی دست به این اقدام غیر اخلاقی و حمایت از کاندیدای اصولگرا زده که اساسا این سوال در ذهن همچنان باقیست که چطور یک سایت اصلاح طلب با قدمتی ۱۰ ساله حالا میدان دار جبهه اصول گرایان شده است.

رضا حاجی پور

رضا حاجی پور فعال اجتماعی روستاهای بخش دشت سر شهرستان آمل در سال های ابتدایی دهه ۸۰ است و همین فعالیت او باعث شد تا از سوی روستاییان آن منطقه برای حضور در انتخابات دوره مجلس هفتم ترغیب شود.

مبارزه سنگین وی در غیاب جمیله سالار اصلاح طلب با شکری مرزنگو و عزت الله یوسفیان اگر چه او را به مقام سومی رسانید ،  اما کسب رای ۲۰ هزاری قشر روستایی دشت سر امید را برای حضور مجددش در عرصه انتخابات مجلس زنده نگاه داشت .

دوره هشتم مجلس شاید برای حاجی پور میتوانست پایان تلخی برای وداع با این عرصه باشد ، اما انتصاب  او به بخشداری رودهن تهران و روابط نزدیک وی با استاندار پایتخت و دولتیان بار دیگر او را برای آمدن به انتخابات برای بار سوم دعوت کرد .

با شروع فعالیت های انتخاباتی و اعلام لیست جبهه متحد اصولگرایان اتفاقی بی نظیر در شهرستان آمل روی داد آنجا که عزت الله یوسفیان که هم از نظر کارکرد و هم از نظر روابط دست بالایی بین اصولگرایان داشت و نیز عنایت الله تورنگ کاندیدای نزدیک به طیف حزب اللهی ها و اصولگراها و دارای مواضع شفاف اصولگرایی جایی در لیست انتخاباتی اصول گرایان نداشتند و این حاجی پور بود که یک تنه نام خود را در این لیست گنجانید .

طبق اخبار موثق “مازندرانیها” حاجی پور از سوی یکی از نمایندگان شرق استان که ارتباط وسیعی با جبهه های رهپویان و ایثارگران تهران نیز دارد به این لیست معرفی شد و با توجه به عملکرد قابل قبولش در بخشداری رودهن مورد قبول مدیریت استان نیز قرار گرفت .

اما عدم تعامل و ارتباط حاجی پور با اصحاب رسانه و نیز سرشاخه های اصولگرایی شهرستان و نیز شایعاتی مبنی بر عدم شفاف سازی هزینه های تبلیغاتی وی از سوی برخی رسانه ها باعث انتشار نامه ای از سوی اصولگرایان آملی در رسانه ها شد که رونوشتی از آن تقدیم زاکانی قرار گرفت و علیرغم فشار مسئولین استانی رضا حاجی پور از این لیست خط خورد.

بسیاری عدم موفقیت دو باره حاجی پور را نداشتن مواضع شفاف در برابر جریان انحرافی ، نداشتن موضع مستقل سیاسی ، تعامل نداشتن با رسانه ها و عدم برنامه مدون و یا جامع برای نمایندگی مجلس میدانند و در کل او را محافظه کار می دانند اما ، حاجی پور یک تنه در برابر انتقادات ایستاده و بنابر گفته هایش بر این عقیده است که : ((….اگر حمایت های آن آقا را در دوره پیش داشتم صد هزار رای می آوردم .    مصاحبه با ۶بهمن))

حاجی پور کمتر نظر دلسوزان را میپذیرد و برعکس مصاحبه اش با مازندنومه اعتقادی به مشاوران ندارد. حال باید دید مردم آمل سه گانه رضا حاجی پور را می پسندد یا نه ؟!

البته برخلاف شهرنشینان آملی و روستانشینان بخش لیتکوه و لاریجان و … حاجی پور همچنان طرفداران پرو پا قرصی نیز دارد . از روستاییان دشت سر تا مسئولان حزب موتلفه آمل .

اگر چه این روزها ستاد حاجی پور بسیار شلوغ است و پر آمد و شد اما تاریخ انتخاباتی آمل نشان می دهد که مردمان آمل به این راحتی رای خود را به محافظه کاران نمی دهند.


دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:حاجی پور,انتخابات آمل,

|

یادواره سردار رمضانعلی عبدی و سه شهید روستای ورامده لیتکوه آمل

به نقل از هراز نیوز

میرشکار اعلام کرد:

مدیرکل سابق بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس مازندران گفت: وصیت نامه های شهدا برای الگوگیری جوانان در یادواره ها قرائت شود.

به گزارش خبرنگار مهر، علی جان میرشکار عصر چهارشنبه در یادواره سردار رمضانعلی عبدی و سه شهید روستای ورامده  آمل گفت: هم اکنون بسیاری از جوانان نسل فعلی جامعه اطلاع کمی از ایثاگریهای شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی دارند و ضروری است در یادواره های شهدا دست نوشته ها و وصیت نامه های آنان بازگو شود.

وی افزود: نسل جوان جامعه بیشتر از هر زمان دیگری تشنه سیره شهداست.

رئیس سابق ستاد یادواره های سرداران و شهدای کشور با بیان اینکه اگر بخواهیم خودمان را به شهدای گرانقدر کشور برسانیم باید در مسیر آنان حرکت کنیم، تصریح کرد: شهدای ما با الگو قرار دادن شهدای کربلا مسیر حسینی خود را رقم زدند و امروز وظیفه آحاد ملت به خصوص نسل جوان بوده که راه شهدا را ادامه دهند.

میرشکار حضور پرشور مردم در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی را تعیین کنده خواند و گفت: حضور پرشور و حداکثری مردم در این انتخابات سبب برهم خوردن معادلات چند ماهه استکبار علیه کشور خواهد شد.

وی افزود: انتخابات نماینده ای اصلح و انقلابی و پیرو خط امام(ره) و رهبری سبب می شود تا مجلسی پویا و مردمی در راستای خدمت به مردم داشته باشیم.

میرشکار با بیان اینکه دو نعمت بزرگ ولایت فقیه عالم و آگاه به زمان و مردمی هوشیار و همیشه در صحنه کشور را برابر هر نوع تهدیداتی مصون نگه می دارد، تصریح کرد: در ایران اسلامی مردم ایثار را با شهادت زمزمه می کنند با خانواده های شهدا همراه هستند و با ولایت فقیه پیوند زده شدند.

شهرستان حدود۴۰۰  هزار نفری آمل هزار و۲۸ شهید به انقلاب اسلامی هدیه کرده است.


کسی نبود به شما مشورت بدهد ؟ نقدپذیر که نیستید!

رضا حاجی پور

هراز نیوز – سهیل کرمی دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی – رضا حاجی پور یکی از کاندیداهای انتخاباتی مجلس نهم در آمل است .که امروز همزمان با آغاز زمان تبلیغات انتخاباتی گفتگویی از او در سایت مازند نومه منتشر شده است با این عنوان نقدپذیری و مشورت گرایی روش من است-حاجی پور

 

ضمن احترام به این نامزد محترم انتخابات مجلس شورای اسلامی و آرزوی موفقیت برای ایشان، مطمئنا آقای حاجی پور با ماهم عقیده هستند که یکی از ضروریات وکالت و نمایندگی ملت شریف ایران صداقت و خلوص نیت و همسانی حرف و عمل است و قطعا هم نظر ند که مردم فهیم حوزه انتخابیه ای که ایشان چند دوره خود را در آن نامزد نمایندگی مجلس شورای اسلامی نموده اند تناقض در رفتار و عمل را باگفتار بر نمی تابند .

 

چندی پیش محمداسماعیل امامزاده در گفت‌وگو با فارس در ساری با اعلام اینکه لیست انتخاباتی جبهه متحد اصولگرایان استان مازندران در هشت حوزه به پایان رسیده است، بیان کرد: فقط گزینه مورد نظر حوزه انتخابیه شهرستان آمل می‌ماند که منتظر تأیید جبهه متحد اصولگرایان کشور هستیم.

 

دبیر جبهه متحد اصولگرایان مازندران با اعلام اینکه گزینه مورد نظر برای شهرستان آمل آقای حاجی‌پور است، اظهار داشت: منتظریم تا نظر نهایی جبهه متحد اصولگرایان درباره این حوزه انتخابیه اعلام شود.

 

حال اگر فرض کنیم که جناب امام زاده و همکارانشان نسبت به درخواستهای جمع کثیری از اصولگرایان بی تفاوت بوده و جناب حاجی پور را به عنوان کاندیدای این جبهه معرفی کرده باشند .

 

از شما می پرسیم آیا در سطح استان و یا شهرستان آمل سایت و یا رسانه ای اصولگرا وجود نداشت که شما با آن مصاحبه بفرمایید و درست در اولین روز شروع تبلیغات انتخاباتی می بایست گفتگوی شما با پایگاه مازندنومه منتشر می شد آنهم پایگاه اطلاع رسانی که در سطح استان معروف است که به چه جریانی گرایش دارد واقعا کسی در ستاد شما نبود که به شما مشورت بدهد ؟

 

دوستان ما در پایگاه اطلاع رسانی هراز نیوز به شما و دوستانتان پیغام دادند که در خصوص نقد هایی که به شما وارد است پاسخ دهیدولی اینکار را انجام ندادید .

 

شما در این مصاحبه فرمودید:روش من در دوران نمایندگی بر اساس نقد پذیری و مشورت گرایی و تکیه بر استفاده از خرد جمعی است ، فرمایش شما بسیار متین است ،لطفا بفرمایید اگر نقد پذیر هستید وقتی در پایگاه اطلاع رسانی ابوذریون و هراز نیوز و چند پایگاه دیگر نقدهایی از جمله ابهام نزدیکی شما به جریان انحرافی مطرح شد به جای پاسخ به آن و تبری از جریان انحرافی دست به اقداماتی زدید که خودتان بهتر می دانید وصلاح نمی دانم در این ایام بازگو کنم چون قطعا به ضررشما تمام خواهد شد .

 

آقا رضای عزیز شما فرمودید :به عنوان یک آملی ، همیشه به آملی هرچه آبادتر و سرافرازتر در ایران، و به عنوان یک مسلمان ایرانی به ایرانی هرچه مقتدرتر و سرافراز تر در جهان می اندیشم.

 

به عنوان آخرین سوال بفرمایید زمانی که به اراضی شهرستان آمل تعرض شد از پلور تا امامزاده هاشم و حتی کوه دماوند را ملک تهران نامیدند شما به قول خودتان ارتباط نزدیکی با جناب تمدن استاندار تهران داشتید ، بخشدار رودهن بودید چرا یک کلمه اعتراض از شما بلند نشد ، چرا میز را بخاطر شهرتان آن وقت رها نکردید و فریاد نزدید ؟

 

مطمئن هستم که به این سوالات پاسخ نمی دهید چون مشاوران خوبی ندارید که از آنها مشورت بگیرید و داستان نقد پذیر نبودنتان هم که مثنوی هفتاد من است.


پنج شنبه 4 اسفند 1390برچسب:رضا حاجی پور,سهیل کرمی,انتخابات آمل,

|

حضرت آیت‌الله جوادی آملی (حفظه الله) مجدداً بر وجود دانشگاه جامع دولتی در آمل تاکید کردند

به نقل از خبرگزاری فارس : آیت‌الله عبدالله جوادی آملی که در طلیعه سال جاری در دیدار شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر آمل بر لزوم  راه‌اندازی دانشگاه جامع دولتی در آمل تاکید داشتند مجددا در دیدار رئیس، کارکنان و دانشجویان دانشکده دامپزشکی آمل بر این نکته تاکید کردند .

آیت‌الله عبدالله جوادی آملی در این دیدار اظهار داشت: همه ما مسئولیم که نعمت‌های الهی را شناسایی کنیم و از آن حداکثر بهره را ببریم.

وی گفت: خداوند یکی از نعمت‌هایی را که به مردم یک سرزمین عطا کرده است، نعمت استعداد و نبوغ فکری است که به مردم شهر آمل نیز عطا کرده است.

استاد برجسته حوزه علمیه تصریح کرد: آمل از شهرهای ممتازی بود که دارای نظامیه بوده است و خواجه نظام‌الملک در شهرهایی که استعداد و نبوغ بود، نظامیه تأسیس می‌کرد.

وی اظهار داشت: شخصیت‌های جهانی که از شهر آمل برخواسته‌اند از دانشمندان شاخص جهانی است.

آیت‌الله جوادی آملی با بیان اینکه ادامه تحصیل در سایر شهرها برای خانواده‌ها و فرزندانشان مشکلاتی دارد، تصریح کرد: این مشکلات مانع شکوفا شدن استعدادها می‌شود برای همین وجود دانشگاه جامع دولتی برای شهر ضروری است.

در ابتدای این دیدار، اکبر حاجی‌زاده رئیس دانشکده دامپزشکی آمل در گزارشی روند شکل‌گیری دانشکده دامپزشکی و وضعیت دانشگاه جامع دولتی آمل را تشریح کرد.


نصیری بخشدار لاریجان آمل : اوقاف شهرستان دماوند هیچ حقی در تولیت امامزاده هاشم(ع) ندارد

به نقل از آمل نیوز: بخشدار لاریجان آمل با اعلام اینکه آستانه مبارکه امامزاده هاشم (ع) حق مازندران است، گفت: اداره اوقاف و امور خیریه دماوند هیچ حقی در تولیت این آستانه ندارد.
به گزارش آمل نیوز به نقل از خبرگزاری مهر: "محمد رضا نصیری" از تعلل سازمان اوقاف و امور خیریه کشور در واگذاری مدیریت آستانه مبارکه امامزاده هاشم (ع) به این بخش که در تقسیمات جغرافیایی در حوزه استحفاظی مازندران قرار دارد، ابراز نگرانی و انتقاد کرد.
وی افزود: بر اساس ماده 14 تقسیمات کشوری، آستانه مبارکه امامزاده هاشم (ع) در حوزه استحفاظی بخش کوهستانی لاریجان و مازندران قرار داشته و اداره اوقاف و امور خیریه دماوند، هیچ حقی در تولیت، نگهداری و مدیریت این آستانه ندارد.
نصیری گفت: آرزوی دیرینه مردم بخش لاریجان و شهرستان آمل این است که مدیریت کامل آستانه مبارکه امامزاده هاشم (ع) به این بخش واگذار شود.
بخشدار لاریجان آمل تصریح کرد: مسئولان سازمان اوقاف و امور خیریه کشور، به خوبی واقف باشند که آستانه مبارکه امامزاده هاشم (ع) حق مازندران، شهرستان آمل و بخش لاریجان است و این سازمان باید به خواسته های به حق مردم پاسخ روشنی بدهد.
نصیری اضافه کرد: مستندات و مدارک لازم که مالکیت کامل آستانه مبارکه امامزاده هاشم (ع) را حوزه استحفاظی مازندران و بخش لاریجان تایید می کند، موجود است و پیشتر این مستندات در اختیار مسئولان مربوطه و رسانه ها قرار داده شده است.
وی ادامه داد: مردم لاریجان این توان را دارند که مدیریت آستانه مبارکه امامزاده هاشم (ع) را بر دست بگیرند همانند براداران لاریجانی که از این بخش بودند و اکنون روسای دو قوه از سه قوه مملکتی را مدیریت می کنند.
بخشدار لاریجان ابراز امیدواری کرد: واگذاری آستانه مبارکه امامزاده هاشم (ع) هرچه سریعتر انجام شود تا مردم بخش لاریجان و شهرستان آمل، از وجود آن بیشتر بهره مند شوند.

پی نوشت : چه عجب یه نفر از مسئولین آمل غیرتشون گل کرد و یه حرفی زد!!!!!!!!!! اگر حرفی نزنیم امام زاده هاشم هم مثل اراضی دیگر آمل از آمل جدا می شود. مثل دابو و هرازپی شمالی و اهلم و کرچک لاریجانی زادگاه ملک الشعرا طالب آملی و شومیا و روستاهایی از این دست.

همچنین سکوت دیگر مسئولین آمل به خصوص اوقاف شهرستان آمل جای بسی تعجب هست.


متن پیام امام صادق (ع) به مردم آمل و ساری

ای مردم مسلمان و ای گروه با ایمان که خداوند امثال شما را زیاد کند، آگاه باشید که خداوند از شما نماز، روزه، زکات، حج، جهاد، اعمال شایسته و بیزاری از اعمال حرام را خواسته است. پیامبر اکرم (ص) از شما خواسته است تا جهت نجات در آخرت، به دستورات خدا تمسک جوئید، تا در شمار مومنان راستین باشید. ما جهت تبلیغ این امور، جناب مفخرالصلحا و المعالی مولی المجدالدین علی مکی را به سوی شما مردم آمل و ساری و حومه، گسیل داشتیم، آنچه می گوید، اطاعت کنید، وجود او را قدر بدانید و طبق دستور من، وی را گرامی بدارید، چنان که خدا در قرآن فرمود: «از خدا و پیامبر و والیان امرتان پیروی کنید».

این نامه در سال 136 هجری قمری نوشته شده است.


پیشتازی 685 پله ای دانشگاه شمال نسبت به دانشگاه صنعتی نوشیروانی در رتبه بندی (رنکینگ) جهانی دانشگاه

سایت رنکینگ دانشگاه ها (http://academyrank.com) همه ساله دانشگاه های جهان را بر اساس معیارهای خاصی رتبه بندی می کند. البته طبق گفته مدیران سایت، این رتبه بندی ها دقیق نیست، ولی تقریب خوبی از رتبه دانشگاه هاست.

معیارهای استفاده شده در این رتبه بندی نسبت به اندازه موسسه عبارتند از :

1. کیفیت آموزش کارکنان موسسه

2. موفقیت فارغ التحصیلان

3. نرخ متقاضیان رقابت و کیفیت

4. تبلیغ و محبوبیت.

5. مقالات منتشر شده از طرف اساتید و دانشجویان در مجامع بین المللی

6. امکانات و فضای آموزشی

این سایت داده های خود را از فضای اینترنت و از سایت هایی همچون گوگل، یاهو، گوگل پژوهشگر، جایزه نوبل، ISI (بسیار ذکر شده)، ویکیپدیا و .... دریافت می کند.

در رتبه بندی سال 2011 این سایت، دانشگاه شمال با رتبه 7401 نسبت به دانشگاه دولتی نوشیروانی با رتبه 8086 به مقدار 685 پله بالاتر است. در بین دانشگاه های ایران هم دانشگاه شمال با رتبه 130 و دانشگاه نوشیروانی دارای رتبه 162 می باشد. همچنین بین دانشگاه های آسیا، دانشگاه شمال دارای رتبه 2803 و دانشگاه نوشیروانی حائز رتبه 3066 می باشد. همچنین طبق این رتبه بندی سه دانشگاه برتر ایران، دانشگاه تهران، دانشگاه امیرکبیر و دانشگاه پزشکی اصفهان به ترتیب با رتبه های جهانی 808 ، 1750 و 1764 می باشند. سه دانشگاه برتر جهان هم طبق گفته این سایت دانشگاه های ماساچوست (MIT) - اولین پایه گذار رشته مهندسی شیمی -، هاروارد و استنفورد از کشور ایالات متحده آمریکا می باشند.

.

.

.

تصاویر مربوط به رتبه بندی دانشگاه شمال و دانشگاه نوشیروانی

رتبه دانشگاه شمال در سایت رتبه بندی (رنکینگ) دانشگاه های جهان

-------------------------------------------------------------

رتبه دانشگاه صنعتی نوشیروانی در سایت رتبه بندی (رنکینگ) دانشگاه های جهان


با عرض معذرت بخشی از نظرات پاک شده ....

سیستم لوکس بلاگ در هنگام پاسخ نویسی بخشی از نظرات را حذف می کند که از همه مخاطبان عذرخواهی میکنم.


پنج شنبه 17 آذر 1390برچسب:,

|

کفر نویسی بر در و دیوار مساجد !!!!!!!!

خداوند یکتا در قرآن کریم می فرماید:

« لم یلد و لم یولد »

یعنی : « نه کسی فرزند اوست و نه او فرزند کسی است. »

با اینحال، این چنین کفر نوشته هایی را بر در و دیوار مساجد می بینیم که به نوعی حرف منحرفین بعد از مسیح را می زنند.

کفر نویسی بر در و دیوار مساجد - مسجد نوری های مقیم آمل

کفر نویسی بر در و دیوار مساجد - حسینیه نوری های مقیم آمل


بد نیست یه یادی از سه هزار میلیارد اختلاس کنیم !!!!!

 

خاطره ای از سردار شهید همت

بسم الله را گفته و نگفته شروع كردم به خوردن. حاجي (شهید همت) داشت حرف مي زد و سبزي پلو را با تن ماهي قاطي مي كرد. هنوز قاشق اول را نخورده، رو كرد به عباديان و پرسيد «عبادي ! بچه ها شام چي داشتن ؟ »

 

ـ همينو .

 

ـ واقعآ ؟ جون حاجي ؟

 

نگاهش را دزديد و گفت «تن رو فردا ظهر ميديم

 

حاجي قاشق را برگرداند.غذا توي گلوم گير كرد.

 

ـحاجي جون، به خدا فردا ظهر به شون مي ديم .

 

حاجي همين طور كه كنار مي كشيد گفت«به خدا منم فردا ظهر مي خورم.»

........................................................

ما کجا ، اونا کجا !!!!!!

 

 


شنبه 12 آذر 1390برچسب:,

|

مخترع مازندرانی در بخش پزشکی مقام آورد؛ «قلب» با ابتکار مخترع ایرانی تا "2 ماه" برای پیوند زنده می‌م


مخترع مازندرانی در بخش پزشکی مقام آورد؛ «قلب» با ابتکار مخترع ایرانی تا "2 ماه" برای پیوند زنده می‌ماند آمل نيوز: ابوالفضل الیاسی ایرایی مخترع جوان آملی در بخش اختراعات پزشکی دومین المپیاد ملی مخترعان توانست با ارائه "دستگاه نگهدارنده قلب" رتبه سوم کشور را از آن خود کند.
به گزارش آمل نيوز به نقل از خبرگزاری فارس، ابوالفضل الیاسی ایرایی مخترع جوان آملی در بخش اختراعات پزشکی دومین المپیاد ملی مخترعان توانست با ارائه "دستگاه نگهدارنده قلب" رتبه سوم کشور را از آن خود کند.
این مخترع جوان آملی در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار فارس در آمل با اعلام این خبر گفت: دومین المپیاد ملی مخترعان، مبتکران و نوآوران دانشگاه آزاد اسلامی به مدت سه روز در اصفهان برگزار شد.
الیاسی ایرایی با اشاره به اینکه امسال در بخش گروه پزشکی در المپیاد اختراعات کشور شرکت کردم، افزود: این المپیاد با ارایه 350 عنوان موضوع در دو بخش اختراعات و نوآوری دنبال شد که توانستم در این بخش رتبه سوم کشور را از آن خود کنم.
ایرایی در تشریح اختراع خود تصریح کرد: تاکنون در دنیا دستگاهی برای نگهداری قلب طراحی نشده بود و نگهداری قلب با تکنیک‌های نوین نگهداری انجام می‌شد ولی توانستم برای نخستین بار دستگاه نگهداری مهم‌ترین اندام حیاتی بدن را در ایران به نام خود ثبت کنم.
وی ادامه داد: در دنیا تنها می‌توانستند قلب بیمار مرگ مغزی را 72 ساعت برای پیوند مجدد زنده نگهدارند؛ ولی در این اختراع می‌توان قلب بیمار مرگ مغزی را به دستگاه پیوند داد تا دستگاه نگهدارنده قلب به‌مدت دو ماه از این قلب نگهداری کند.
الیاسی با اشاره به اینکه این طرح در مسابقات جهانی اختراعات 2009 ژنو سوئیس در دنیا رتبه سوم را از آن خود کرد، گفت: در ایران نیز این اختراع توانسته در مسابقات مختلف وزارت علوم و تحقیقات به رتبه‌های برتر دست پیدا کند.
این مخترع جوان آملی سطح کمی و کیفی دومین المپیاد ملی مخترعان، مبتکران و نوآوران دانشگاه آزاد اسلامی را بسیار بالا دانست و عنوان کرد: رقابت توام دانشجویان و اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های کشور در نوع خود جالب توجه بود.
وی ابراز امیدواری کرد تا با تولید انبوه این دستگاه بار دیگر شاهد رشد و شکوفایی علوم پزشکی ایران اسلامی در جهان باشیم.
ایرایی قول داد تا هفته آینده دو اختراع جدید خود را که چند ماهی است به ثبت رسانده است، در گفت‌وگویی تفصیلی با فارس تشریح کند.


شنبه 12 آذر 1390برچسب:,

|

بررسی سابقه تاریخی عزاداری در آمل

 

آمل نيوز: بررسی سابقه عزاداری و آغاز ساخت بناها و اماکنی برای عزاداری امام حسین(ع) در شهرستان آمل، ما را به سمت تکایا و آیین‌هایی می‌برد که عزاداری برای امام حسین(ع) در آنها سابقه‌ای طولانی دارد.
به گزارش آمل نيوز به نقل از خبرگزاری فارس، از یک‌هزار و 400 سال پیش که حسین(ع) و یارانش واقعه کربلا را آفریدند، نماد مظلومیت و رستگاری در راه دین تنها به نام ایشان و یارانشان گره خورد.
از سالیان دراز چه در سال‌هایی که حکومت‌ها اجازه عزاداری نمی‌دادند و چه این‌ سال‌ها‌ که تمام شهرها و محلات رنگ ‌و بوی عزای حسین دارد، این عشق و این حسرت همواره در میان قلب ایرانی‌هایی که اسلام را پذیرفته بودند، جای داشته است.
اگرچه انسجام و برنامه‌ریزی‌های امروز در 100 سال اخیر در عزاداری برای عاشوراییان چندان متدوال نبوده است اما بررسی گذشته این مردم به ویژه در استان مازندران نشان می‌دهد که ساخت بناها و اختصاص آن به ایام عزاداری و به نام سیدالشهدا(ع) وجود داشته است.
وجود طایفه‌ها در شهر آمل از نکات بازر زندگی اجتماعی در این شهر است.
مردم این شهر که به قولی به ‌10 یا کمتر و بیشتر طایفه و عشیره تقسیم شده‌اند، امروز در عزاداری امام حسین(ع) شور و شوق خاصی به این ایام می‌بخشند.
این طایفه‌ها در محلات قدیمی خود هر یک تکیه و حسینیه‌ای به نام طایفه خود دارند یا تکیه بر اصالت‌های گذشتگان خود مراسم عزاداری سالار شهیدان را برگزار می‌کنند.
نصرالله هومند از تاریخ‌پژوهان و نویسندگان آملی است.
وی در گفت‌وگو با فارس به سابقه تاریخی عزاداری در میان ایرانیان اشاره می‌کند و می‌گوید: ایرانیان پیش از آنکه حماسه‌ای به نام امام حسین(ع) داشته باشند حماسه و سوگ سیاوش داشتند و این سابقه تاریخی آنها را در باور آنچه در واقعه کربلا رخ داده مصمم‌تر کرده است.
وی می‌افزاید: مردمان مازندران در طبرستان قدیم نخستین مردمانی بودند که توانستند پایه‌گذار مذهب و حکومت علوی باشند.
هومند به این نکته تاکید می‌کند که تختگاه حکومت علوی در طبرستان آمل بوده است و سابقه عزاداری برای امام حسین نیز با این حکومت گره خورده است.
وی حضور مردم در مکانی که به نام شهر آمل شناخته می‌شود به سال‌های دور می‌خواند که مردم به دلایلی از کوه‌های مختلف اطراف آمل به منطقه کوچ کردند.
وی می‌گوید: اینکه در آمل در هر بخشی یک طایفه سکنی گزیده است به این باز می‌گردد همه این افراد از کوه‌های خود سرازیر شده و در پای همان کوه‌ها منزل کردند.
هومند می‌افزاید: نخستین اهالی آمل، مردم لیتکوه بودند که آنها به نام طایفه آملی می‌شنایم و نخستین کسانی که پس از ویرانی آمل دوباره آن را ساخته و وارد این شهر شدند چلاوی‌ها بودند که از خاندان اسکندر چلاوی به شمار می‌رفتند.
وی می‌گوید: بهرستاقی‌ها ‌یا همان طایفه ایرانی در آن سوی هراز کم‌کم به شهر آمدند.
هومند معتقد است زندگی طایفه‌ای یا عشیره‌ای به معنای زندگی گروهی این است که براساس یک سری قواعد اجتماعی و عدل و داد زندگی صورت می‌گیرد.
وی می‌گوید: این طایفه‌ها با هم اخوت دارند و بدون هیچگونه نزاعی به سر می‌بردند؛ این مردمان همان مردمان دیندار اثنی‌عشری هستند که نخستین حکومت علوی را پایه‌گذاری کردند.
این تاریخ پژوه آملی با تاکید برای در یک بررسی تاریخی علاوه بر بابل و ساری در شهر آمل نیز تکیه سرداریه اوجی‌آباد نخستین پایگاه مجتمع برای عزاداری امام حسین(ع) به شمار می‌رود، می‌گوید: سردار عباسقلی خان لاریجانی در کنار عباس میرزا تکیه اوجی آباد را ساختند.
وی می‌افزاید: نیاکی‌ها و اسکی‌ها که پایگاه‌های عزاداری برای شهیدان کربلا را پایه‌گذاری کردند همواره در کنار هم بودند و نسبت خویشی با یکدیگر داشتند.
هومند تصریح می‌کند: نیاکی‌ها خود را خاندان سادات می‌دانستند و با این روحیه کم‌کم شور سوگواری در زندگی این قوم شدت گرفت و برای بستن پیمان وفاداری به اجداد خود هزینه‌های زیادی کردند.
وی معتقد است بخشی از آیین‌های مذهبی که برای عزاداری امام حسین(ع) برقرار می‌شود در سراسر ایران دارای ریشه‌های مشترکی است آنچه خاک بر سر ریختن در مشهد اردهال کاشان صورت می‌گیرد در میان طایفه‌های آملی نیز رواج دارد.
وی می‌گوید: تکیه اوجی‌آباد قدمت تاریخی 125 ساله دارد و دارای حسینیه‌ای بزرگ با چندین اتاق بوده است و در ایام محرم در تعزیه‌خوانی مورد استفاده قرار می‌گرفته است.

* سابقه پیدایش علم و دسته
وی با بیان اینکه از زمان دیلیمان و مرعشیان علم و دسته به شکل فعلی رواج پیدا کرد، می‌گوید: نمونه‌های این علم و دسته در مقبره میربزرگ از رهبران مرعشیان در آمل وجود دارد که بر دیواره‌های آن نقاشی شده است.
هومند با تاکید بر اینکه طایفه‌های آملی برای مجالس سینه‌زنی و عزاداری اگرچه مستقلا عمل می‌کنند اما به دلیل توانایی مالی هر طایفه این رسومات متفاوت است.

* نخل‌گردانی آیین ویژه روز نهم ماه محرم
آیین‌هایی که هر یک بازگوکننده نقلی و داستانی از واقعه عاشورا است بر پایه آیین‌ها و باورهای این منطقه در ابراز همدردی در واقعه عاشورا شکل گرفته است.
نخل‌گردانی در منطقه چلاو و اورتشت شهرستان آمل از بارزترین و پرشورترین آیین‌هایی است که در ایام محرم در این منطقه برگزار می‌شود.
این دو منطقه در شهرستان آمل هر ساله شاهد حضور هزاران عاشق دل سوخته‌ای است که برای بازسازی و یادآوری واقعه کربلا به این مناطق گسیل می‌شوند.
درب خانه‌های روستاییان در این روز بر روی هزاران عزادار حسینی باز است و هر خانه‌ای به تنهایی به اطعام‌دهی مردم کمر همت می‌بندد.
برگزاری تعزیه در روستاهای شاخص این شهرستان نیز از دیگر ویژگی‌های منحصر به فرد این ایام در آمل است، این روستاها با دهه‌بندی هر یک سهمی در برگزاری عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) بر عهده دارند.
=============
گزارش از الناز پاک‌نیا

 


پنج شنبه 10 آذر 1390برچسب:بررسی سابقه تاریخی عزاداری در آمل ,لیتکوه,

|

چرا آمل باید فرودگاه داشته باشد؟

مسئولین شهرستان آمل از چندی قبل وعده ساخت فرودگاه برای این شهرستان را به مردم داده اند، ولی با اینحال مردم شاهد برداشتن هیچگونه قدمی در این جهت از سوی مسئولین نبوده اند، تا اینکه خبر احداث چهارمین فرودگاه مازندران در بابلسر در رسانه ها پخش شد. توجیه اقتصادی احداث این فرودگاه برخورداری بابلسر از 13 هزار دانشجو و همچنین گردشگر پذیر بودن این شهر و تراکم جمعیتی یک میلیون و هفتصد هزار نفری در شعاع 25 کیلومتری این شهر بوده است.

حال میپردازیم به اشتباهات این توجیح اقتصادی و همچنین نقاط مثبت توجیهات اقتصادی احداث فرودگاه در آمل. یکی از توجیهات اقتصادی فرودگاه بابلسر برخورداری از 13 هزار دانشجو بوده، در حالی که شهرستان آمل در حال حاضر بالغ بر 25 هزار دانشجو دارد که با توجه به چشم اندازهای توسعه ای دانشگاه های موجود در آمل همچون دانشگاه شمال که بزرگترین ساختمان دانشکده فنی  این دانشگاه در شرف افتتاح هست و قطعا پذیرش دانشجو در این دانشگاه به دو برابر می رسد و همچنین بین المللی شدن دانشگاه آزاد واحد آیت الله آملی و در آینده ای نه چندان دور ایجاد دانشگاه دولتی جامع در آمل و دانشگاه علوم پزشکی این شهرستان افزایش تعداد دانشجو در شهرستان آمل را حتی تا دو برابر باید انتظار داشت.

از نظر گردشگر پذیر بودن باید به این مهم اشاره داشت که اگر گردشگر پذیر بودن ملاک احداث فرودگاه بود، در هریک از شهرهای مازندران باید فرودگاه احداث می شد، درضمن باید یادآور شوم که فرودگاه نوشهر با توجه به گردشگر پذیر بودن این شهرستان، ضرر ده بوده و در ورطه تعطیلی می باشد. پس گردشگرپذیری شهرها در مازندران دلیل خوبی برای احداث فرودگاه نیست، چراکه در خصوص مازندران این استثنا وجود دارد که بیشتر مسافران از خودروی شخصی استفاده می کنند، حال آنکه شهرستان آمل هم با داشتن مناظر زیبا و پارک های جنگلی بزرگ و آبگرم های معدنی مشهور، یکی از مناطق گردشگری کشور محسوب می شود. فرودگاه باید در شهری احداث شود که به شهرهای گردشگری اطراف اشراف داشته باشد، در حال حاضر آمل با داشتن چندین راه ارتباطی و همچنین وسعتی که دارد به طور مستقیم با شهرهای نور و بابل و بابلسر و فریدونکنار و محمودآباد در ارتباط است و به گونه ای در منطقه ای کاملا استراتژیک واقع شده است. که تراکم جمعیتی اطراف آمل را زیاد می کند.

همانطور که اشاره شد، تنها گردشگرپذیر بودن یک شهر نمی تواند دلیل توجیه اقتصادی فرودگاه باشد، چراکه با توجه به نمونه ها به این مهم دست میابیم. بلکه صنعتی بودن یک شهر و استفاده صنعت از فرودگاه، وزنه سنگین تری در مقایسه با گردشگری در مورد سوددهی فرودگاه محسوب میشود. چراکه صنعت، هم از نظر حمل و نقل محصولات و کالاهای صنعتی و هم از منظر انتقال صاحبان صنایع موجبات سوددهی فرودگاه را فراهم می نماید. در مورد صنعت هم که آمل امتحان خود را به خوبی پس داده و شاهد آن هستیم که 46 درصد صنعت – البته کاملا خصوصی – و 64 درصد صادرات، سهم شهرستان آمل در صنعت و صادرات استان مازندران است. به طوری که با توجه به مرزی نبودن آمل، به دلیل تراکم بالای صنعت خصوصی این شهر اداره گمرک هم دارد. با ایجاد فرودگاه در آمل باید منتظر پیشرفت بیش از پیش صنعت و افزایش توان صادراتی صنایع آمل و مازندران باشیم.

البته به جز صنعت، دانشگاه، تراکم جمعیت و گردشگری باید بحث توریست درمانی را هم به شاخص های سوددهی و یا عدم سوددهی یک فرودگاه اضافه کنیم.  شهرستان آمل با توجه به دارا بودن سه بیمارستان بزرگ دولتی و دو بیمارستان خصوصی در حال فعالیت و همچنین در حال ساخت بودن دو بیمارستان دولتی و یک بیمارستان خصوصی فوق تخصصی دیگر در حال تبدیل به شدن به قطب پزشکی شمال کشور می باشد و با توجه به موقعیت استراتژیک و طبیعت زیبا و جنگلی شهرستان آمل انتظار قوت گرفتن و ساخت مراکز درمانی جدید بیشتری وجود دارد.

از جمله مسائل مهم در مکان یابی فرودگاه، وسعت یک شهرستان و تعداد همسایه های آن شهرستان است. شهرستان آمل با توجه به اینکه بزرگ ترین شهرستان استان می باشد، زمین کافی برای احداث فرودگاه را دارد. و همچنین شهر آمل با داشتن راه های ارتباطی نسبتاً قوی و همچنین کمربندی های اطراف شهر که ترافیک زده نیستند یکی از امتیازاتی است که باید به آن توجه شود. از مسئولین استانی خواستاریم تا اشتباهات گذشته را در مکان یابی فرودگاه جدید تکرار نکنند و فرودگاه جدید را در مرکز ثقل شمال کشور و در کهن شهر آمل قرار دهند تا فرودگاه ضرر ده جدیدی احداث نشود. به نظر بنده این ظلمی در حق شهرستان آمل است که هم از راه آهن و هم از فرودگاه بی بهره بماند. شهری که امام خمینی (ره) از مردمش تشکر وقدردانی نمودند. شهری که اولین حکومت شیعه دوازده امامی جهان در آن ایجاد شد و آن را پایتخت همیشگی جهان اسلام می دانند چراکه مردمش تشیع را در ایران پایه گذاری نمودند. شهری با قدمت هفت هزار سال سابقه شهرسازی و از جمله شهرهای کهن و اولین های ایران زمین. مسئولین بدانند، مردم آمل که تاکنون شاهد ایجاد صنعت دولتی و دانشگاه دولتی در شهرشان نبوده اند، حداقل خواسته شان احداث یک فرودگاه دولتی در آمل می باشد. به قول همشهری عزیزمان جناب آقای هندویی، به شهر اسلام ظلم شده، دگر ما به آن ظلم نکنیم.

فرشاد راعی


چهار شنبه 9 آذر 1390برچسب:چرا آمل باید فرودگاه داشته باشد,

|

گرامی باد 14 آبان روز ملی مازندران

14 آبان سالروز تاسیس اولین حکومت علویان و شيعيان دوازده امامى جهان به افتخار مازندران با مرکزیت <آمل> مبارکباد.


شنبه 14 آبان 1390برچسب:14 آبان روز ملی مازندران,

|

آمل قهرمان مسابقات کشتی لوچوی مازندران

شمال نیوز: تیم آمل در حضور لوچوکاران برتر مازندران، عنوان قهرمانی مسابقات کشتی لوچوی جام مرحوم اسکندر داورزاد از لوچوکاران به نام این استان را از آن خود کرد.

به گزارش مهر، در پایان این مسابقات که در روستای قلیان ‌کلا آمل برگزار شد، پس از تیم آمل، تیم های بندپی بابل و دابودشت به ترتیب دوم و سوم شدند.

محمد قاسم زاده، دروزن +90 کیلوگرم از شهرستان فریدونکنار،درمیان 28 لوچوکار مطرح مازندرانی که در این جام شرکت کردند، با برتری برابر همه رقبای خود سر پهلوان شد.

رئیس هیئت روستایی و عشایری آمل گفت: چهارمین دوره مسابقات کشتی لوچو در آمل، با عنوان گرامیداشت جام پهلوان اسکندر داورزاد، از کشتی گیران فقید مازندرانی در روستای محل زادگاه این پهلوان برگزار شد.

شجاع برفره افزود: در این رقابتها در مجموع،28 لوچوکار از شهرهای آمل، بابل، قائم شهر، فریدونکنار، بندپی بابل و دابودشت یک روز با هم رقابت کردند.

وی افزود: این رقابتها در سه وزن 60 تا 70، 70 تا 80 و 90 تا 100 کیلوگرم برگزار شد.

رئیس هیئت روستایی و عشایری آمل تصریح کرد: به سرپهلوان، پهلوان و تنگله این جام به ترتیب گوسفند، پتو و لباس ورزشی به عنوان جایزه اهدا شد.

برفره افزود: این رقابتها با همکاری هیئت روستایی و عشایری آمل و شورا و دهیاری روستای قلیان کلا آمل برگزار شد.


 

استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .


شنبه 14 آبان 1390برچسب:مسابقات کشتی لوچوی مازندران,

|

گذری کوتاه بر آمل

 

آمل یکی از شهرهای استان مازندران در ایران است. شهر آمل با ۱۹۹٬۶۹۸ نفر جمعیت (بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵) در جلگه مازندران و در دوسوی رود هراز با ارتفاع ۷۶ متر از سطح دریا در ۵۲ درجه و ۲۱ دقیقه طول شرقی و ۲۶ درجه و ۲۵ دقیقه عرض شمالی و در فاصله ۷۰ کیلومتری غرب ساری، مرکز استان، ۱۸ کیلومتری جنوب دریای مازندران و ۶ کیلومتری شمال دامنه کوه البرز و ۱۸۰ کیلومتری شمال شرقی تهران قرار دارد.

وجه تسمیه

نام یکی از اقوام ساکن کرانه جنوبی دریای مازندران آمارد بوده‌است. نام شهر آمل در مازندران را دگرگون‌شده نام آمارد دانسته‌اند. واژه آمل که گونه دیگر آن آموی است، احتمالا از قبیله باستانی (آ)مردها یا (آ)ماردها گرفته شده‌است. مورخان باستانی غربی نام این قبیله را مردی (mardio) یا آمردی (Amardio) آورده‌اند. آماردها قومی نیرومند و جنگجو بوده‌اند و ناحیه فعلی آمل را به عنوان مرکز خود انتخاب نموده و نام خود را بر نهادند و بعدها واژه «آماردها» به سبب کثرت تلفظ به آملد، آمرد و «آمل» بدل شد. نیز وجه تسمیه این شهر به سبب بنیانگزارش "آمله" نیز می‌تواند باشد، چنانکه در تاریخ طبرستان ابن اسفندیار آمده است.[نیازمند منبع]

تاریخچه

در حدود قرن نهم پیش از میلاد در دو طرف سفیدرود در حدود رستم آباد امارت نشین‌های متعددی به وجود آمده بود که مردم آن در ساختن کوزه‌های سفالین گلی و پیکرک‌های گاو و جام‌های زرین و زینت آلات و غیره سلیقة بخصوصی نشان داده‌اند و آثارشان نشان می‌دهد که تمدن و هنر آنها بسیار پیشرفته بوده‌است. این امارت نشین‌ها در حدود قرن هفتم تا پنجم پیش از میلاد به وسیلهٔ اقوام مقتدر تازه وارد منهدم گردیدند.

 



ادامه مطلب

جمعه 8 دی 1388برچسب:,

|

سخن حضرت علامه حسن زاده آملی در مورد حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب

 

این رهبر عظیم الشأن را دوست بدارید ، او

 دلداری است که دنیا شکارش نکرده است.


جمعه 9 دی 1388برچسب:,

|

بزرگداشت حماسه ششم بهمن سال 1360 مردم آمل

 

امسال مردم آمل پیشاپیش به استقبال گرامیداشت حماسه بزرگ ششم بهمن سال 1360 آمل می روند. امیدوارم که مسؤلین کشوری و لشگری شهر آمل برنامه های جالب و گسترده ای برای بزرگداشت این حماسه بزرگ داشته باشند. البته این حماسه بزرگ باید در کشور به خوبی معرفی شود. از آنجا که امام راحلمان در وصیتنامه الهی سیاسی خودشان، بابت این روز بزرگ از مردم آمل تشکر کرده و خطاب به منافقان فرمودند:«آیا دیدید مردم آمل چه به روزتان آوردند.» البته برای معرفی هر چه بیشتر این روز حماسی مردم آمل، باید بیشتر کار شود. مثلا ً باید در تمام تقویم های کشوری نام این روز به ثبت روز ملی برسد، همانند قیام های مردم قم، تبریزو.... که البته این قیام ها قبل از انقلاب و برای وقوع انقلاب بوده که مردم آمل هم در آن ها سهیم بودند. ولی این حماسه مردم آمل که پس از انقلاب به وقوع پیوست برای حفظ و حراست از انقلاب از چنگال منافقان بوده است، چرا که این منافقان میخواستند در آن سال آخرین ضربه خود را به نظام و انقلاب بزنند(( از آنجا که آمل در یک منطقه استراتژیک و قابل دسترس به پایتخت هست منافقان میخواستند آمل را پایگاه نظامی خود قرار دهند.)) که البته با مقاومت مردم آمل جلوی این حمله گرفته شد و منافقان به رویای باطل خود نرسیدند وپس از این واقعه که با جواب دندان شکنی روبرو شدند دیگر به هیچ شهر ایران حمله نکردند.


جمعه 24 دی 1388برچسب:,

|

شهر آمل از نگاه لغت نامه ی دهخدا

 

نام شهری بزرگ به طبرستان [مازندران] در بیست و یک هزار گزی محمودآباد و سی وشش هزار گزی بابل. دارای پست و تلگراف. و در کتب قدیمه فاصله ی آن را تا ساری هیجده فرسنگ و تا رویان دوازده و تا چالوس [شالوس] نیز دوازده فرسنگ نوشته اند. و از این شهر است محمدبن جریر طبری، فضل بن احمد زهری و سید حیدر آملی و عده ای کثیر از علما و محدثین دیگر.

و صاحب حدودالعالم (نام کتاب) گوید: آمل شهری است عظیم قصبه ی طبرستان و او را شهرستانیست با خندق بی باره و از گرد وی ربض است و مستقر ملوک طبرستان است و جای بازرگانان است و خواسته بسیار است و اندر وی علمای بسیارند بهر علمی و آب های روان است سخت بسیار و از وی جامه ی کتان و دستار خیش و فرش طبری و حصیر طبری و چوب شمشاد خیزد که به همه ی جهان جایی دیگر نبود واز وی ترنج و نارنج خیزد وگلیم سپید کومس و گلیم طبری زربافت و دستارچه ی زربافت گوناگون و کیمخته خیزد و از وی آلات های چوبین خیزد چون کفچه و شانه و شانه نیام و ترازوخانه و کاسه و طبق و طینوری و آنچه بدین ماند-انتهی.

 و صاحب معجم البلدان گوید: آمل ... نام بزرگترین ِشهرهای طبرستان به زمین هامون و دشت و جزء اقلیم چهارم، طول آن 77 درجه وثلث و عرض آن 37 درجه وسه ربع است. بین آمل و ساریه هشت و میان آمل و رویان دوازده و فاصله ی آن تا شالوس [چالوس] دوازده فرسنگ است. از مصنوعات آمل سجاده های نیکوست –انتهی.

و حمدالله مستوفی گوید: آمل از اقلیم چهارم باشد طولش از جزایر خالدات نزک و عرض آن از خط استوا لز. طهمورث ساخت شهری بزرگ است و هوایش به گرمی مایل و مجموع میوه های سردسیری و گرمسیری از لوز و جوز و انگور وخرما ونارنج و ترنج و لیمو و مرکب وغیره فراوان باشد و مشمومات بغایت خوب و فراوان چنانچه اگر شهر بند شود هیچ چیز از بیرون احتیاج نباشد –انتهی.

رود هراز از این شهر گذرد و معادن ذغال سنگ و آهن در ناحیت آمل بسیار است و آهن آن را در قدیم نیز استخراج می کرده اند. و شهر کنونی آمل بر خرابه های شهر قدیم بنا شده است و ظاهراً این شهر یک یا چند بار از طغیان رود هراز یا علل دیگر ویران گردیده است. عده ی سکنه ی فعلی آن ده هزار است.(در آن زمان) وحدود فعلی این ناحیت از شمال دریای خزر و از مشرق سوادکوه و بارفروش و از جنوب لاریجان و از مغرب نمارستاق است «««نتیجه از خط قبلی: شهر محمودآباد وچمستان ونور فعلی در آن زمان از توابع آمل بوده اند که هم اکنون  کد مخابراتی این شهرها جزء توابع آمل است.»»»

از طالب آملی :  بلی چو بلبل آمل شود ترانه سرای         چه جای زمزمه ی عندلیب شیراز است؟

از عبدالواسع جبلی :  بر فلک برداشته خورشید جام آملی       بر سها بنواخته ناهید چنگ رامتین.


جمعه 24 دی 1388برچسب:,

|

متن بخشی از سخنرانی علامه حسن زاده آملی در تأیید و تأکید مقام رهبری

نه شکوفه ای نه برگی، نه ثمر نه سایه دارم          همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را

از علامه حسن زاده آملی

بسم الله الرحمن الرحیم

........... چون این بزرگوار دوستدار خدا است ما او را دوست داریم، این انقلاب را دوست بدارید، این رهبر عظیم الشأنتون را دوست بدارید، عالم ِ، رهبره، مؤمن ِ، موحد ِ، سیاس ِ، دلداره، انسان ربانی، پاک، منزه، کسی که دنیا شکارش نکرده ........

......... قدر این نعمت عظمی را که خدا به شما عطا فرمود، قدر این رهبر ولی ِ الهی را بدانید. الآن این تکلیف شرعی ماست، این انسجام ما. مبادا، عزیزان، آقایان، مبادا، این مبادا را توجه داشته باشین، مبادا آقایان، اول انقلاب یادتون هست، چند فرقه برخاستند که کشور را تجزیه کنند، حواستون جمع باشه، مبادا این وحدت ما را، مبادا این جمعیت ما را، مبادا این کشور علوی را، مبادا این نعمت ولایت را از دست شما بگیرند. خدایا به حق پیغمبر و آل پیغمبر سایه این بزرگمرد، این رهبر اصیل اسلامی، حضرت آیت العظمی خامنه ای عزیز را مستدام بدار.، الهی آمین، الهی آمین، به عدد کلماتت آمین.


جمعه 24 دی 1388برچسب:,

|

سخنرانی آیت الله طبرسی در مورد حماسه ششم بهمن سال1360

سخن امام خمینی(ره) در مورد ششم بهمن سال1360 :

 

من از شهرستان آمل ومردم فداکار آن تشکر می کنم.

 

دیدید مردم دلیر و مسلمان آمل چه به روزتان آوردند.

 

نماینده ولی فقیه در مازندران:

حادثه 6 بهمن عامل وحدت‌آفرین بود.

خبرگزاری فارس: نماینده ولی فقیه در مازندران گفت:باید از حوادث ششم بهمن كه موجب عقب راندن و نابودی منافقان شد به عنوان یك عامل وحدت آفرین استفاده كرد.

به گزارش خبرگزاری فارس از ساری، آیت الله نورالله طبرسی پیش از ظهر امروز در دیدار با خانواده‌های شهدا، جانبازان، امام جمعه و فرماندار آمل افزود: ششم بهمن به عنوان یك حادثه ماندگار در وصیت نامه سیاسی و عبادی امام راحل ذكر شده است كه این مسئله نشان‌دهنده عظمت كار مردم آمل در دفاع از كیان انقلاب است.
وی با اشاره به اینكه مقاومت مردم آمل در برابر منافقان موجب پیروزی این مردمان در برابر منافقان شد، تصریح كرد: دشمن قصد داشت با حمله شبانه به آمل و به دست گرفتن این شهر، گلوگاه ورودی استان را ببندد و از این طریق مازندران را به عنوان مركز و مامن برای خود در نظر بگیرد.
نماینده ولی فقیه در مازندران ادامه داد: مازندران به عنوان مامن شیعه با مقاومت مردم این شهرستان هیچ‌گاه از كشور جدا نشد و این شهرستان به عنوان دارالمومنین معرفی شده است.
وی با اشاره به راه‌اندازی جنگ نرم دشمنان انقلاب برای از پای درآوردن ملت بیان داشت: باید از حوادث مانند ششم بهمن كه برای عقب راندن و نابودی منافقان ایجاد شد به عنوان یك عامل وحدت آفرین استفاده كرد.
طبرسی تبلیغات سوء دشمنان را برای كشور ناكارآمد خواند و گفت: در سایه ولایت فقیه و توجه به مكاتب اسلامی هرگز به كشور آسیبی نمی‌رسد.
وی با اشاره به اینكه در روز ششم بهمن بیش از 4هزار نفر از مردم مازندران با ولی فقیه دیدار می‌كنند، خاطرنشان كرد: حماسه ششم بهمن مربوط به این استان و شهرستان نیست بلكه یك واقعه ملی برای حراست از انقلاب در سال‌های اولیه پیروزی بود كه دشمن نقشه‌های جدا سازی این شهرستان و به دنبال آن استان را در پی داشت.
فرماندار آمل نیز در این دیدار با گرامیداشت یاد و خاطره حماسه ششم بهمن آمل گفت: افق‌هایی كه امام برای ششم بهمن ترسیم كرده بودند بعد از 25 سال زنده شده است.
علی اكبریان دیدار خانواده‌های شهدا، جانبازان و فرزندان شهدا را با مقام معظم رهبری در روز ششم بهمن یك اتفاق مهم برای این افراد خواند و تصریح كرد: مقاومت‌هایی از نوع ششم بهمن در شهرهای مختلف كشور نیز صورت گرفته بود اما امام راحل روز ششم بهمن را در وصیت‌نامه سیاسی و الهی شان به عنوان یك واقعه ماندگار اعلام كردند.
وی از تشكیل ستاد گرامیداشت روز ششم بهمن خبر داد و افزود: هفته گرامیداشت ششم بهمن از اول تا هفتم بهمن در این شهرستان برگزار می‌شود.
اكبریان از اعزام 17 راوی در مدرسه‌های این شهرستان برای سخنرانی و آشنایی با این حماسه مردم آمل خبر داد و گفت: 17 نفر از این افراد نیز در نماز جمعه سراسر استان حوادث سال 60 را زنده و تداعی خواهند كرد.
وی اظهار داشت: 100 برنامه فرهنگی نیز در طول این هفته در شهرستان آمل برگزار می‌شود.
در روز ششم بهمن سال 1360 عده‌ای از منافقان شبانه به این شهرستان یورش بردند و قصد تصاحب این شهر را داشتند كه با مقاومت مردم آمل روبه‌رو شدند و در این بین 40 نفر شهید و 20 نفر جانباز و این حركت شجاعانه مردم آمل موجب ناكامی منافقان شد.

از خبرگزاری فارس


جمعه 1 بهمن 1388برچسب:,

|

به بهانه افتخارآفريني مردم آمل در 6 بهمن 1360

به بهانه افتخارآفرینی مردم آمل در 6 بهمن 1360:

مردم مازندران برای دیدار با یار لحظه‌شماری می‌كنند.

خبرگزاری فارس: 28 سال پیش مردم آمل واقعه‌ای را رقم زدند كه تاریخ را وادار به ثبت این روز در دفترش به عنوان یك روز جاویدان كرد و به همین بهانه مازندران در تدارك دیدار با رهبر انقلاب در تهران است.

به گزارش خبرگزاری فارس از ساری، در شش بهمن امسال نیز این خانواده‌ها به همراه 4 هزار و 500 نفر از مردم مازندران برای زنده نگه‌داشتن نام شهدا و نگاشتن برگ دیگر از حماسه بر دفتر تاریخ انقلاب این روز را با دیدار با مقام معظم رهبری مزین خواهند كرد.

دوست دارم دیدار با رهبر برای ما تحقق یابد.
فرزند شهید فضل الله سلیمانی كه پدرش در روز ششم بهمن سال 60 ستاره شد و آسمان آمل بلكه تمام ایران را روشن كرد در مورد دیدارشان با مقام معظم رهبری گفت: سال‌ها است كه منتظر دیدار با مقام معظم رهبری هستیم و امیدواریم كه دیدار با رهبر برای ما تحقق یابد.
مریم سلیمانی كه در زمان شهادت پدرش فقط چهار سال داشت،در مورد پدرش می‌گوید: چیز زیادی از پدرم به یاد ندارم اما می‌دانم برای همیشه جاویدان شد.
وی افزود: مردم باید تلاش كنند تا كسانی كه برای آرمان‌های امام راحل دفاع كردند، هیچ وقت فراموش نشود.
سلیمانی با اشاره به اینكه باید ششم بهمن به عنوان یك روز ملی در تاریخ ثبت شود، تصریح كرد: دفاع در برابر شهری كه مردمان آن بی‌خبر از حمله ناجوانمردانه بودند و بیرون راندن كسانی كه با برنامه به این شهر حمله كردند با اراده كسانی میسر می‌شود كه فقط ایمان راستین داشته باشند.

دیدار با رهبر انقلاب نتیجه تلاش شورای فرهنگ عمومی است.
مدیركل فرهنگ و ارشاد مازندران گفت: دیدار با رهبر معظم انقلاب نتیجه تلاش شورای فرهنگ عمومی است.
هادی ابراهیمی در این باره اظهار داشت: حماسه ششم بهمن مردم آمل آنقدر مهم و بزرگ بود كه امام خمینی (ره) در وصیت‌نامه خود به پایداری مردم آمل در مقابل متجاوزان اشاره كرد و دیدار با رهبر انقلاب اوج تجلی این واقعه است.
وی گفت: ششم بهمن سال 60 یادآور حماسه‌آفرینی و ایثارگری‌های مردم مومن و انقلابی آمل در برابر كمونیست‌ها و منافقان است كه به شكست و رسوایی دشمن انجام شد.
مدیر‌كل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران افزود: شكست دشمنان در برابر جان فشانی‌های مردم مومن این شهرستان سبب حیرت و تعجب دشمنان انقلاب و نظام اسلامی شد.
ابراهیمی گفت: دیدار مردم شهرستان آمل و مازندران در روز ششم بهمن ماه به پاس حماسه ماندگار مردم شهرستان آمل با رهبر معظم انقلاب اسلامی ره ‌آوردهای پرباری برای مردم حماسه ساز مازندران به همراه دارد.
وی افزود: از مدت‌ها قبل تلاش شد و در شورای فرهنگ عمومی مازندران پیگیری شد تا زمینه این دیدار معنوی فراهم شود و امیدواریم همه ساله دیدار یار تداوم داشته باشد.
مدیركل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران با اشاره به ابعاد مهم این روز گفت: حماسه ششم بهمن مردم آمل در سال 1360 در تقویم رسمی كشور ثبت شد.

هدف فرزندان ما داشتن انقلاب فكری و معنوی بود.
مادر شهید علی ابراهیمی از جاودانه‌های حماسه مردم آمل نیز در مورد فرزندش می‌گوید: هدف فرزندان ما داشتن انقلاب فكری و معنوی بود.
وی با اشاره به اینكه فرزندم فقط 17 سال داشت، تصریح كرد: علی با داشتن هدف انقلابی تلاش می‌كرد و در زمان پیروزی انقلاب با پیوستن به صف انقلابیون علاقه‌اش را ثابت كرده بود.
مادر شهید ابراهیمی یادآور شد: خون شهدا را كسی نمی‌تواند پایمال كند و مردم همیشه حاضرند برای دفاع از انقلاب و آرمان‌هایش ایثار كنند.

تداعی حركت قهرمانان ضروری است.
مدیركل بنیاد شهید و امور ایثارگران مازندران نیز یادآوری نام و یاد شهدای ششم بهمن آمل را ضروری خواند و گفت: حركت قهرمانان باید همیشه به عنوان نماد بیان شود چون تداعی كننده حركت قهرمانان است.
حمیدعلی صمیمی افزود: دشمن با یك برنامه‌ریزی خاصی وارد شهرستان آمل شده بود كه در گردابی كه خودش ترسیم كرده بود با مقاومت مردم غرق شد.
وی اظهار داشت: دشمنان انقلاب تصرف این شهرستان را زمانی برنامه‌ریزی كردند كه مردم از آن بی‌خبر بودند و با مقاومت مردم نابودی آنها رقم خورد.

از خبرگزاری فارس

دل نوشته نویسنده : بنده به عنوان یک شهروند آملی از همه کسانی که در زنده نگاه داشتن این حماسه بزرگ تلاش می کنند متشکرم و همچنین از مسئولین ستاد فرهنگی دانشگاه شمال هم بخاطر تلاششان برای معرفی این روز حماسی به همه ی دانشجویان تشکر می کنم.


جمعه 1 بهمن 1388برچسب:,

|

پیام تبریک به مناسبت دستگیری ریگی

 

اینجانب بر خود لازم دانستم مراتب تبریک خود را به پیشگاه رهبر انقلاب حضرت آیت العظمی سید علی خامنه ای و همچنین هموطنان عزیز  به مناسبت دستگیری این شرور نابهنجار عبدالمالک ریگی برسانم. همچنین به مردم شریف سیستان و بلوچستان هم به خاطر رهایی از این جانی تبریک می گویم و خوشحالم از اینکه دوباره آرامش و امنیت به سیستان و بلوچستان بازمی گردد و دشمنان ایران عزیز بدانند هر دستی که برای تهدید به سوی ایران وملتش دراز شود آن دست با یاری خداوند و امام عصر(ع) از بازو قطع خواهد شد. ودرود بر سربازان گمنام امام زمان که با این کارشان قلب امام و شهدا و رهبر عظیم الشأن و همچنین ملت غیور و شریف ایران را شاد کردند. و من به نوبه خود از ایشان سپاسگذاری می کنم. که این روزها هر ایرانی و هر ایران دوستی از این خبر خوشحال است. و همه جا حرف از به بند کشیدن و مجازات این قاتل جانی است و مردم منتظر محاکمه این شخص منفور هستند. و بالاخره اینکه همه کسانی که دشمن واقعی تروریست هستند از این خبر خوشحال هستند.


جمعه 6 اسفند 1388برچسب:,

|

اندیشه نیچه

 

عنوان : اندیشه های نیچه 

افکار ‌نیچه و سر انجامش: فردریك ویلهیم نیچه در سال 1844 در شهر روكن از ایالت زاكسن آلمان به دنیا آمد و در رشته الهیات تحصیل كرد ولی آن را ترك و به مطالعه زبان‌های كهن روی آورد و در سن 25 سالگی به عنوان استاد زبان‌شناسی زبان‌های كهن و استاد فلسفه كلاسیك در دانشگاه بازل مشغول بكار شد و دوستی با واگنر موسیقی‌دان تأثیر عمیقی بر شخصیت او گذاشت. تجلیل از واگنر ستایش از (ابر مرد) بود اما هنگامی كه واگنر از در دوستی با مسیحیت و دین در آمد دوستی با او را ترك كرد و او را به شدیدترین وجه مورد انتقاد قرار داد.وی در سال 1889 تعادل فكری خویش را از دست داد و یازده سال بقیه عمرش را در حالت جنون گذراند و خواهرش پرستار او بود.نیچه

نویسنده : Iran Art News

از نظر نیچه فیلسوفی كه درصدد آفرینش جهان بنابر تصور خویش است می خواهد همه به فلسفه اش ایمان بیاورند و این همان روا داشتن استبداد بر دیگران است. پس از نظر وی فلسفه همان خواست قدرت است همان خواست علت نخستین. او معتقد است كه باید بیش از خواست حقیقت جستجو كنیم. نیچه مسیحیت و متافیزیك را نیهیلیسم یا انكار زندگی و جهان گذران را به نام حقایق جاویدان و ثابت می داند زیرا خشك مذهبان به دنبال هیچ مطمئن هستند تا چیز نامطمئن.
نیچه نیاز آدمی به متافیزیك را باطل می داند. او ابدی و بخش ناپذیر بودن روح را كه طبق اندیشه مسیحی ست به تمسخر می گیرد اگرچه علم به جای روح ذهن و عاطفه را جایگزین كرده است. از نظر نیچه علم جهان را توضیح نمی دهد بلكه تفسیر می كند و در واقع معنایی برای وجود نباید در نظر گرفت.
نیچه مفاهیمی مانند خدا و گناه را بازیچه های كودكانه برای بشر می داند. او عبادت دینی را نتیجه بیكاری و فراغت آدمی می داند و می گوید كه كسانی كه بدون دین زندگی می كنند افرادی پركار هستند كه وقتی برای عبادات دینی ندارند ولی نسبت به آن بی تفاوتند و اگر از آنها بخواهند آن را انجام می دهند. نیچه خداگرایی انسان را نشانه ترس او، از دست یافتن به حقیقت و گرایش او به تحریف معنای زندگی می داند. از نظر نیچه دین برای فرمانروایان وسیله رسیدن به قدرت است. دین به فرمانبران انگیزه و وسوسه قدرت طلبی در آینده و به مردم عادی احساس آسایش و رضایت از زندگی را می دهد. نیچه می گوید كه دین برای پرستاری كردن از آدمی و پایان دادن به رنج های او آمده ولی بر رنج هایش می افزاید! و آنچه را كه باید نابود شود را نگه داشته و سبب پست شدن آدمی شده است طوری كه بیمارگونه احساس عذاب وجدان می كند.
نیچه نتیجه عشق به یك نفر را به زیان دیگران می داند و نتیجه می گیرد كه عشق به خدا همچون عشق به یك نفر است و به زیان دیگران تمام می شود. وی همچنین می گوید كه آنچه آدمی را والا می كند مدت احساس های والا در اوست نه شدت آن احساس ها. او می گوید كه كسی كه جنگجوست باید همواره در حال جنگ باشد چون زمان صلح با خودش درگیر خواهد شد! و كسی كه خود را خوار بشمارد به عنوان خوارشمارنده باز هم خود را بزرگ خواهد دانست. او حقیقت را به دریا تشبیه می كند كه چون نمك آب دریا زیاد است تشنگی را رفع نمی كند. اگر حقیقت آدمی تحریف شود مثل آب شور دریا خواهد بود كه تشنگی اش را رفع نخواهد كرد. انسان نمی تواند از غرایز خود فرار كند. وقتی از خطر جانی دور شود دوباره به غرایزش برمی گردد. كسی كه دلش را به بند بكشد جانش را آزاد كرده است. گاهی ظواهر انسان را فریب می دهد مثلا سردی بیش از حد و یخ زدگی می تواند انگشت را بسوزاند و سوزان به نظر آید! آدمی كه از بی اخلاقی اش شرمگین است در نهایت از اخلاق خودش هم شرمگین خواهد بود. از نظر نیچه مردان بزرگ فقط آرمان های خود را نمایش داده اند. خطر خوشبختی در این است كه آدمی در هنگام خوشبختی هر سرنوشتی را می پذیرد و هركسی را نیز. هیچ پدیده ای اخلاقی نیست بلكه ما آن را اخلاقی تفسیر می كنیم. كسی كه بخواهد به سمت معرفت برود از خدا فاصله می گیرد. استعداد آدمی را می پوشاند و وقتی استعدادش كاهش یافت آنچه هست نمایان می شود. كسی كه آرمان نداشته باشد كمتر لاابالی ست تا كسی كه راه رسیدن به آرمانش را نمی داند.
نیچه معتقد است كه فلاسفه تا قبل از او اخلاق را نشكافته اند بلكه برایش حجت آورده اند و آنچه گفته اند فقط بر مبنای تجربه محدود خودشان بوده است.
نیچه تعریف می كند كه در روم قدیم ترحم به دیگری از اخلاق نبود بلكه ماورای اخلاق بود. او در جامعه اروپای عصر خود دو عامل ترس و ترحم را می بیند كه شكل دهنده آن روز اروپا بود. سوسیالیسم و ادعای جامعه آزاد در نظر نیچه یك گرایش بیمارگونه است كه مردم را با ضعف روحی بار می آورد و ترحم را در آنها برمی انگیزد. چنین جامعه ای از نظر او رو به تباهی ست و فیلسوفان آینده باید چاره ای برای آن پیدا كنند.
نیچه معتقد است كه یك فرد برای فیلسوف شدن باید سلسله مراتبی را طی كند و سنجشگر شك آور جزم باور و تاریخگزار باشد و نیز شاعر و جهانگرد و... تا از تجربیاتی كه كسب كرده بتواند از عمق به بلندای معانی برود و اینها لازمه فیلسوف شدن است اما شرط لازم آن آفرینش ارزش هاست. نیچه می گوید كه فیلسوفان آینده باید زمان را كوتاه كنند و همه حقیقت ها و ارزش های تعریف شده در گذشته را بررسی كنند و ارزش های جدید بیافرینند. آنها فرمانروا و قانونگذار هستند و بایدها را تعیین می كنند كه بشر از كجا شروع كند و به كجا برود. خواست حقیقت آنها خواست قدرت است. نیچه وجود این نوع فیلسوفان را لازم می داند. فیلسوف باید به جای دوستدار خردمندی، دیوانه ای با پرسش های خطرناك باشد كه قصد رفتن راه های نرفته را دارد و از ارزش گذاری های امروزین كه ریاكارانه است دوری كند و آرمانش عظمت باشد كه همانا قوت اراده است و بشر سست اراده امروز از آن دور است و چه بسا فضیلت هایی كه به دلیل فضیلت های جستجو شده بشر امروز در خاك دفن شده است و فیلسوف باید به دنبال پیدا كردنش باشد. چنین كسی سرشار از اراده است. فراسوی نیك و بد و سالار فضایل خود است.او تنهاترین است و عظمتش در همین است یعنی چنان پهناور كه پر. فلسفیدن از نظر نیچه دشوار است چون آموزاندنی نیست بلكه به تجربه حاصل می شود.
نیچه درباره فضیلت خود كه وجدان نیك می نامد می گوید كه از نوع فضیلت نیاكان وی نیست. او رفتار بشر مدرن را متغیر می داند مثل ستارگان كه از نور خورشیدهای متعدد رنگ می گیرند. فراسوی نیك و بد ورای ارزش ها نگریستن بشر به وجود خود رسیدن به ابر انسان یا انسان كامل است كه به خدا نزدیك تر است تا بشر. دریافت اخلاق مثل یك وضع یعنی اخلاق را نسبی و مربوط به وضع بشری دانستن سبب دلزدگی از آن شده نتیجه درباره دین هم چنین است. كسانی كه مردم از آنها به صاحبان اخلاق یاد می كنند اگر ما اشتباهشان را ببینیم از ما به بدی یاد خواهند كرد حتی اگر دوست ما باشند. نیچه حكم به اخلاق كردن و به این حكم محكوم كردن را مخصوص افراد تنگ جان می داند كه برای گشاده جانان در نظر می گیرند تا با صدور این حكم به معنویت برسند. نیچه رابطه بین معنویت و اخلاق آنان را زیر سئوال می برد.
نیچه می گوید كه همه به چیزی دلبستگی دارند و افراد والاتر به چیزهای والاتر اما افراد فرومایه فكر می كنند كه افراد والاتر به چیزی دلبستگی ندارند و ظاهربینی افراد فرومایه در نظر نیچه از سطحی نگری و ریاكاری آنهاست و برپایه هیچ شناخت اخلاقی نیست. حرف كسانی كه می گویند عشق بری از خودخواهی ست برای نیچه خنده دار است زیرا او همه چیز را طبق خواست قدرت می داند. مطلق بودن احكام اخلاقی از دیگر مواردی ست كه نیچه با آن مخالف است. او می گوید كه آنچه برای یك نفر سزاوار است نمی توان گفت برای فرد دیگر هم سزاوار است. به عنوان مثال انكار نفس و افتادگی سزاوار یك فرمانده نیست و برایش فضیلت محسوب نمی شود. حكم یكسان صادر كردن برای همه از نظر نیچه غیر اخلاقی ست. نیچه درباره ترحم معتقد است كه كسانی كه در خود احساس حقارت می كنند به دیگران رحم می كنند اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند! یعنی درد می كشند و می خواهند با دیگران هم دردی كنند. از نظر او كسانی كه با دیگران همدردی می كنند به دلیل دردمند بودن خودشان است.
از نظر نیچه قدرت روح دراز آن خود گرداندن است و احساس رشد به احساس قدرتمندی می رسد. او مرد را خواهان حقیقت می داند اما زن را موجودی سحطی نگر معرفی می كند. نیچه مخالف دموكراسی ست و نتیجه آن را پرورش بردگی و جباری می داند.
او روح آلمانی را دارای تضاد و ناپایداری و بی ثباتی می داند و موسیقی آلمانی را به دو نوع اروپایی و وطنی تقسیم می كند. او نبوغ را بر دو نوع می داند: یا بارور می كند (مثل مرد) یا بارور می شود (مثل زن). نیچه خود را آلمانی خوب نمی داند بلكه اروپایی خوب می داند و از میهن گرایی افراطی آلمانی ها بیزار است. از نظر او انگلیسی ها مردمی سرسخت و جدی هستند در حالی كه فرانسوی ها ظریف و رمانتیك اند و آلمانی ها دچار تضاد فكری هستند. نیچه اختلاف طبقاتی را از ضروریات جامعه برای اشتیاق به پرورش حالت های والاتر كمیاب تر دورتر و عامل چیرگی بر نفس می داند. او آغاز همه فرهنگ ها را بربریت می داند. از نظر او تكان خوردن بنیان عواطف یعنی زندگی در اثر آشوب غرایز باعث تباهی می شود. او جامعه را برای جامعه نمی داند بلكه برای هستی بالاتر می داند. اجحاف نكردن و آسیب نرساندن به دیگران برای رسیدن به برابری اصل بنیادی جامعه است ولی خواست نفی زندگی ست چون زندگی بهره كشیدن از دیگران است كه ناتوان ترند. زندگی از نظر نیچه خواست قدرت است و بهره كشی به ذات زندگی تعلق دارد و كاركرد بنیادی اورگانیسم است. نتیجه خواست زندگی خواست قدرت است كه باعث خواست بهره كشی می شود.
نیچه اخلاق را به دو نوع اخلاق فرمانروایان و اخلاق بردگان یا زیردستان تقسیم می كند. اخلاق فرمانروایان تعیین كننده والا و پست است. او خود انسان والا را معیار ارزش می داند و اوست كه ارزش آفرین است نه كردار او. او از زیردستانش دستگیری می كند نه به خاطر دلسوزی و رحم بلكه به خاطر قدرتمندی اش. او ضد از خود گذشتگی و نرمخویی ست و به خاطر خودخواهی اش بالاتر از خود را نمی بیند بلكه پایین تر از خود را می بیند.او به سنت و دیرسالی تعلق دارد. در مقابل چنین اخلاقی اخلاق بردگان است كه بدبین هستند و قدرتمندان را محكوم می كنند. آنها برای كشیدن بار زندگی اخلاق شكیبایی رحم و سودمندی را دارند. از نظر آنها هر چه ترس انگیز است شر است. پس فرد بی ضرر و احمق خوب است. فرق بین این دو اخلاق اشتیاق به آزادی و شادی از آن است. نیچه عشق را فریبنده و ویرانگر می داند نه نجات بخش. او می گوید كه با رنج عمیق درونی آدمی از دیگران جدا می شود و والا می شود. انسان های آزاده دل شكسته و پر غرور خود را پنهان می كنند. نیچه معتقد است كه پاكی نفس جدایی می آورد. او هر امتیازی را وظیفه دانستن و از مسئولیت فروگذار نكردن و آن را به دیگران محول نكردن را از نشانه های والا بودن می داند. آدم های والا كمتر زخم و آسیب می بینند. او می گوید كه با دیگران بودن آلودگی می آورد. چهار فضیلتی كه نیچه مطرح می كند عبارت است از: دلیری درون بینی همدلی و تنهایی كه گرایش به آنها سبب پاكی می شود. از نظر او آنچه والا بودن یك فرد را ثابت می كند كرده های او نیست چون بیخ و بن آنها معلوم نیست و معانی مختلف دارند بلكه ایمان اوست. فرد خلوت نشین می گوید كه واقعیت در كتاب های نیست و فیلسوف آن را پنهان می كند. فرد والا از فهمیده شدن توسط دیگران در هراس است نه از بد فهمیده شدن چون می داند كه كسانی كه او را بفهمند به سرنوشت او یعنی رنج كشیدن در دنیا دچار خواهند شد.

ارسال : بتول شاه كرمی                                       منبع : www.karajneed.com

فراسوی نیك و بد- نیچه- ترجمه داریوش آشوری- انتشارات خوارزمی- ۱۳۷۹- تهران

افكار و سخنان نیچه : نیچه سخنان و حرفهایی را زده است كه خلاف آن چیزی است كه جامعه و مردم آن را در تبادلات اجتماعی دریافته‌اند البته اگر سخنان نیچه در باب بحث‌های فلسفی پیچیده بود كه در محافل فیلسوفان مطرح می‌شد شاید جای تعجب نبود لكن او سخنانی بسیار عامیانه را كه با فرهنگ مردم و منش‌های مردم سرستیز داشت بر زبان جاری كرده است او این سخنان را بسیار شاعرانه و قدرتمند گفته است بطوری كه تأثیرش را گذاشته و كتابهای او از پر فروش‌ترین كتابها گردیده است و اندیشه‌اش به بحث گذاشته می‌شود.
او در مورد سقراط حكیم بزرگ یونان و معلم اخلاق گفته است كه (سقراط یك سوء تفاهم بود) و همچنین در مورد دین مسیحیت نیز كه به طرز افراطی از آموزه‌های اخلاقی سرشار است می‌گوید كه (مسیحیت یك سوء تفاهم بود).
در مورد خداوند كه داستایوسكی می‌گوید اگر خداوند نباشد هر كاری مجاز می‌شود نیچه گفته است كه (خدا مرده است). او در مورد خود گفته است كه (من انسان نیستم من دینامیتم) .
عقاید اخلاقی :
نیچه نخست تحت لوای زرتشت حكیم پارسی با این طرز تفكر مبارزه كرد و « چنین گفت زرتشت » را در این رابطه نوشت . او برآمدن انسان جدیدی را كه همان (ابر مرد) است اعلام می‌كند.
نیچه در قبال اخلاق سنتی موضعی كاملاً مخالف اختیار كرد و گفته است كه « مجموعه اخلاق نیك خواهانه یك سوء تفاهم بود » از نظر او اینكه انسان باید انسانیتش را به معنای تام و تمام در خود محقق سازد و اینكه « رسد آدمی به جایی كه به جز خدا نباشد » و اینكه انسان باید اراده و فهم خود را در چارچوب یك زندگی نیك شكوفا كند و در هماهنگی با طبیعت و انسانهای دیگر و خود از عقل و یا از سایر منابع اندیشه مثل وحی كمك بگیرد همه و همه یك خطای بزرگ است. از منظر نیچه انسان زمانی كامل و سعادتمند است كه (فراسوی نیك و بد) زندگی كنند.
نیچه اخلاق را نه زاینده فرهنگ جامعه و نه احساسات فرد می‌داند. نه نسبی‌گرائی فرهنگی را می‌پذیرد و نه احساس گرائی را.
او انسان‌ها را به دو طبقه تقسیم می‌كند طبقه سروران و بردگان كه هر كدام از این طبقه اخلاق خاص خود را دارند. نزد سروران مفاهیم (نیك ـ بد) همردیف مفاهیم (ادب و بی‌حرمتی) است. این طبقه رفتارها و اخلاقیات كه با ترس و یا همدردی مترادف هستند را بد می‌خوانند و رفتار و اخلاق غرورآمیز ـ برتر ـ سرورمابانه ـ خوب هستند.
این گروه بر توان و قوای خود اعتماد می‌ورزند و درصدد ارضای آرزوها و تمنیات خود بر می‌آیند و بطور طبیعی علیه انسان‌های فرودست خصومت می‌ورزند و فروتنی و گذشت را به مسخره می‌گیرند.
طبقه بردگان ، اخلاق ، گرایشات و آرزوهای سروران را محكوم می‌كنن. در این طبقه همچنان كه قدرت و جاه‌طلبی طبقه سروران بد و ضد اخلاق تلقی می‌گردد خصلت‌های بردگان اخلاقی خوب توصیف می‌شود در حقیقت چون باید از سروران تبعیت كنند و فرمانبردار باشند در نظر آنان فرمانبرداری ، اخلاق خوبی است و غرور اخلاقی بد و همچنین در این رابطه صبر ، مهربانی ، برادری ، هم زیستی ، محبت فضیلت محسوب می شود.
نظام اخلاقی نیچه برآمده از تصور او از انسان است از اینكه انسان هنگامی به مقام انسانیت نائل می‌شود كه قابلیت‌های انسانی خود را با عقل و اراده محقق سازد از نظر او كاریكاتوری از (ابرمرد) و از زندگی است.  از نظر او انسان هنگامی مجال و فرصت شكوفاشدن دارد كه بتواند هر گونه مقاومتی را در هم بشكند و از خود ابر مرد بسازد او معتقد است كه مراقبت و اعمال تحكم بر اراده و فهم (اراده بر قدرت) ، یعنی موتور زندگی را محدود می‌سازد. انسان هنگامی سرور خواهد بود كه خود را در دریای جاویدان زندگی در اندازد و با او پیش رود.
نگاه انتقادی :
نیچه نه تنها خدا را بلكه انسان را نفی كرده است آن هم با تندترین جملات كه تاكنون هیچ كس جرئت ابراز آن را نداشت. نه تنها انسان را فاقد بعد روحانی می‌دانست بلكه عقل او را مورد انكار قرار داد.
او انسان را حیوانی ددمنش توصیف می‌كند و چنین است كه بسیاری از مخالفان نیچه در فلسفه او زمینه‌هایی برای پرورش افكار مستبدانه و جنون آمیز (رهایش سوم) یافته‌اند و غالباً برتری نژادی ژرمن‌ها را با ابر مردی كه نیچه از آن سخن گفته مرتبط می‌دانند. اما این نیز واقعیت است كه نیچه نژاد آلمانی را نكوهش كرده است.
در فلسفه او پس از نفی خدا و روح انسان دیگر چه چیز باقی می‌ماند ؟ احتمالاً هیچ و همان نیست انگاری كه نیچه به آن رسیده است.
فهم غلط نیچه از دین و خدا و انسان ، (ابرمرد) او را به (ابر امردی) كه به نیهیلسم می‌انجامد تبدیل كرده است هر چند برخی این ابرمرد را (رهایش سوم) و برخی (داوینچی) می‌دانند.

مقایسه نظام اخلاقی نیچه :
در صورتی كه نظام اخلاقی نیچه را با نظام اخلاق دینی مقایسه كنیم به نتایج جالب توجه می‌رسیم. ابر مرد نیچه را با لباس مذهب و دین در نظام اخلاق دینی فراوان داریم. در حالیكه نیچه به بیراهه می‌رود و بدنبال آن در نظام غیر دینی و حتی ضد دینی است.
البته منصور حلاج عارف  قرن سوم از دیدگاه ماركسیست‌ها ابرمردی است كه از (خودآئی) به (خدائی) رسیده است و خود را خدا می‌داند البته شطحیات او نیز مترادف با سخنان نیچه است.
اما در مكتـب اسلام حضرت علی (ع) انسان كاملـی است و مترادف « ابر مرد ». او كسی است كه براساس آرزوی نیچه فراتر از نیك و بد می‌اندیشید. او كسی است كه در نماز خود انگشتری یادگار رسول خدا را به گدا می‌دهد و در جنگ صفین بر علیه آنان كه قرآن را سرنیزه می‌كند و قرآن را به داوری می‌طلبند به یاران خود می‌گوید : كه قرآن ناطق منم ، اینها پاورق پاره‌ای بیش نیستند و در جنگ خندق در نبرد تن به تن با عمر بن عبدود وقتی كه خواست سر او را از تن جدا كند و او آب دهان انداخت لحظه‌ای درنگ كرد كه مباداً این كشتن او از سر انتقام و هوای نفس باشد. از این نمونه‌ها در مكتب اسلام فراوان هستند اما ماحصل كلام اینكه بنظر می‌رسد كه ابر مرد نیچه همان انسان خلیفه الله مكاتب دینی باشد.
نتیجه :

با بررسی افكار نیچه مشخص می‌گردد كه او بدنبال الگوئی از انسان است كه ابر مرد باشد و فراتر از نیك و بد بیندیشد : حضرت علی (ع) می‌فرماید كه برخی خدا را به طمع بهشت عبادت می‌كنند و این عبادت تاجران است و برخی به خاطر ترس از جهنم عبادت می‌كنند كه این عبادت بردگان است من خدا را بخاطر محبت او و بخاطر خداوندی او عبادت می‌كنم . آیا مصداق این سخنان اندیشیدن فراتر از نیك و بد نیست ؟
اما اینكه نیچه چرا بدنیال الگوی خود در نظام غیر دینی و ضد دین جستجو می‌كند ؟ مسئولیت فیلسوفان و معتقدان به وحدانیت خداوند و معتقدان نظام‌های دینی را سنگین‌تر می‌كند.
آیا این نظام‌ها در گسترش افكار فلسفی خود كاستی داشته‌اند ؟ آیا نیچه با این افكار و این نظام‌ها و این شخصیت‌های دینی آشنا بوده است ؟
اینها همه پرسش‌هایی است كه متفكران اسلامی را به تلاشی دو چندان در اشاعه مبانی فلسفی و اخلاقی دین نه به عنوان گفتگوی تمدن‌ها و نه به عنوان گفتگوی ادیان بلكه به عنوان (گفتگوی اخلاق‌ها) برای یافتن منشور تفاهم ملل تحریك می‌نماید.
منابع : كتاب چنین گفت زرتشت ـ داوری اخلاقی ـ ترجمه دكتر احمدعلی حیدری ـ مقاله‌های اینترنت  «کلی‌ترین فرمول در بنیاد هر دین و اخلاق این است که چنین و چنان کن و چنان مکن، تا سعادتمند گردی و گرنه خود دانی. و اساس هر اخلاقی و هر دینی همین دستور است. من این را گناه نخستین عقل می‌نامم. «نیچه»

برخلاف همه محققان و روانشناسان، خود پرستی را حق دانسته و شفقت را ضعف نفس و عیب می‌پنداشته است. وی می‌نویسد: این سخن باطل است که مردم و قبایل در حقوق یکسان‌اند. این عقیده با پیشرفت بشر منافات دارد. مردم باید دو دسته باشند؛ یکی زبردستان و خواجگان و گروه دیگر زیردستان و بندگان. اصالت و شرف متعلق به زبردستان است و آنها غایت وجودند و زیردستان آلت و وسیله اجرای اغراض ایشان. رأفت و علم و عفو و .... را باید کنار گذاشت و از این راه می‌توان از بردگی و بندگی‌ رها شد و این آغاز خواجگی و رهایی از بندگی است.»

زن از دیدگاه نیچه: نگاه نیچه به زن نیز یک دیدگاه سطحی و ضد ارزشی است. مثلاً می‌گوید: «زن را ژرف می‌انگارند. چرا؟ برای آن که هرگز به درون او نمی‌توان دست یافت. اما واقعیت آن است که زن حتی سطحی هم نیست». و یا می‌گوید مرد را برای جنگیدن باید پرورد و زن را برای دوباره نیرو گرفتن جنگ آوران، جنگ‌آور میوه بسیار شیرین دوست نمی‌دارد، از این رو دوستدار زن است. نگاه وی به زن یک نگاه ابزاری است و نه موجودی در راستای تکامل: «همه چیز زن معماست و همه چیزش را، یک راه گشودن است که نامش آبستنی است و یا می‌گوید: به سراغ زن می‌روی؟ تازیانه را فراموش مکن»  به اعتقاد نیچه جهان هستی نه نظمی دارد و نه غایت و واقعیت. به این معنا باورهای ما خالی از حقیت و ارزشند. «اعتقاد چیست؟ چه سال بوجود می‌آید؟ هر اعتقادی حقیقت انگاشتن چیزی است. خیلی ساده، جهان حقیقی وجود ندارد.». حقیقت از منظر او مانند طرح یک هنرمند و شاعر است که در پس این ظاهر و پدیده حقیقتی وجود ندارد. «اگر از ارتفاعی درست بنگریم، همه چیزها سرانجام به هم می‌رسد. اندیشه‌های فیلسوف، کار هنرمند و اعمال نیک».

علم، خدا و عالم پس ازمرگ از منظر نیچه:

او حتی علم را نیز روشی برای کشف حقیقت نمی‌پذیرد. علم را مجموعه‌ای می‌داند از قراردادهای مفید که مثل افسانه‌های مخلوق ذهن انسان است و هیچ پایه‌ای در واقعیت ندارند. علم نیز مانند دین و اخلاق و هنر، کوششی است برای شکل دادن به جهان و تبدیل کردن آن به چیزی درک پذیر برای ذهن انسان. میگوید علم بیانگر حقیقت نمی‌باشند، زیرا حقیقتی وجود ندارد.

با مسائل مطرح شده در راستای اعتقادات نیچه در رابطه با ارزشها و حقایق عالم نیل به افکار وی درباره خداوند و عالم، پس از مرگ دور از درک نمی‌باشد. وی عالم پس از مرگ را خرافه و سرابی بیش نمی‌داند و کسانی را که عالم پس از مرگ را وعظ می‌کنند، مذمّت می‌کند، او در کتاب "چنین گفت زرتشت" واعظان مرگ را اینگونه توصیف می‌کند: هستند {افراد} هولناکی که در درون خود می‌باید، شهوت پرستی پیشه کنند؛ یا کشتن نفس و نفس  کشی نیز شهوت شان است.

نیچه تدارک گذشته و عبور از مدرنیته و چشم‌اندازی برای زندگی درست در آینده را در عبارت «خدا مرده است» می‌آورد، نیتی که از بیان آن داشت چنانکه در تمام  نوشته‌های او مشهود است، فراتر از غلبه بی‌خدایی و الحاد همگان بود. مقصود وی بیشتر آن بود که امکان باور به چیزی که برتر از ذات جهان موجود و فراتر از عالم مادی باشد، دیگر ناممکن گشته است. او همچنین در کتاب «غروب بتها» بسیار فشرده و با زبانی زنده به تمامی میراث و آموزه‌های متافیزیک "افلاطون" و "سقراط" و "یونانیت" حمله می‌برد. نیچه می‌گوید: «حال آن که چیزی بیرون از کل در کار نیست که دیگر بار مسؤولیت بر دوش هیچ کس نمی‌توان نهاد. نمی‌توان رد هیچ موجودی را گرفت و به عقب رفت تا به یک علت نخستین رسید که جهان چه مادی و چه روحانی یک وحدت نیست. این است رهایش بزرگ و بس. مفهوم خدا تاکنون بزرگ‌ترین ضدیت با باشندگی{موجودیت} بوده است. با انکار خدا و با انکار مسؤولیت‌ در برابر خداست که ما جهان را نجات می‌بخشیم».

مخلص کلام اینکه «غروب بتها» آخرین اثری بود که خود نیچه منتشر کرد اما هنگامی که در ژانویه 1889 از چاپ درآمد، او یک مرد مجنون بود و دیگر هیچگاه از اثرش مطلع نگشت.

 منابع:

1.    فراسوی نیک و بد، فریدریش نیچه، ترجمه داریوش آشوری.

2.    خواست قدرت، فریدریش نیچه، ترجمه داریوش آشوری.

3.    گذار از مدرنیته، شاهرخ حقیقی.

4.    تاریخ فلسفه کاپلستون از فیشته تا نیچه، ترجمه داریوش آشوری.

5.    تبار شناسی اخلاق، فرید ریش نیچه، ترجمه داریوش آشوری.

 هیچ زبانی بی لکنت این خبر را نگفت. و هر گوشی که شنید با وحشت این طور دهان به دهان گفت:

  زاهدی که عمری با وسوسه های لذت جنگیده بود، به محض اینکه سر از سجاده برداشت، خبر وحشتناک را شنید. بهت زده شد. بعد ناگهان ناامید و مویه کنان گفت: «همه زهدم هدر شد. چه کسی پاداشم را میدهد؟»

  مسیحی مؤمنی از مردم به غاری دور فرار میکرد و فریاد میزد: «بشر ملعون است. اوّل پسرش را به صلیب کشیدند. حالا خودش را کشتند.»

 باستان شناس پیری گفت: «بی خدا نمیتوان زیست. باید خدایان یونان را زنده کرد».

 گناهکار شرمنده ای در خفا تلخ میگریست: «از من ناراضی رفت.»

عارف سالخورده ای از درون میلرزید: «دوستی با قدرت مطلق آرامش بخش بود.»

ستم دیده ای به جنون افتاده بود. فریاد میزد: «ستمکاران! آسوده باشید!»

شاعری گفت: «تا خدا بود، همه غمها رنگ سبزی داشت.»

 حکیمی گفت: «جهان با مرگ خدا، بی عدل خواهد شد.»

کشیش ترس خورده، باد عبایش را انداخت. فریاد زد: «ایمان خود را گم نکنید. خداوند جانشین دارد. پسر دارد. مسیح را فراموش نکنید. او در آسمان هاست. او شما را فراموش نمیکند.»

 مرد برهمایی رفته بود تا با کمونیست ها در سوگ بنشیند. همان جا گفت: «در مرگ خدا هیچ کس مانند کمونیست ها نگریست. چون فرزندان ناخلف هستند که فقط پس از مرگ پدر قدرش را میدانند. آن که به دنبال زیبایی و عدل مطلق است، بی عشق به خدا نیست.»

 تاریخ نویسی گفت: «خداکشی رسم دیرینه بشر است. خدایان یونان، روم، هند، همه به دست بشر کشته شده اند.»

دانشمندی پاسخ داد: «امّا بشر همواره خدایان بهتری هم ساخته. باید خدای نویی بسازیم.» صدای فریادها بلند شد: «بشر خودش خدای خودش بشود.» بشر خودش خدای خودش بشود.

 پیری گفت: «برای همین هم خدا را کشتید. خواستید جانشین و وارث او شوید.»

 فیلسوفی گفت: «این قتل، پایان کار قاتل است. بشر قصاص میبیند.»

درویشی فریاد زد: «به هوش باشید. صنعت و دنیای جدید است، ثروت و پول است که خدا را کشت. ما را هم میکشد. فقط به هوش باشید!»

عالم غربی گفت: «حالا که خدا مرد، چه کسی ما را پس از مرگ زنده میکند؟»

مردی که ماه های آخر حیات را میگذراند، از تمنای کهن بشر گفت: «حالا که خدا نیست، باید خودمان بهشت را پیدا کنیم. باید هرچه زودتر بهشت را بیابیم تا جاودان بمانیم.»

جوانی شوق زده گفت: «چیزی را که حضرت آدم از کف داد، شاید ما دوباره به کف آوریم.»

 دیگری گفت: «خواستن توانستن است.»

این بار نوبت عاقل مردی بود، گفت: «از همان جایی که آدم از بهشت به زمین افتاد، لابد از همان جا هم میشود به بهشت رفت. باید همه جا را گشت.»

 پا به پا دور جهان و به دورترین نقطه یک جنگل بکر رفتند. خبر یافتند پسرک هفت ساله ای هست که به همه چیز معرفت دارد، و هزاره هاست همان طور هفت ساله مانده. با خود گفتند: «لابد از درخت ممنوعه خورده است.» بارقه ای از امید به دلشان افتاد. دیگر آن خبر وحشتناک را وحشتناک نمیدانستند. سنگ نوشته های مقدس را که از آغاز خلقت خبر میداد، دوباره تفسیر کردند که وقتی حوا دندانی به سیب ممنوعه زد و بعد آدم دندانی دیگر زد، لابد بقیه میوه بهشتی در دستشان بود که به عقوبت، هبوط کردند. پشت دست میگزیدند که چطور متوجه حقیقتی به این روشنی نشده بودند و میگفتند: «شاید این پسر بعدها در زمین از همین سیب خوده است.» بعضی دیگر تأکید کردند: «با دو بار که سیب را به دندان کردن ، سیب تمام نمیشود. آن هم سیب بهشتی که لابد بزرگ است.! پس بقیه داشت.»

     آنان که سختگیرتر بودند گفتند: «احتمالاً تخم آن میوۀ بهشتی به زمین شده و بار داده و پسرک از همین بار خورده است.» از ته دل امیدوار یکدیگر را بشارت میدادند: «ممکن است درخت بهشتی یا تخم آن هنوز باقی باشد.» اکنون خداوند را شماتت میکردند که تا زنده بود، چشم هایشان را به حقایقی از این دست بسته بود. مظلومیتی در خود حس کردند. مطمئن بودند رازهای تازه ای را خواهند گشود. امیدهایشان دور از دسترس نبود. عهد بستند با هم مهربان باشند. آنان که نازک دل تر بودند به گریه افتادند. در جنگل سبز باستانی، جماعت وار و یگانه پیش رفتند. امّا به دل منفرد بودند، هرکس بهشت و حیات جاودان را نصیبه خود میخواست. چنین، در پی پیرمرد هفت ساله و درخت بهشتی تا به جایی رفتند که نام هیچ یک از درختهایش را نمیدانستند. ساقه هایشان سبز بود و در مه غلیظ کمرنگ میزد. جلوتر که رفتند دیگر جایی را نمیدیدند. یک سفیدی مه رنگ مطلق بود و درختهای خاکستری اطراف بیشتر لمس می شدند تا گوش هایشان نجواهایی شنید که سرد بود. لرزیدند. معلوم نبود از پیرمرد هفت ساله یا از دیگری است. با شنیدن نام «نیچه» گوش هایشان تیزتر شد. امّا چون بقیه کلام را شنیدند چنان بی تاب شدند که خواستند به فرار برگردند و در مه گم شدند. فقط یکی ماند تا به آدمیان بگوید. صدای حزن انگیز و نرمی بود که سرد بود و بوی کاج های پیر میداد.

 می گفت: "نیچه پیامبر کفر گوی ما بود. او را جادوی کلام دادیم تا دروغ هایش را باور کنید و فرمانش دادیم تا خبر مرگ ما را بدهدو آخر او را مجنون ساختیم، می خواستیم دوستان و دشمنان خود را بشناسیم... شناختیم... شناختیم."


جمعه 28 فروردين 1389برچسب:,

|

تیم کاله شهر آمل(مازندران)

 

تیم والیبال کاله شهر آمل(مازندران) امروز یکشنبه 29/01/89 حریف خود تیم پتروشیمی را در ورزشگاه پیامبر اعظم شهر آمل و در حضور تماشاگران والیبال دوست مازندرانی با نتیجه 3 بر 1 شکست داد. این پیروزی را به همه هم استانی های عزیز تبریک میگم.

بازیکنان تیم کاله نشان دادند که تیم پتروشیمی در بازی قبل با ناداوری پیروز شدند. همینجا از همه بازیکنان تیم کاله تشکر میکنم.

جمعه 30 فروردين 1389برچسب:,

|

آمل سرای دماوند

 

آمل سرای دماوند.

چه زیباست تصویر سد لار در کنار قله دماوند. آمل زادگاه دماوند نماد پایداری و مقاومت ایران است.


جمعه 3 ارديبهشت 1389برچسب:آمل سرای دماوند,

|

لار، پیوند طبیعت و تفریح میان دریاچه و دشت و نماد استقامت ایران، دماوند

 

منطقه لار با وسعتی حدود 73500 هکتار در دامنه جنوبی رشته کوه های البرز قرار دارد. منطقه حفاظت شده لار در جنوبی ترین قسمت استان مازندران و در محدوده ی شهرستان آمل واقع می باشد که در سال 1354 به پارک ملی تبدیل شد و از سال 1361 به عنوان منطقه حفاظت شده اداره می شود. دریاچه 20 کیلومتری لار یکی از مراکز تفریحی این منطقه است که ماهی قزل آلای خال قرمز از نادرترین آبزی جهان در آن زیست می کند. قله دماوند در کنار این منطقه واقع است که بر جذابیت منطقه و همچنین دریاچه سد لار افزوده و هر ایرانی وطن دوست با دیدن این منظره و دماوند مقاوم، احساس افتخار و استقامت می کند.

همچنین این منطقه از سابقه تاریخی برخوردار است. قدمت دشت و دریاچه لار به قرون اولیه اسلام می رسد و از دیرباز گله داران مازندران و به خصوص آمل از این منطقه به عنوان چراگاه برای دام های خود استفاده می کردند.
آمل سرای دماوند

پنج شنبه 11 مرداد 1389برچسب:,

|

تماميت ارضي شهرستان آمل حفظ شود

 

امام‌جمعه آمل:
تماميت ارضي شهرستان آمل حفظ شود
خبرگزاري‌فارس: امام‌جمعه شهرستان آمل از تحركات برخي افراد كه قصد تغيير حوزه استحفاظي شهرستان آمل به استان تهران را دارند، گلايه كرد.

به گزارش خبرگزاري فارس از شهرستان آمل، حجت‌الاسلام محمدعلي رحماني در خطبه‌هاي نمازجمعه امروز شهرستان آمل با اشاره به اينكه همگان به خوبي مي‌دانند كه محدوده آستانه مباركه امامزاده هاشم( ع) در حوزه استحفاظي شهرستان آمل و استان مازندران است، گفت: از مسئولان استان تهران و همه آناني كه گوشه چشمي به منطقه لاريجان شهرستان آمل دارند هشدار جدي مي‌دهم كه مراقب اقدامات غيرمنطقي خود باشند.
وي افزود: در چند وقت گذشته ديده شده كه مسئولان تهراني با برگزاري مسابقات ماهيگيري و صخره‌نوردي در منطقه پلور بخش لاريجان شهرستان آمل با عنوان‌هايي پلور تهران و حتي پلور دماوند اين فعاليت‌هاي خود را در رسانه‌ها از جمله صداوسيما علني كردند.
امام‌جمعه آمل ادامه داد: حتي مسئولان استان تهران اقدام به ساخت يك شهرك كه هنوز نوع فعاليت آن مشخص نيست به پيشروي‌هاي خود در منطقه پلور بخش لاريجان آمل ادامه دادند.
حجت‌الاسلام رحماني تاكيد كرد: به طور حتم مردم شهرستان آمل در قبال اين كارشكني‌هاي مسئولان استان تهران ساكت نخواهند نشست و در صورت تكرار اين اقدامات پاسخ خواهند داد.
وي همچنين از نماينده مردم شهرستان آمل در مجلس شوراي اسلامي نيز خواست اين موضوع را به صورت وي‍ژه بررسي كند.
بخش كوهستاني لاريجان شهرستان آمل داراي دو شهر رينه و گزنك و حدود 80 روستا در محور هراز در مسير ارتباطي آمل به تهران واقع شده است.

برگرفته از وبلاگ ابولفضل بادپا


پنج شنبه 15 مرداد 1389برچسب:,

|


تصویر بالا نمایی از بقعه ناصر الحق اطروش کبیر در پایین بازار آمل می باشد. ناصرالحق اولین حکومت رسمی شیعه دوازده امامی جهان را به افتخار مازندران در آمل در سال 255 قمری هجری (سال 243 شمسی هجری) ایجاد کرده بود. اما امروزه در کمال ناباوری بدون هیچگونه توجهی ا سوی مسئولین در پارکی به همین نام رها شده است. این وبلاگ بیشتر در مورد شهر آمل و جاذبه های تاریخی و گردشگری و همچنین در مورد عالمان وبزرگان این شهر می باشد.×× از راعی ×× ************************* ابیاتی چند از شاعر گرانمایه طالب آملی: ... ... ... ... ... ... ... ... ... طالبا گمامبر که به سنبلستان هند فارغ ز یاد گلشن آمل نشسته ایم .................. نیَم ز دیدن کشمیر شاد چون طالب که سیر ساری و گلگشت آملم هوس است .................. ز مرغان چمن طالب، نواسنجی نمی بینم که طرز نغمه یاد از بلبل آمل نمی گیرد .................. به هیچ شهر دلم طالب از ملال نرست چه روز بود که بیرون زآملم کردند .................. چو من فرزانه ای برخاست از آن بوم طواف خاک آمل بایست کرد. ********************* به یاد دبیرستان تیزهوشان آمل ........................... شعر در مورد کلاس 302 دبیرستان استعدادهای درخشان آمل ... ... ... ... ... ... ... ... ... کنم روز و شب من خدا را سپاس که باشد مرا302 کلاس .................. سلامم به حامد به اصغر به هادی به فرزین و عارف به مسعود و مهدی .................. امیر نیاکی و فرشاد راعی به البرز و سامان و معراج و مانی .................. به سجاد سالار از شومیا جوان آملی، خضرایی، آریا .................. به برزنده و بر تقی هم سلام که باشد مرا در کلاس هم کلام .................. سعید و رسول و علی و رضا کنم ختم این شعر با مرتضی ***** شعر از امین راعی***** «در این شعر اسامی تمام افراد کلاس 302 سال تحصیلی 86-87 بجز خود شاعر آمده است.»
usamol0121@yahoo.com

آمل
سیاسی
مذهبی
ادبی
اخبار
شهدا
علما و دانشمندان آملی
متفرقه
تاریخی
جاذبه های گردشگری
تصاویر

راعی

اسفند 1391
شهريور 1391
تير 1391
ارديبهشت 1391
فروردين 1391
اسفند 1390
بهمن 1390
دی 1390
آذر 1390
آبان 1390
مهر 1390
شهريور 1390
ارديبهشت 1390
فروردين 1390
بهمن 1389
دی 1389
آذر 1389
آبان 1389
مهر 1389
شهريور 1389
مرداد 1389
ارديبهشت 1389
فروردين 1389
اسفند 1388
بهمن 1388
دی 1388

تلاش برای شهرستان کردن و جداسازی بخش دابودشت و تجزیه آمل خیانتی آشکار به آمل و مردم دابودشت و دشت سر
تحصیل، نیروی کار خلاق، خدمت سربازی، اشتغال، ازدواج
تصاویری زیبا از روستای ییلاقی گزناسرای آمل
آقای ابراهیمی،معاون سیاسی استان،بهتراست دبیرخانه همایش شیعه شناسی دراولین پایتخت تشیع جهان(آمل) باشد
شعر بدون نقطه از حضرت علامه حسن زاده آملی (حفظه الله)
معرفی دانشمندان آمل : آیت الله العظمی حاج میرزا هاشم آملی لاریجانی
دماوند مازندران قلب تپنده ایران زمین
ژنرال 13 ساله‌ی آملی که فرمانده سپاه سوم صدام را به زانو در آورد
رییس مجلس :وحدت شکل گرفته در شهر محسوس است/ما قلبا شما را دوست داریم /وجود یوسفیان ملا مایه پیشرفت ش
مرکز نمایشگاه های بین المللی استان نه در قائمشهر و نه در ساری، بلکه در آمل صنعتی و توریستی
دکتر یوسفیان با ۸۸هزار و۳۷۷ رای در استان اول شد / آمل با عزت ماند
یوسفیان ملا :اجازه نمی دهیم کارگران ،امیر منصور آریا بیکار شوند
یکی از خرده هایی که به دکتر یوسفیان می گیرن ....
از دشت سر تا موتلفه آمل و مازندنومه اصلاح طلب !
هفتم اسفند ۱۳۷۱ روزی محزون برای آملی ها
یادواره سردار رمضانعلی عبدی و سه شهید روستای ورامده لیتکوه آمل
کسی نبود به شما مشورت بدهد ؟ نقدپذیر که نیستید!
حضرت آیت‌الله جوادی آملی (حفظه الله) مجدداً بر وجود دانشگاه جامع دولتی در آمل تاکید کردند
شعر آمل
نصیری بخشدار لاریجان آمل : اوقاف شهرستان دماوند هیچ حقی در تولیت امامزاده هاشم(ع) ندارد
متن پیام امام صادق (ع) به مردم آمل و ساری
پیشتازی 685 پله ای دانشگاه شمال نسبت به دانشگاه صنعتی نوشیروانی در رتبه بندی (رنکینگ) جهانی دانشگاه
با عرض معذرت بخشی از نظرات پاک شده ....
کفر نویسی بر در و دیوار مساجد !!!!!!!!
بد نیست یه یادی از سه هزار میلیارد اختلاس کنیم !!!!!
مخترع مازندرانی در بخش پزشکی مقام آورد؛ «قلب» با ابتکار مخترع ایرانی تا "2 ماه" برای پیوند زنده می‌م
بررسی سابقه تاریخی عزاداری در آمل
چرا آمل باید فرودگاه داشته باشد؟
شعر محرم . شاعر ابوالفضل بادپا
محرم آمد و ....
گرامی باد 14 آبان روز ملی مازندران
آمل قهرمان مسابقات کشتی لوچوی مازندران
زندگی نامه آیت الله عبدالله جوادی آملی
گذری کوتاه بر آمل
چرا U.S.Amol ؟؟!!
سخن حضرت علامه حسن زاده آملی در مورد حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب
بزرگداشت حماسه ششم بهمن سال 1360 مردم آمل
شهر آمل از نگاه لغت نامه ی دهخدا
متن بخشی از سخنرانی علامه حسن زاده آملی در تأیید و تأکید مقام رهبری
یک با یک برابر نیست !!!!!!!!!!!!
سخنرانی آیت الله طبرسی در مورد حماسه ششم بهمن سال1360
به بهانه افتخارآفريني مردم آمل در 6 بهمن 1360
یادواره سرداران و هزار شهید شهر آمل (هزار سنگر)
شرکت کاله به عنوان یک کارخانه صنایع غذایی موفق
پیام تبریک به مناسبت دستگیری ریگی
بیوگرافی شهر آمل (قسمت 1 )
اثبات وجود خدا و توحید او
تاریخچه شهر آمل- قسمت 2
اندیشه نیچه
تیم کاله شهر آمل(مازندران)


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان هزارسنگر شهر من آمل و آدرس usamol.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





هزارسنگر آمل
آمل سهم
طرفداران والیبال کاله آمل
دماوند آمل - Damavand Amol
روستای هاره
هواداران ذاکر اهل بیت
محمد کندلویی لاریجانی
هیئت سائلین الحسین شهرستان هزارسنگر آمل
اخبار شهرستان آمل
شاعران آمل
بچه مذهبی ( آمل )
روستای دیورز (لیتکوه آمل)
آمل نیوز
دبیرستان امام خمینی آمل
شورای اسلامی شهر آمل
فرمانداری آمل
شرکت کاله آمل (لبنی)
شرکت کاله آمل (گوشتی)
حماسه 6 بهمن آمل در ویکی پدیا
حزب الله آمل و لاریجان
نماز جمعه آمل
دلنوشته های شهروندان آملی
ابولفضل بادپا
شهر ما آمل(مهندس روزبه نصیری آملی)
سعید قبادی
انجمن نجوم آماتوری حاسب آملی
دوستم علی،اینجا مال توست
آملی
طالب آملی
هراز نیوز
وبسایت خبری تحلیلی 6 بهمن
میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان آمل
وب سایت جامع آمل
پایگاه اطلاع رسانی شهرداری آمل
دانشگاه شمال
علامه حسن زاده آملی
شوری سنج اب اکواریوم
کمربند چاقویی مخفی

کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
ریحون مگ
مجله خبری کسب و کار برتر


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 413
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 416
بازدید ماه : 439
بازدید کل : 11666
تعداد مطالب : 127
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


اوقات شرعی
........................ onLoad and onUnload Example

...........................